بررسي عملكرد صد روزه عمران خان
با تأكيد بر روابط او با ايران
مقدمه
انتخابات سراسري پاكستان در ژوئيه 2018 درحالي با پيروزي حزب تحريك انصاف[1] و تعيين رهبر آن (عمران خان نيازي) به مقام نخستوزيري به پايان رسيد كه به باور بسياري از تحليلگران، تحقق نسبي برنامههاي عمران خان براي اصلاح و بهبود وضعيت نابسامان اقتصادي و كسري بودجه شديد اين كشور، فقط با حمايت و كمك دولتهاي خارجي و نهادهاي بينالمللي امكانپذير است. دراينراستا، نخستوزير پاكستان هم در جريان مبارزات انتخاباتي و هم در سخنرانياش پس از پيروزي در انتخابات پارلماني وعده داد كه روابط كشورش را بهترتيب با همسايگان، كشورهاي اسلامي و غرب متحول خواهد كرد.
وي گفت خواهان گفتوگو با هند درمورد اختلافات مناقشهبرانگيز فيمابين، بهويژه بر سر مسئله كشمير است و اگر هند يك قدم بردارد، پاكستان دو گام برخواهد داشت؛ عمران خان كه پيشتر، از دولت دونالد ترامپ بهسبب تداوم بمباران مناطق قبايلي شمالغربي پاكستان و پايان ندادن به اشغال افغانستان بهشدت انتقاد كرده بود، درعينحال گفت كه سعي خواهد كرد روابط متوازنتري با واشينگتن برقرار كند و آمريكا همچون گذشته فكر نكند كه ميتواند درازاء كمك به پاكستان، جنگ خودش را پيش ببرد. او گفتوگو با حكومت افغانستان را خواستار شد و افزود كه دولتش براي برقراري صلح در افغانستان و پايان دادن به دردهاي مردم اين كشور تلاش خواهد كرد. از چين نيز بهسبب سياستهايش در زمينههاي فقرزدايي و مبارزه با فساد ستايش نمود و وعده داد كه از كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان[2] براي آوردن پول به پاكستان استفاده خواهد كرد.
دراينميان، ديدگاه نخستوزير پاكستان درمورد ايران با بقيه تفاوت محسوسي داشت. عمران خان كه قبل از نائل شدن به اين مقام همواره ايران را كشور و ملتي بزرگ و اثرگذار در منطقه توصيف ميكرد، پس از اعلام پيروزياش در انتخابات، ضمن آنكه خواستار داشتن روابط بهتر با تهران شد مدعي گرديد كه از قدرت خويش براي ايفاي نقش ميانجي در غرب آسيا، ميان ايران و عربستان سعودي (كه اين كشور را دوست روزهاي سخت پاكستان ناميد) استفاده خواهد كرد.
عمران خان در طول صد روز اول نخستوزيرياش تا چه اندازه به وعدهها و شعارهاي انتخاباتي و پساانتخاباتي خويش درقبال آمريكا، كشورهاي منطقه و همسايه، بهخصوص جمهوري اسلامي ايران وفادار بوده است؟ ايران تا چه اندازه در برابر رفتارها و سياستهاي دولت عمران خان برخوردي مناسب و متناسب داشته است؟ و درنهايت، بايدها و نبايدها در روابط تهران ـ اسلامآباد در دوران نخستوزيري عمران خان كداماند؟ مقاله حاضر سعي دارد ضمن ارائه پاسخهاي منطقي به اين پرسشها، راهكارهاي عملي را براي بهبود سطح روابط دو كشور همسايه عرضه كند.
