واگذاري جزاير استراتژيك مصر به عربستان: تبعات داخلي و منطقه‌اي



 
 
دوشنبه 3 خرداد 1395

 


 
 
واگذاري دو جزيره استراتژيك تيران و صنافير از سوي ژنرال السيسي به ملك سلمان در سفر اخير به قاهره كه حدود نيم قرن برسر مالكيت آن بين عربستان و مصر اختلاف بود با واكنش‌هاي متعدد داخلي و خارجي روبه‌رو گرديد.
مصر پس از سرنگوني دولت اسلام‌گراي اخواني به رهبري نظاميان حاكم با منظومه‌اي از آشوب‌هاي سياسي و بحران فزاينده اقتصادي سياسي روبه‌روست؛ به‌طوري كه تروريست به‌عنوان يكي از منابع اصلي درآمد ملي مصر، به‌دليل رشد اقدامات گروه‌هاي تروريستي در صحراي سينا و‌ تمايل روزافزون برخي از گروه‌هاي مخالف اسلام‌گراي دولت براي پيوستن به تكفيري‌ها، با خطر جدي روبه‌رو شده است.
آنچه مسلم است عربستان سعودي به‌رغم روابط كج‌دار مريز با دولت محمد المرسي در طول يك‌سال‌ونيم حكومت ناكام مكتب ارشادي از تثبيت قدرت و نفوذ معنوي اين جنبش در داخل و خارج از مصر نگران بود. چراكه اخوان‌المسلمين به‌عنوان ريشه‌دارترين جنبش مذهبي و سياسي با هشتاد سال سابقه و فعاليت در دنياي اسلام الگوي مناسبي براي حكمراني و حتي آلترناتيوي مناسب براي مكتب وهابي و تكفيري در ميان اهل سنت به‌شمار مي‌رفت، و در اين مسير عربستان تلاش كرد كه ضمن استفاده از ضعف حكومت‌داري و اختلافات ميان دو جريان رقيب ذيل اسلام‌گرا و غيراسلام‌گرا، با ارسال  كمك‌هاي مالي به مخالفان به‌ويژه نهادهاي امنيتي و نظامي مصر، شرايط را براي سقوط دولت المرسي فراهم سازد.
به‌طوري كه پس از بروز اختلاف ميان غرب و حكومت مصر از فرداي كودتاي سفيد ارتش بر سر مسائل حقوق بشري و اعمال خشونت بي‌حدوحصر ارتش در برخورد با طرفدران اخوان‌المسلمين، عربستان به همراه برخي از كشورهاي حوزه خليج‌فارس با حمايت‌هاي مالي و رسانه‌اي تلاش كرد با تثبيت اوضاع داخلي مصر از قدرت و نفوذ منطقه‌اي اين كشور در رقابت با ايران استفاده كند.
عربستان سعودي از كمك‌هاي مالي خويش به كشورهاي مختلف به‌عنوان ابزار در پيشبرد اهداف سياست خارجي استفاده مي‌كند. بنابراين طبيعي است كه در سخت‌ترين شرايط تاريخي در منطقه پس از ناكامي در سوريه و يمن به‌دنبال متحدان جديد و ايجاد ائتلاف با نظاميان مصر باشد. مصري كه به‌رغم وابستگي‌هاي اقتصادي و سياسي به عربستان در مديريت بحران‌هاي منطقه‌اي به‌ويژه سوريه و يمن با پادشاهان سعودي همچنان دچار اختلاف است.
به‌طوري كه مصر از سرنگوني دولت بشار اسد و گسترش قلمرو تكفيري‌هاي وابسته به عربستان در سوريه و عراق حمايت نمي‌كند و حتي در طرح‌هاي جنگ‌طلبانه سعودي‌ها عليه يمن با وجود فشارهاي متعدد فقط به حمايت لفظي اكتفا كرده است. از اين منظر سفر ملك سلمان به سرزمين فراعنه و نيز مشاركت در طرح‌هاي توسعه اقتصادي و سرمايه‌گذاري در بخش‌هاي صنعتي و كشاورزي آن مهم  محسوب مي‌شود.
السيسي براي تداوم حكومت نظاميان در مصر به‌رغم برگزاري انتخابات نمايشي و اصلاح قانون اساسي كشور با چالش‌هاي جدي روبه‌روست. در داخل، مخالفت‌ها هم از سوي جريانات اسلام‌گرا و هم نيروهاي تحول‌خواه (جريان جوانان 6 آوريل) به‌رغم تشديد خشونت‌هاي پليسي ادامه دارد و تداوم اين خشونت‌ها و حذف مخالفان از پروسه سياسي ضمن راديكاليزه كردن جامعه، امكان هرگونه گشايش اقتصادي و ورود سرمايه خارجي را در نبود امنيت پايدار سد كرده است. در منطقه نيز دولت السيسي توان بازيگري و تأثيرگذاري بر روند  تحولات و بحران‌هاي منطقه‌اي را به‌دليل ضعف قدرت و اختلافات داخلي از دست داده است.
بنابراين مصر هم از سوي رژيم صهيونيستي و هم از سوي عربستان تحت فشار است. و هرگونه ناامني و پيوند احتمالي برخي از گروه‌هاي جهادي فلسطيني با تكفيري‌هاي صحراي سينا مي‌تواند نگراني‌هاي امنيتي رژيم صهيونيستي را دوچندان سازد.
