ضرورت افزايش همكاري‌ها در روابط تركيه و ايران


سفر اخير رجب طيب اردوغان به تهران كه دهمين ديدار وي با آقاي روحاني بود، از مهم‌ترين ملاقات‌هاي اخير ديپلماتيك سران دو كشور محسوب مي‌شود كه به‌نظر مي‌رسد روابط تهران ـ آنكارا كه در طي ساليان اخير بين همسايگان منتقد و متحدان راهبردي در نوسان بوده است را به سمت تعادل نسبي هدايت مي‌كند. اختلاف‌نظرهاي موضوعي و مقطعي مانند سوريه، عراق و مصر هرچند هنوز هم محل اختلاف‌نظر دو كشور محسوب مي‌شوند؛ اما ملاقات‌هاي مداوم نظامي، اقتصادي و ديپلماتيك دو كشور طي دو ماه اخير آنها را به يك درك واقع‌بينانه رسانده است كه هر دو داري منافع استراتژيك در همراهي با يكديگر در سطح منطقه‌اي و بين‌المللي هستند، به نظر ايران و تركيه به يك بازبيني اساسي براي افزايش پتانسيل‌ها در روابط خود نياز دارند و با تغيير فضاي انتولوژيك، آنها ضمن تأكيد بر كيفيت و ضرورت مي‌توانند صفحه جديدي در روابط آنكارا ـ تهران را رقم بزنند. بنابراين نگارنده معتقد است دو كشور كه قرن‌هاست پشت به هم زندگي مي‌كنند، با كمك يكديگر كه در ذيل به‌ترتيب عنوان خواهد شد در كنار هم مي‌توانند با عملي كردن طرح‌ها و برنامه‌ها گام‌هاي ايجاد نظم نوين براي روابط مستحكم‌تر را بردارند.
 
شوراي عالي همكاري ايران ـ تركيه
نخستين جلسه مشترك شوراي عالي همكاري در سال 1392 با رياست آقاي روحاني و رجب طيب اردوغان در آنكارا تشكيل شد. در سال‌هاي قبل از آن، تركيه با همسايگانش ازجمله جمهوري آذربايجان، يونان و... چنين شوراي مشتركي را تشكيل داده بود، ازاين‌رو با اينكه تأخير در برقراري چنين روابط استراتژيكي ضعف محسوب مي‌شود ولي تشكيل آن نشان‌دهنده برداشته شدن گام‌هاي جدي در روابط دو كشور به‌شمار مي‌آيد. سفر اخير سرلشگر باقري، رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران به آنكارا و سفر ژنرال «خلوصي آكار»، رئيس ستاد مشترك ارتش تركيه به ايران قبل از ديدار رؤساي دو كشور نشانگر تشديد اهميت استراتژيك روابط آنها و همچنين نهادينه شدن شوراي همكاري استراتژيك مي باشد كه مهم‌ترين دستاورد روابط تهران ـ آنكارا طي سال‌هاي اخير درخصوص كيفيت روابط طرفين محسوب مي گردد؛ به‌طوري‌كه سفرها و ملاقات اخير نظامي دو كشور در تاريخ روابط دو كشور بي‌سابقه و نادر به‌شمار مي‌رود. ازطرفي با توجه به تركيب هيئت همراه اردوغان به تهران شاهد نوعي هم‌افزايي در سطح روابط نظامي، اقتصادي و ديپلماتيك بوده ايم، به‌طوري‌كه مي‌توان عنوان كرد موضوعات مختلف در روابط ايران و تركيه در شوراي عالي استراتژيك از اين پس بايد به‌صورت پكيج در همه سطوح و با مدنظر قرار گرفتن همه عوامل همگرايي و واگرايي مورد بررسي قرار بگيرند. ارتقاي روابط دو كشور از سطوح اقتصادي، تجاري و ديپلماتيك به روابط نظامي در بعد از انقلاب اسلامي امري بي‌سابقه بوده كه نشانگر رفع سوءتفاهم‌ها و برداشت‌هاي ذهني آنكارا ـ تهران است. قبل از اين، ملاقات رؤساي دو كشور دستور كار اقتصادي داشته است؛ در اين ميان به‌نظر مي‌رسد تركيه با اتحاد استراتژيك با ايران و ايران با همكاري راهبردي با تركيه درپي همكاري‌هاي منطقه‌اي در ايجاد نظم، امنيت و ثبات در خاورميانه هستند. تاريخ نشان داده است كه تهران و آنكارا علي‌رغم اينكه تهديدي بر همديگر قلمداد نمي‌شوند اما نوعي رقيب منطقه‌اي محسوب مي‌شوند؛ در شرايط كنوني به‌نظر مي‌رسد با بهبود روابط، دو كشور مي‌توانند در درون شوراي عالي استراتژيك، ابتكار نظم و سازماندهي جديد را بدون حتي مطرح شدن مسئله رهبري و رقابت منطقه‌اي برعهده بگيرند. بنابراين ضرورت تشكيل اطاق‌هاي فكر سياست خارجي و حضور پژوهشگران دانشگاهي در درون شوراي همكاري ايران  ـ تركيه براي نيل به پروژه‌هاي مشترك ضروري قلمداد مي‌شود، تا با ورود به حوزه‌هاي غيرامنيتي نيازهاي اقتصادي، ديپلماتيك، سياسي دو طرف رابطه بيشتر تأمين شود.
 