عملكرد صد روزه عمران خان در حوزه سياست خارجي
روابط عمران خان با آمريكا
دولت ترامپ از انتخاب عمران خان در مقام نخستوزير و ابراز تمايل محتاطانه او براي برقراري روابط متوازن با آمريكا استقبال كرد. بااينحال، روابط دوجانبه سياسي دو كشور در طي صد روز اول حكومت عمران خان تغيير خاصي را تجربه نكرده است. آمريكاييها با وجود همكاري نزديك اركان حكومت پاكستان (دولت، ارتش پاكستان و آياسآي) با زلمي خليلزاد، نماينده ويژه ترامپ در امور صلح افغانستان، براي سرعت بخشيدن به روند مذاكرات پيگير آمريكا و گروه طالبان، در بحران افغانستان، هنوز پاكستان را متهم رديف اول بحران جاري در افغانستان ميدانند و كمكهاي نظامي و اقتصادي واشينگتن به اسلامآباد كماكان قطع است. مذاكرات دولت عمران خان با نهادهاي بينالمللي مانند صندوق بينالمللي پول نيز تاكنون بينتيجه بوده است؛ زيرا اين نهادها بدون نظر آمريكا كه آشكارا مقامات پاكستاني را به صرف كردن وامهاي دريافتي از صندوق بينالمللي پول براي تقويت گروههاي تروريستي و افراطگرا متهم ميكنند، به پاكستان پول نخواهند داد؛ اگر هم بدهند، شرايط دشواري را به اين كشور تحميل ميكنند كه ضررش بيش از نفع آن است، ضمن آنكه پاكستان به ظن دخالت در حمايت مالي از تروريسم با هدف گسترش آن در جهان، از ژوئن 2018 در فهرست خاكستري «گروه ويژه اقدام مالي» (افاِيتياف) قرار دارد و تلاش عمران خان براي خارج كردن نام كشورش از اين فهرست كه تاحدودي بر مبادلات اقتصادي پاكستان با جهان تأثير داشته است، درپي فشارهاي آمريكا تاكنون به جايي نرسيده است.
در زمينه نظامي، با وجود پابرجا بودن دستور ترامپ در ژانويه 2018 مبنيبر ممنوعيت ارائه كمكهاي تسليحاتي و مالي به ارتش پاكستان، در صد روز اول نخستوزيري عمران خان، فشار اسلامآباد بر كاخ سفيد و كنگره آمريكا براي برداشتن يا تخفيف اين ممنوعيت ادامه داشت. ثمره اين فشارها و البته همكاري نزديك دولت و نهادهاي نظامي و امنيتي پاكستاني با خليلزاد در قضيه مذاكرات آمريكا ـ طالبان كه نقش پاكستان را در سياست دولت ترامپ درقبال افغانستان دوباره برجسته كرده است، برگزاري رزمايش مشترك هوايي بين پاكستان و آمريكا در خاك پاكستان بود؛ بدينترتيب، احتمال ميرود كه اين رزمايشها و ديدارهاي مقامات نظامي دو كشور در آينده نهچندان دور به بهبود روابط واشينگتن ـ اسلامآباد دستكم در عرصههاي نظامي و امنيتي بينجامد.
روابط پاكستان با عربستان و امارات متحده در تقابل با جمهوري اسلامي ايران
پاكستان بهطور سنتي روابط بسيار نزديكي با عربستان سعودي دارد. همچنين روابط سياسي، اقتصادي و نظامي پاكستان با امارات متحده و قطر در دهه اخير بهنحو چشمگيري رشد داشته است. با رويكار آمدن عمران خان، رويكرد وي در زمينه تعامل بيشتر با اين سه كشور در داخل پاكستان و منطقه بحثهاي زيادي را برانگيخته كه بيشتر ناظر بر نگرانيهاي امنيتي جمهوري اسلامي ايران و رقابت اين سه كشور با تهران براي گرفتن جاي آن در پاكستان بوده است.
الف) عمران خان و سعودي
پيروزي حزب تحريك انصاف به رهبري عمران خان و شكست مسلمليگ/ نواز در انتخابات تابستان گذشته كه بهطور سنتي با آل سعود ارتباطات گستردهاي دارد، نارضايتي و نگراني رياض را بهدليل ازدست دادن نفوذ خود در پاكستان بهدنبال داشت. درواقع، سعوديها پيروزي عمران خان را بهمثابه پيروزي جمهوري اسلامي ايران و شكست عربستان تلقي كردند. اين نگراني و خشم بهحدي بود كه درپي پيروزي عمران خان، شاهزاده خالد بن عبدالله آل سعود در توئيتي مدعي شد كه او يكي از «مهرههاي ايران» است. بااينحال، بلافاصله سياست هميشگي سعوديها درقبال پاكستان جواب داد. سفير عربستان در اسلامآباد به منزل نخستوزير جديد در حومه پايتخت رفت و اولين سفيري بود كه انتخاب عمران خان را به او تبريك گفت. عوّاد بن صالح، وزير اطلاعرساني سعودي، در اوت 2018 به پاكستان رفت و با مقامات عاليرتبه اين كشور ازجمله نخستوزير، رئيسجمهور و وزير امور خارجه ديدار كرد. محمد بن سلمان، وليعهد سعودي نيز در كمتر از يك ماه سه مرتبه با عمران خان گفتوگوي تلفني داشت و براي سفر به رياض از وي دعوت كرد.
