منافع عالي جامعه بينالمللي در مسلخ يكجانبهگرايي آمريكا:
تأكيد بر لزوم رعايت هنجارهاي زيستمحيطي
مقدمه
روابط بينالمللي بر مناسبات متقابل دوجانبه و چندجانبه ميان دولتها استوار است و به اقتضاي حفظ نظم نيمبند در روابط دولتها، روابط بينالمللياي كه ماهيتاً برپايه انتخاب و نه تحميل تعهد بنا شده، دولتها را مخير كرده است كه بنابر ملاحظات ملي و منافع كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت خويش، تعهدات بينالمللي را بپذيرند يا به انحاي مورد پذيرش در چهارچوب نظام بينالمللي از زير بار تعهدات طفره بروند. بااينحال، حقوق بينالملل در سير تطور تاريخي خود، به آن درجه از بلوغ رسيده كه برخي تعهدات بينالمللي را كه زيست مشترك جامعه بينالمللي در گرو حفاظت و حراست از آنهاست، بهعنوان منافع جمعي جامعه بينالمللي شناسايي كند و در قالبهايي نرم و قوامنيافته، اما در چهارچوب رژيمهاي نوظهور بينالمللي از دولتها بخواهد كه حرمت اين زيست مشترك را پاس دارند و منافع عالي جامعه بينالمللي را كه زيست جمعي دولتها را به يكديگر پيوند ميزنند، جولانگاه قدرتطلبي و يكجانبهگرايي خويش قرار ندهند.