سياست همسايگي و ائتلاف‌‏سازي‏‌ها



ايران و تركيه دو قدرت بزرگ منطقه‌اي هستند كه روابط ديرينه، عميق و پيچيده‌اي دارند. نوع روابط آنها مي‌تواند تأثيرات جدي بر تحولات منطقه پرمنازعه غرب آسيا برجاي بگذارد. مناسبات دو كشور در يك ماه گذشته با تنش‌هايي همراه بود. سفر وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران‌ به تركيه اين تنش‌ها را تعديل و سفر رئيس جمهور تركيه به تهران فرصتي براي بهبود و تقويت بيشتر روابط دو كشور است. با وجود اين، روابط دوكشور تحت تأثير تحولات نظام بين‌المللي و نظم منطقه‌اي است و با در نظر گرفتن تصوير بزرگ فرصت‌ها و موانع، روابط دوجانبه روشني بيشتري خواهد يافت.      

در نظام بين‌الملل جنگ سرد جديدي در حال بروز است. غرب در پي مهار روسيه و چين است. آنها به دنبال شكل دادن به ائتلاف‌هاي منطقه‌اي و جهاني عليه رقباي خود هستند. منطقه غرب آسيا به دليل جنگ اوكراين اهميت زيادي يافته است. اين منطقه به‏عنوان بزرگترين دارنده ذخاير انرژي و توليدكننده و صادركنندۀ بيش از يك سوم انرژي جهان در رقابت قدرت‏هاي بزرگ بسيار تأثيرگذار است. اما به نظر مي‏رسد بيشتر كشورهاي منطقه تمايل ندارند در بلوك غرب عليه چين و روسيه قرار بگيرند. در اينجا سياست غرب براي ايجاد ائتلاف و مهار چين و روسيه از طريق تمركز بر تهديد ايران پيش مي‏رود. دولت آمريكا بر بنيان سياست «احالۀ مسئوليت» يا «موازنۀ از راه دور» به دنبال مهار قدرت ايران است و با شكل دادن به يك ائتلاف ضدايراني مي‌خواهد با يك تير، چند نشان بزند؛ ايران را منزوي و تحت فشار قرار دهد؛ روابط رژيم صهيونيستي را با كشورهاي منطقه عادي و تقويت نمايد؛ روابط كشورهاي منطقه را با روسيه محدود و مسدود و در رقابت با چين و روسيه، موقعيت بهتري براي خود ايجاد كند.

با اين حال، سفر پوتين و اردوغان به تهران بار ديگر نشان مي‌دهد كه تحولات منطقه‌ فراتر از خواست و اقدامات دولت امريكا و رژيم صهيونيستي است. كشورهاي منطقه همسايگان هم هستند. آنها منافع مشترك زيادي دارند و پيوندهاي عميقي بين‌شان شكل گرفته است. ائتلاف‌هاي برساخته غرب نمي‌تواند بين آنها ديوارهاي جدايي بنا كرده و فاصله‌هاي مصنوعي ايجاد كند. كشورهاي منطقه با همه اختلافات و تعارضات ناگزير به همكاري و حل و فصل مسالمت‌آميز مشكلات هستند. به ويژه اين كه در حال حاضر نه قدرت‌هاي بزرگ جهاني برخلاف دوره جنگ سرد حاضر به هزينه كردن سرمايه‌هاي خود به پاي ائتلاف‌ها هستند و نه كشورهاي منطقه تمايل به ناديده گرفتن آزادي عمل خود در شناخت و تأمين منافع ملي خود دارند.   

جمهوري اسلامي ايران‌ و تركيه با يكديگر روابط و پيوندهاي عميق تاريخي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي دارند. منافع ملي اين دو كشور در بسياري از حوزه‌ها به شدت در هم تنيده است. روابط اقتصادي ايران و تركيه در اوج تحريم‌ها ادامه داشت و اكنون در مسير بالندگي است و به همت سياست‌گذاران دو كشور مي‌تواند شتاب بيشتري بگيرد. تنش‌‌هاي حاشيه‌اي و شيطنت رژيم صهيونيستي نبايد تأثير بر روابط دو كشور و همكاري‌هاي منطقه‌اي آنها داشته باشد. ايران و تركيه مي‌توانند راهبرد مشتركي براي ايجاد نظم منطقه‌اي در پيش بگيرند. اما مهم‌تر از آن تركيه نبايد در ائتلافي باشد كه رژيم صهيونيستي و غرب مي‌خواهد در ضديت با جمهوري اسلامي ايران به آن جان بخشد.   

در سطح جهاني نيز قدرت‌هاي بزرگ در پي خارج‏كردن سياست خارجي ايران و تركيه از وضعيت تعادل و توازن و قراردادن آنها در يكي از بلوك‏بندي‏هاي جهاني هستند. افتادن در دام بلوك‏بندي‏هاي قدرت‏هاي بزرگ نه به سود ايران است و نه كشورهاي منطقه. براي پرهيز از اين دام، بايد به سمت كاهش تنش با همه كشورهاي منطقه و پيگيري جدي‏تر سياست همسايگي رفت. ايران و تركيه مي‌توانند با درك عميق از منافع مشترك گام‌هاي محكمي براي توسعه روابط دوجانبه و چندجانبه بردارند. آنها نمي‌توانند به ائتلافي شكل دهند كه در تضاد با منافع حياتي و امنيت ملي ديگري باشد.

سفر رئيس جمهور تركيه به ايران فرصتي براي تقويت روابط دوجانبه، رفع اختلافات در سوريه، همكاري در مقابله با چالش‌ها و بحران‌هاي زيست‌محيطي، مشاركت در مقابله با تروريسم و همكاري‌هاي چندجانبه منطقه‌اي براي تعميق پيوندها، ايجاد زيرساخت‌هاي ارتباطي و نهادينه كردن همكاري‌ها است.