بنابراين، از همان ابتدا آشكار بود كه نخستوزير پاكستان حتي اگر هم بخواهد نميتواند نفوذ ويژه عربستان بر سياست و حكومت در كشورش را ناديده بگيرد و ناچار است با توجه به خواست فرماندهان نظامي، روابط دولت خود با عربستان را حفظ كند و ارتقا دهد. اين موضوع چند علت مهم دارد:
نخست، ارتش پاكستان بهطور سنتي روابط ويژهاي با آل سعود دارد. صنايع نظامي پاكستان با تواناييهاي فراوان در توليد انواع مهمات و جنگافزارهاي دفاعي سالهاست كه بخش قابل ملاحظهاي از نيازهاي تسليحاتي عربستان را تأمين ميكند. همچنين گفته ميشود كه پاكستان به سعوديها براي دستيابي به فناوري و سلاح هستهاي كمك ميكند و حتي تأمين امنيت مركز يا مراكز اتمي عربستان برعهده نظاميان پاكستاني است. هدف از اين اقدام در وهله اول، مقابله با تهديدهاي احتمالي ايران، رژيم صهيونيستي و عراق عنوان شده است.
بهعلاوه، دولت عمران خان با تمديد مأموريت ژنرال راحيل شريف، فرمانده پيشين ارتش پاكستان، كه اكنون سه سال است فرماندهي «ائتلاف نظامي اسلامي مبارزه با تروريسم» به رهبري سعودي مشهور به «ناتوي اسلامي» را برعهده دارد نشان داد كه براي جلب كمكهاي اقتصادي رياض هر كاري خواهد كرد. اين ائتلاف متشكل از 42 كشور اسلامي يا داراي اقليت مسلمان ازجمله مصر، تركيه، بنگلادش، سودان، گابون، نيجريه، مراكش و افغانستان، علاوهبر كشتار روزانه مردم يمن، يك ائتلاف ضد ايراني بهشمار ميرود كه پاكستان با عضويت غيررسمي در آن نشان داد برخلاف شعارهاي عمران خان، همچنان دولت وي و ارتش راه خودشان را از ايران جدا كردهاند و كاملاً در صف عربستان روياروي تهران قرار دارند.
دوم، عمران خان در طي صد روز اول حكومتش سه مرتبه به عربستان سفر كرده است كه هدف اصلي تمام آنها، جلب كمك مالي سعوديها براي احياء اقتصاد ورشكسته پاكستان دويست ميليون نفري بوده. گفتني است كه وي در زمينه دريافت دوازده ميليارد دلار كمك مالي در قالب وام با بهره پايين و ارائه تسهيلات براي پرداخت چندمرحلهاي پول نفتي كه پاكستان از عربستان خريداري كرده، با ملك سلمان و ديگر مقامات ارشد سعودي به توافق رسيده است. همچنين قرار است در سفر وليعهد عربستان به اسلامآباد در فوريه 2019، بزرگترين قرارداد سرمايهگذاري خارجي آل سعود در كشوري ديگر به ارزش پانزده ميليارد دلار براي احداث پالايشگاه پتروشيمي در بندر گوادر، استخراج معادن مس و طلاي «ركوديك» ايالت بلوچستان پاكستان و واردات اوره و گاز طبيعي مايع (اِلاِنجي) توسط پاكستان از عربستان به امضا برسد.
درمقابل، با وجود نارضايتي نسبي چين، عمران خان در جريان نخستين سفرش به عربستان در سپتامبر 2018، از شاه سعودي براي حضور در پروژه كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان دعوت بهعمل آورد؛ اين همان پروژهاي است كه رياض مدت در انتظار آن بوده است؛ اين اقدام بيشتر با هدف كسب موقعيت برتر در سطح بينالمللي ازطرف عربستان صورت ميگيرد تا آنكه ضعف ناشي از جنگ فرسايشي در يمن و قتل جمال خاشقجي، روزنامهنگار منتقد بن سلمان در استانبول در اكتبر 2018 توسط عناصر اعزامي از رياض را جبران كند.