همكاري‌هاي منطقه‌اي
تركيه و ايران به‌عنوان دو كشور مسلمان و غيرعرب منطقه وجوه مشترك بسياري دارند. در ميان كشورهاي خاورميانه‌اي به دلايل متعدد تركيه و ايران براي يكديگر به‌عنوان ارجح‌ترين گزينه‌هاي اتحاد استراتژيك مطرح مي‌شوند. در شرايطي كه تركيه و ايران بتوانند با برخورد واقع‌گرايانه استراتژي‌هاي مناسب را برگزينند مي‌توانند از شرايط تاريخي به‌وجود آمده در خاورميانه بيشترين استفاده را داشته باشند و آرمان‌هاي ملي خود را با اتحاد با يكديگر به واقعيت تبديل كنند. نگراني از فرقه‌گرايي، تجزيه‌طلبي و رفتارهاي گريز از مركز، تلاش براي تفاهم با قدرت‌هاي جهاني، مبارزه با تروريسم، داشتن اراده سياسي و رويكرد مثبت نسبت به حل بحران‌هاي منطقه‌اي و جهاني و آگاهي نسبت به جايگاه منطقه‌اي و ظرفيت‌هاي خود ازجمله مواردي است كه مي‌تواند بسترساز روابط مثبت دو كشور گردد. تركيه با وجود تلاش بي‌وقفه‌اي كه براي عضويت در اتحاديه اروپا دارد درحال‌حاضر مي‌تواند از مزاياي عدم فرزندخواندگي در اين اتحاديه بهره برده و در شرايطي كه هنوز مي‌تواند ابتكار عمل را در سياست خارجي خود داشته باشد از اين امر بهره‌مند شود؛ زيرا پيش‌بيني مي‌شود اتحاديه اروپا در آينده نزديك تركيه را به حضور نخواهد پذيرفت و به‌نظر مي‌رسد كه با وجود آغاز دوباره مذاكرات دوجانبه، فرايند الحاق تركيه به اين مجموعه بسيار پيچيده‌تر گردد. ايران نيز با مسائل عمده‌اي در عرصه سياست خارجي همچون پرونده هسته‌اي و بحران سوريه مواجه است. آنكارا به‌خوبي مي‌داند ايران يك شريك تجاري بزرگ و منبع عظيم عرضه گاز طبيعي است. ازسويي در يك محيط جديد بايد درنظر بگيريم كه دو همسايه عرب تركيه يعني عراق و سوريه اكنون در حوزه نفوذ ايران هستند كه يك چالش بي‌سابقه در كل تاريخ رقابت ايران و تركيه را باعث شده است. با توجه به اين امر، تركيه در راستاي رقابت منطقه‌اي لازم ديد كه درمورد فلسطين نقش فعالي را به عهده بگيرد و در تحولات موسوم به بهار عرب تلاش كند تا نفوذ خود را در ميان اعراب اعراب سني و حتي شوراي همكاري خليج فارس گسترش دهد. در اين رقابت تعاملي دو بازيگر قدرتمند منطقه به ميدان‌هاي نفوذ همديگر نياز دارند، در اين ميان تركيه سياستي را دنبال نكرده است كه كاملاً درمقابل جناح شيعه قرار گيرد و هميشه عنوان مي‌كند كه ورود ايران به فضاي بحران اعراب به صلح و ثبات منطقه كمك فراواني مي‌كند و ايران نيز بارها به همكاري‌هاي منطقه‌اي بدون مداخله بازيگران فرامنطقه‌اي تأكيد داشته است. بنابراين پتانسل ديگر آنها بازي در زمين همديگر در راستاي همكاري‌هاي منطقه‌اي در درون يك الگوي تركيه‌اي ـ ايراني است. ازطرفي بايد در نظر گرفت روابط تركيه و ايران متفاوت از روابط آنكارا با دنياي عرب، رژيم صهيونيستي و آمريكاست، و اين رابطه كاناليزه و نه انحصاراً شبكه‌اي دو كشور با تاثيرپذيري از نقش ملي آنها مي‌تواند الگوي مشترك و واحدي را ترسيم و اجرا كند. اولين گام نيز براي تغيير گفتمان سياست خارجي دو كشور از كاناليزه به شبكه‌اي، استفاده از پتانسيل‌هاي موجود در روابط خود و تغيير سوءبرداشت‌ها نسبت به همديگر است.
رابطه تركيه و ايران از سطح همكاري‌هاي اقتصادي به همكاري‌هاي سياسي و امنيتي درحال تبديل شدن است. واقعيت اين است كه در شرايط فعلي، نيازهاي اجتماعي و منافع ملي مي‌تواند نقش مهمي در روابط تركيه و ايران داشته باشد؛ درحاليكه رابطه دو كشور علي‌رغم رقابت تاريخي براساس حسن همجواري بوده است, موضوعات امنيتي، اقتصادي و همچنين بازسازي خاورميانه پس از بحران اهميت همكاري‌هاي چندوجهي دو كشور ايران و تركيه را ضروري نشان مي‌دهد.