لازم به ذكر است در راستاي توافقنامه كمپ ديويد،  منطقه سينا و به تبع آن دو جزيره استراتژيك تيران و صنافير بايستي خالي از هرگونه تحركات نظامي باشد. اين موضوع در پيمان صلح با رژيم صهيونيستي قيد شده است. مصر حق دخالت نظامي در آنها ندارد و فقط نيروهاي وابسته به سازمان ملل متحدد مي‌توانند نظارت داشته باشند، اما مالكيت آنها به مصر تعلق داشت.
مصر تحت رهبري ژنرال السيسي با ملاحظات خاص، اداره تنگه تيران به‌رغم استنادات تاريخي دال مالكيت حقوقي و سرزميني بر اين جزاير را به عربستان واگذار كرده و در توجيه اين اقدام، السيسي ضمن رد فروش حاكميت مصر از سوي مخالفين اعلام داشته است اين دو جزيره در قلمرو آبي عربستان قرار دارد و تنها اداره و حمايت از اين جزاير تحت شرايط جنگي با رژيم صهيونيستي درسال 1967 به مصر واگذار شده بود.
از ديگر سو رژيم صهيونيستي نيز گرچه به نوعي با سياست اعلاني مبني برحق آزادي كشتيراني در جزيره تيران و عبور بي‌ضرر طبق قوانين گذرگاه‌هاي دريايي بين‌المللي ناراضي به‌نظر مي‌رسد. با‌وجود‌اين، واگذاري اين دو جزيره به عربستان را عاملي بر پيوند بيشتر با دنياي عرب به‌ويژه رياض مي‌داند. بنابراين با گفت‌وگوهاي بيشتر، ضمن تضمين منافع امنيتي و سياسي خويش از اين اقدام مصر استقبال خواهد كرد. سياست‌هاي منطقه‌اي عربستان سعودي به‌دليل تضاد منافع استراتژيك و اختلافات مذهبي بر سر مسائل دنياي اسلام در تقابل با ايران شكل گرفته است. مصر به‌دليل پيوندهاي اقتصادي و سياسي و نياز به كمك‌هاي مالي عربستان، يك بازيگر قدرتمند مستقل در خاورميانه محسوب نمي‌شود. بنابراين با شكل‌گيري ائتلاف جديد سعودي ـ رژيم صهيونيستي، مكن است فضاي جديد براي مانور قدرت و برهم زدن توازن قوا در خاورميانه به ضرر ايران رقم بخورد.
عربستان دركنار رژيم صهيونيستي از اجراي برجام هسته‌اي ايران با گروه 1+5 و گسترش نفوذ ايران عصباني است و بنابراين با كنار رفتن مصر از معادلات قدرت از طريق ديپلماسي پنهان و گسترش مراودات سياسي، تلاش مي‌كند تا از شرايط موجود به نفع منافع خويش استفاده كند.
بنابراين واگذاري دو جزيره مصري در ازاي منافع كوتاه‌مدت اقتصادي بيشترين نفع راهبردي را نصيب رژيم صهيونيستي و عربستان خواهد كرد. عربستاني كه به‌رغم شعار دفاع از حقوق مردم فلسطين و ضديت با رژيم صهيونيستي در عمل سابقه هيچ‌گونه درگيري نظامي با رژيم صهيونيستي در طول حيات سياسي خويش را ندارد.
ولي اقدام مصر علاوه‌بر تبعات منطقه‌اي بيشتر بر اوضاع داخلي و تشديد بحران سياسي و عميق‌تر شدن بحران مشروعيت تاثير خواهد داشت. سركوب‌هاي گسترده مخالفان نسبت به اين اقدام و اعتراض شخصيت‌هاي سياسي از جمله محمد البرداعي نسبت به فروش جزاير مصري نشان مي‌دهد گرچه مردم مصر به‌دليل فقر و گسترش رويه نظامي و پليسي حاكمان نظامي در قبال اعتراضات مدني از واكنش جدي و سراسري باز داشته شده‌اند، با‌‌وجوداين‌ گروه‌هاي ملي و نيز احزاب چپ ناصري در كنار جوانان 6 آوريل به‌عنوان موتور محركه انقلاب ناتمام مصر 2011 ژنوايه با به‌كارگيري فضاي مجازي و افشاگري‌هاي رسانه‌اي در سطح وسيع‌تري نسبت به اقدام دولت السيسي در معامله با پادشاه سعودي واكنش نشان دادند.
لذا گرچه سوداگري سعودي‌ها در سطح منطقه با استقبال حكومت‌هاي محافظه‌كار عرب و نيز رژيم صهيونيستي روبه‌رو شده باوجوداين، درسطح داخلي بيشتر به پيچيده‌ترشدن اوضاع سياسي و تقويت مخالفان دولت خواهد انجاميد. به‌طوري كه حتي ديكتاتور سابق مصر مبارك نيز به‌رغم همكاري‌هاي استراتژيك نزديك با عربستان و غرب و پل ارتباطي رژيم صهيونيستي با اعراب در روند صلح خاورميانه از واگذاري اين جزاير سوق‌الجيشي به سعودي‌ها خوداري كرد.
از ديد مخالفان دولت، اقدام اخير السيسي خيانت به ميهن و نقض آشكار حاكميت ملي است. گرچه در شرايط موجود مشت آهنين نظاميان و نيز عدم استقلال واقعي دادگاه‌هاي قضائي امكان پيگيري و شكايت به نوعي بي‌اعتبار كرده است؛ باوجوداين بعيد است اكثريت جريان‌هاي مستقل تحول‌خواه و نيز اخوان‌المسلمين از اين خواست ملي براي مشروعيت‌زدايي بيشتر از چهره حاكمان نظامي و تداوم مخالفت‌ها استفاده نكنند.