عمران خان در آخرين سفرش به عربستان در بحبوحه اين ماجرا بهصراحت گفت كه سكوت كشورش درمورد قتل فجيع خاشقجي بهسبب نياز شديد پاكستان به كمك مالي آل سعود است؛ ازسويديگر، پاكستان با ورود سعوديها به بلوچستانِ اين كشور، راه را براي نفوذ و فعاليت بيشتر اطلاعاتي و جاسوسي عربستان، تحركات نظامي تروريستهاي وابسته به آل سعود و تبليغات گستردهتر عناصر وهابي و در نزديكي مرزهاي شرقي ايران هموارتر از هميشه خواهد كرد.
ب) عمران خان و امارات متحده عربي
رويكرد دولت عمران خان درقبال امارات متحده، مشابه رويكردي است كه به عربستان دارد. او در صد روز اول نخستوزيرياش دو سفر به امارات داشته است. نتيجه اين ديدارها در ماههاي سپتامبر و نوامبر، در ابعاد اقتصادي توافق عمران خان با شيخ محمد بن زايد آل نهيان، وليعهد امارات، در زمينه حضور فعال شركتها و سرمايهگذاران اماراتي در پروژههاي مختلف در پاكستان بوده است. اسلامآباد در ماههاي اخير، مشابه روشي كه با عربستان عمل كرده است، ضمن دريافت شش ميليارد دلار وام بهصورت پرداخت مستقيم يا سرمايهگذاري اماراتيها در بخش پتروشيمي پاكستان، با ابوظبي اينگونه به توافق رسيده است كه پرداخت پول نفت خريداريشده از امارات متحده توسط دولت عمران خان بهنحوي باشد كه روي اين دولت فشار وارد نكند. همچنين در جريان سفرهاي عمران خان به امارات، وي، ژنرال باجو، فرمانده ارتش و غلام سرور خان، رئيس ستاد ارتش پاكستان با مقامات نظامي اماراتي درمورد همكاريهاي دفاعي توافقاتي داشتهاند.
رويكرد عمران خان درقبال ايران
نخستوزير پاكستان درحالي درجهت برقراري روابط عادي با واشينگتن بسيار تلاش ميكند و براي حكام و سرمايهگذاران سعودي و اماراتي فرش قرمز پهن كرده است كه برخلاف وعده اوليهاش، حتي يكبار به ايران سفر نكرده و دعوت رئيسجمهوري ايران در جريان تماس تلفني در اوت 2018 را بيپاسخ گذاشته است. برخلاف ادعاها و وعدههاي او و ساير دولتمردان پاكستاني كه بارها خواهان داشتن روابط خوب با تهران شدهاند، ايران را گاهواره تمدن جهان خواندهاند و از همكاري اقتصادي و تجاري با اين كشور استقبال كردهاند، در صد روز اول حكومت عمران خان، هيچ تغييري در روابط اقتصادي و سياسي پاكستان با ايران بهوجود نيامده است؛ حتي اسلامآباد از تكميل بخش پاكستاني پروژه انتقال گاز طبيعي ايران ـ پاكستان (موسوم به خط لوله صلح) به بهانههاي مختلف خودداري ورزيده، دعوت تهران براي مشاركت در پروژه توسعه بندر چابهار را نيز بيپاسخ گذاشته، و زمينه را براي حضور ايران در پروژه «كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان » و كمك به توسعه بندر گوادر فراهم نكرده است. اين درحالي است كه پاكستان پنجمين شريك تجاري جمهوري اسلامي ايران در سال مالي 2019 ـ 2018 بوده و تا پايان دسامبر 2018، حجم تجارت دو كشور با يكديگر به حدود 1/1 ميليارد رسيده است.
