كارشكني‌هاي محور عربي در روابط ايران و اروپا


درحالي‌كه مذاكرات ايران و اروپا درمورد تداوم برجام به‌شكل جدي درحال انجام است، به‌نظر مي‌رسد نبايد از كارشكني‌هاي محور عربي در اين امر غافل شد. حال سؤالي كه ايجاد مي‌شود اين است كه محور عربي در راستاي اهداف ضدايراني خود چه سياست‌هايي درقبال اروپا را دنبال مي‌كند.
محور عربي به‌ويژه عربستان سعودي و امارات متحده عربي در سال‌هاي اخير به‌خصوص بعد از روي‌كار آمدن دونالد ترامپ، تلاش زيادي براي اتخاذ سياست‌هاي ضدايراني ازسوي وي و خروج از برجام انجام دادند و توانستند به‌وسيله لابي خود و همچنين مشوق‌هاي اقتصادي به تأثيرگذاري در اين امر بپردازند و به‌طوري‌كه مقامات آمريكايي براي متهم كردن ايران به تهديدات ادعايي اين محور اشاره مستقيم مي‌كنند، بعد از خروج آمريكا از برجام و اتخاذ سياست‌هاي تند ضدايراني اين كشور، به‌نظر مي‌رسد اين محور تمركز خود را براي پيشبرد اهداف ضدايراني در اروپا قرار داده است كه مهم‌ترين سياست‌ها دراين‌زمينه عبارتند از:
1. ارائه پيشنهادهاي حضور منطقه‌اي: يكي از اقدامات محور عربي براي اخلال در روابط اروپا و ايران ارائه پيشنهادهاي حضور بيشتر اروپايي‌ها مخصوصاً انگليسي‌ها و فرانسوي‌ها در منطقه‌هاي خليج فارس و سوريه است؛ اين حضور يعني اصطكاك بيشتر با جمهوري اسلامي ايران كه در اين مناطق منافع حياتي دارد و ضمن افزايش تنش در روابط ايران و اروپا، هزينه‌هاي امنيتي جمهوري اسلامي ايران را افزايش مي‌دهد؛ براي مثال مي‌توان به ورود نيروهاي فرانسوي به شرق سوريه در اواخر ماه آوريل و يا بازگشايي پايگاه نظامي انگلستان در بندر سلمان منامه كه اوايل ماه آوريل انجام شده، اشاره كرد. به‌نظر مي‌رسد اين محور با سوءبرداشت‌هاي امنيتي خود به‌دنبال ايجاد چترهاي امنيتي جديدي است كه تهديدات پيشِ روي خود را بكاهد. البته اروپايي‌ها با توجه به هزينه‌هاي حضور امنيتي و نظامي در منطقه غرب آسيا واقفند، اين حضور با چالش‌هايي روبه‌روست ولي مي‌تواند تأثيرات خاص خود را در روابط ايران و اروپا بگذارد؛
2. ارائه جايگزين‌هاي اقتصادي: يكي از دغدغه‌هاي اروپا از خروج ايران از برجام و بازگشت تحريم‌هاي ضدايراني، بالا رفتن قيمت انرژي و همچنين از دست رفتن فرصت‌هاي اقتصادي موجود در ايران است كه بعد از برجام براي اين كشورها ايجاد شده است. محور عربي به‌دليل دارا بودن منابع انرژي به‌دنبال اطمينان‌بخشي به بازار انرژي هستند كه درصورت كم شدن صادرات نفتي ايران به جبران كمبود آن بپردازند تا قيمت‌هاي انرژي افزايش چشمگيري پيدا نكند. همچنين با ارائه پيشنهاداتي به اين كشورها درصدد جايگزين كردن ضررهاي احتمالي از كاهش مبادلات تجاري با ايران هستند؛ براي مثال پيشنهادهاي اخير امارات متحده عربي براي خريد هواپيما به‌نوعي اطمينان‌بخشي به اين شركت‌هاست كه درصورت از دست رفتن قرارداد با ايران به جبران ضررهاي خود بپردازند؛
3. فعال كردن پرونده‌هاي اختلاف‌زا بين ايران و اروپا: ايران و اروپا در پرونده‌هايي همچون حضور منطقه‌اي و توان موشكي داراي اختلاف‌نظر جدي هستند. به‌نظر مي‌رسد اين محور با فعال كردن اين پروند‌ه‌ها در مواردي همچون شليك موشك‌هاي يمن به عربستان سعودي و امارات متحده عربي، حملات شيميايي در سوريه، حل سياسي بحران سوريه، اختلافات داخلي لبنان و همين‌طور حمايت از برخي از گروه‌هاي عراقي، در اين مقطع درصدد ايجاد شكاف ميان اروپا و ايران هستند كه در چند ماه اخير نيز شاهد مطرح شدن جدي برخي از اين موارد بوده‌ايم. دراين‌راستا، اين محور به‌شدت به‌دنبال امنيتي كردن پرونده‌هاي ايران است كه حاصل اين امر اجماع‌سازي عليه جمهوري اسلامي ايران در سطح بين‌المللي است.
با توجه به موارد فوق‌الذكر به‌نظر مي‌رسد در كنار مذاكرات جدي با اروپا بر سر تداوم برجام، بايد نگاهي نيز به اقدامات مخرب محور عربي داشت. دستگاه سياست خارجي كشور بايد به تنش‌زدايي در روابط ايران و كشورهاي حوزه خليج فارس اهتمام بيشتري داشته باشد؛ زيرا در بحث خروج آمريكا از برجام اقدامات مخرب محور عربي به‌عنوان عاملي اثربخش مطرح بود و اين امكان وجود دارد در مذاكرات اخير با اروپا هم تأثيرگذار باشد.