پاكستان حامي جنگ با شيعيان يمن و بحرين به رهبري عربستان است و به دستور رياض، در آموزش و تسليح شماري از گروههاي مخالف نظام بشار اسد دست دارد. باوجوداين، برخي از مقامات پيشين پاكستاني، جمهوري اسلامي ايران را متهم ميكنند كه با سازماندهي، آموزش و مسلح كردن شيعيان افغان و پاكستاني، آنها را در قالب تيپهاي فاطميون و زينبيون به سوريه ميفرستد. همچنين دولت عمران خان كماكان در برابر عناصر بهاصطلاح بلوچ ايراني كه تجزيهطلب و تروريست هستند و از حمايتهاي آشكار و پنهان ارتش و سازمان اطلاعات پاكستان برخوردارند سكوت اختيار كرده است. درحاليكه آنها در طي صد روز اول حكومت عمران خان، دستكم سه عمليات مرگبار و يك مورد ربايش نيروهاي سپاه پاسداران و بسيج مردمي در سيستان و بلوچستان داشتهاند، وي فقط وعده داده است كه با اقدامات تروريستيشان مقابله كند.
دراينميان، يكي از وجوه مثبت و مهم در روابط تهران ـ اسلامآباد كه مقامات و رسانههاي پاكستان ازجمله از زمان رويكار آمدن دولت عمران خان روي آن حساسيت خاصي دارند، حمايت ضمني ايران از موضع پاكستان درقبال مسئله كشمير است. اشارات و موضعگيريهاي مقام معظم رهبري در سالهاي اخير، در حمايت از مبارزات مردم كشمير تحت كنترل هند موجب شده است كه در پاكستان اين موضوع يكي از عوامل اصلي تقويت روابط ايران و پاكستان تلقي شود؛ نكتهاي كه نبايد از پتانسيل مثبت آن براي بهبود روابط پرفرازونشيب با پاكستان غافل شد.
جمعبندي و توصيههاي راهبردي
در ارزيابي كلي و منصفانه بايد گفت كه رفتار دولت عمران خان با كشورهاي همسايه و منطقه همچنان تركيبي از نيازها و اصول ثابت است. درحالحاضر، اسلامآباد با هدف غلبه بر معضلات عميق اقتصادي خويش به هر كشوري در منطقه كه بيشتر پول و سرمايه وارد پاكستان كند گرايش بيشتري خواهد داشت؛ اما اين به معناي عدول دولتمردان اين كشور از اصول و سياستهاي جاهطلبانه ارتش قدرتمند پاكستان نيست. رابطه با هند، مسئله كشمير، رابطه پرفرازونشيب با ايالات متحده، ميزان نفوذ اقتصادي و سياسي چين در پاكستان، نقشآفريني درحال اوجگيري اعراب خليج فارس، بهويژه عربستان سعودي در اقتصاد، سياست و جامعه پاكستان و از همه مهمتر، رابطه اسلامآباد با جمهوري اسلامي ايران همه تابع نظر و ملاحظات فرمانده كل ارتش و سازمان اطلاعات پاكستان هستند.
اگر امروز عمران خان برخلاف وعدههايش يك مرتبه هم از ايران ديدار نميكند، سه مرتبه به ديدار آل سعود ميشتابد و دو مرتبه نيز به امارات متحده سفر ميكند؛ اگر تغييري در وضعيت متزلزل امنيتي در استان سيستان و بلوچستان بهوجود نيامده و همچنان تروريستها با نفوذ از خاك پاكستان به اين استان، در سراوان، چابهار يا زاهدان عمليات ميكنند؛ اگر با وجود ردوبدل شدن تندترين عبارتها بين مقامات دولت پيشين پاكستان و آمريكاييها، بار ديگر در موضوع افغانستان شاهد همگرايي تأملبرانگيز اسلامآباد ـ واشينگتن در دوره عمران خان براي اجراي نسخه آمريكايي صلح افغانستان هستيم؛ اگر كماكان تغييري در سياست پاكستان درقبال كشمير و روابط خصمانه با هند ايجاد نشده است؛ همه اينها به اين علت است كه دولت وي تصميمگيرنده نهايي نيست. بنابراين، نبايد انتظار معجزه يا خرق عادتي از عمران خان داشت.
جمهوري اسلامي ايران درمورد پاكستان همواره چارهاي نخواهد داشت، جز آنكه با عينك واقعبيني به ساخت قدرت در اين كشور، روابط ارتش و ساير قوا در پاكستان و حدود اختيارات نخستوزير و كابينه اين كشور بنگرد؛ رابطه ريشهدار و استراتژيك ارتش و سازمان اطلاعات پاكستان با آمريكا و عربستان را در كنار تأثير بهسزاي كمكهاي مالي هنگفت و هدفمند آمريكاييها ـ سعوديها بر بيرغبتي كلي دولت پاكستان براي داشتن روابط خوب و به دور از شعارهاي فريبنده با تهران را درك كند و در يك كلام، از عمران خان انتظار نداشته باشد كه در دوران نخستوزيرياش فراتر از اختيارات و برخلاف ميل فرماندهان نظامي پاكستان رابطه واقعاً حسنه با ايران را بر داشتن روابط صميمانه استراتژيك با واشينگتن، رياض و ابوظبي ترجيح بدهد. دراينراستا، موارد ذيل قابل توجهاند:
1. روابط سياسي ـ امنيتي و اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و پاكستان از هنگام رويكار آمدن عمران خان شاهد تغيير خاصي نبوده است. اگر تهران خواهان تغيير اين وضعيت است، نبايد روي همكاري دولت اسلامآباد حساب كند؛ زيرا آب در هاون ميكوبد. قدرت مانور عمران خان و كابينه او بسيار محدود است و كليد حل اختلافات فيمابين فقط در دست ارتش پاكستان است. حرف آخر را در اين كشور درحالحاضر، ژنرال «قمر جاويد باجوا» فرمانده كل ارتش ميزند.
2. بيتفاوتي و بعضاً كارشكنيهاي آشكار طرف پاكستاني درخصوص تلاش ايران براي پيشبرد پروژههاي مهم اقتصادي دوجانبه مانند «خط لوله صلح» و ابراز تمايل ايران براي پيوستن به پروژه كلان «كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان» نبايد بيپاسخ گذاشته شود. درواقع، مجموعه نظام جمهوري اسلامي ايران يك بار براي هميشه بايد از مماشات با پاكستان دست بردارد و با هدف حفظ شأن و جايگاه ملت خود، با اتخاذ سياستي روشن و يكپارچه، حكومت آن كشور را متوجه نگرانيهاي تهران بنمايد.
3. گرايش دولت عمران خان به طرف برقراري روابط استراتژيك با عربستان سعودي و تاحدي با امارات متحده عربي بيترديد به نفع منافع و امنيت ملي ايران نيست؛ اما برخورد جمهوري اسلامي ايران درقبال اين موضوع بايد منطقي و عاري از احساسات ايدئولوژيك باشد. درواقع، ايران نبايد بين پاكستان و آن دو كشور ايرانستيز حوزه خليج فارس قرار بگيرد؛ زيرا اين اقدام بر عمق شكاف بين ايران و پاكستان ميافزايد و موجبات نزديكي بيشتر اسلامآباد به رياض و ابوظبي را فراهم ميسازد.
درمقابل، تهران بايد با ارائه مشوقهاي اقتصادي و تجاري مشابه با پاكستان، تلاش براي گسترش همكاريهاي نظامي و فرهنگي با ارتش و دولت اين كشور و البته تلاش مضاعف درجهت ميانجيگري بين هند و پاكستان بر سر مسئله كشمير درعين حمايت ضمني از موضع طرف پاكستاني در اين زمينه، تاحدي درجهت برقراري موازنه مثبت در روابط پاكستان با ايران و نيز با عربستان و امارات متحده گام بردارد.
4. دولت عمران خان بهشدت به جذب سرمايهگذاري خارجي نيازمند است؛ بنابراين لازم است در اسرع وقت، ايران با هدف جلبنظر پاكستان پيشنهادهايي را جهت همكاري با دولت و بخش خصوصي اين كشور ازطريق سرمايهگذاري و اعزام متخصص در حوزههاي مورد نياز پاكستان در دستور كار قرار بدهد؛ ازجمله: كشاورزي، راهسازي، ايجاد و توسعه زيرساختهاي انرژي، كمك به اتصال خطوط ريلي پاكستان به ايران و تركيه، تبادل نيروي كار با پاكستان و گسترش همكاريهاي دفاعي با اين كشور.
5. در مقوله افغانستان، از هنگام رويكار آمدن دولت جديد به رهبري حزب تحريك انصاف در پاكستان، براي چندمين مرتبه به جامعه جهاني ثابت شده است كه جابهجايي دولتها تأثير خاصي بر سياست و استراتژي كلان و ثابت ارتش و سازمان اطلاعات پاكستان درقبال مسائل افغانستان ندارد و همچنان از ديد مقامات نظامي و اطلاعاتي پاكستاني، آن كشور «عمق استراتژيك» و يكي از خطوط قرمز آنها خواهد بود. بنابراين، اميد بستن به تغيير سياست پاكستان درقبال افغانستان در دوره عمران خان و همكاري صادقانه دولت او و ارتش پاكستان با هدف پايان دادن به جنگ در افغانستان بينتيجه است. جمهوري اسلامي ايران فقط ميتواند ضمن پيگيري سياستهاي خويش در زمينه مذاكره مستقيم با طالبان (كه پاكستان آن را تهديدي براي منافع خود در افغانستان بهشمار ميآورد)، ديدگاهها و ملاحظات سياسي و امنيتي تهران درمورد روند صلح افغانستان (مذاكرات افغاني ـ افغاني و طالبان ـ آمريكا) را به اطلاع اسلامآباد برساند و نظر مقامات پاكستاني را بشنود.
6. افراطگرايي و تروريسم با وهابيت و سلفيگري افراطي در پاكستان با نفوذ فرهنگي و اجتماعي سعودي، امارات متحده و قطر در پاكستان پيوندي ناگسستني دارد. متأسفانه سالهاست كه اين مسئله دامان ايران را نيز گرفته و گروههاي تجزيهطلب وهابي و سلفي افراطي با بياعتنايي عمدي و حتي حمايتهاي اطلاعاتي، آموزشي و لجستيكي سازمانهاي اطلاعاتي پاكستان، عربستان و ديگر رقباي متخاصم جمهوري اسلامي ايران سعي دارند استان سيستان و بلوچستان را ناامن كنند. باوجوداين، از دولت عمران خان نبايد انتظار داشت به عمليات تروريستي جيش العدل، انصار الفرقان و ديگر گروههاي تروريستي مورد حمايت «آياسآي» در مناطق مرزي با ايران پايان بدهد. وي نه ارادهاي در اين زمينه دارد و نه ميتواند به سازمان اطلاعات پاكستان كه رئيس آن به پيشنهاد نخستوزير و با تأييد نهايي فرمانده كل ارتش اين كشور تعيين ميگردد دستور دهد كه گروههاي تروريستي مستقر در ايالت بلوچستان پاكستان را سركوب كند. ايران فقط ميتواند ضريب امنيت مناطق مرزياش با پاكستان را بالا ببرد و كنترل و نظارت اطلاعاتي در شهرهاي بزرگ سيستان و بلوچستان را تقويت كند.
7. ايران در روابط خود با دولت عمران خان حتماً بايد يك پيوست فرهنگي را تعريف كند كه صرفاً روي اين موارد متمركز باشد: گسترش روابط فرهنگي و همكاريهاي علمي ـ آموزشي، دانشگاهي، و ورزشي؛ تقويت گردشگري مذهبي ـ زيارتي و پزشكي با هدف آشنا كردن شهروندان پاكستاني (شيعه و سني) با فرهنگ غني ملي و مذهبي ايراني و پيشرفتهاي ايران در طول دهههاي اخير؛ فعالتر كردن رايزنيهاي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در شهرهاي مختلف پاكستان ازطريق اعزام فعالان فرهنگي آشنا با جامعه و فضاي فرهنگي و تاريخ شبهقاره هند؛ تلاش مضاعف براي تقويت زبان فارسي در پاكستان ازطريق رايزني براي تأسيس كرسيهاي آموزش زبان فارسي در دانشگاههاي اين كشور؛ يا دستكم برگزاري دورههاي كوتاهمدت زبانآموزي براي علاقهمندان به يادگيري زبان فارسي در پاكستان.
اين اقدامات شايد تا اندازهاي بتواند جلوي هجمه ضدفرهنگي وهابيت و سلفيگري افراطي را بگيرد؛ هجمهاي هدفمند كه روزبهروز ازطريق گسترش مدارس مذهبي در پاكستان با حمايت مالي كلان عربستان و امارات متحده، سرمايهگذاري اقتصادي هنگفت اين دو دولت، بهويژه در مناطق مرزي با ايران و حمايت غيرعلني ارتش و سازمان اطلاعات پاكستان از گروههاي افراطگرا و تروريستي ايرانستيز و شيعهستيز پاكستاني و بهاصطلاح ايراني درحال اجراست.
التعليقات