سياست نگاه به شرق تركيه؛

فرصت‌ها و چالش‌هاي ايران


برخي از كشورهاي حوزه منطقه غرب آسيا ازجمله جمهوري تركيه با توجه به دارا بودن جايگاه خاص سياسي و ژئوپليتيكي در اين منطقه و همچنين جايگاه منحصربه‌فرد منطقه غرب آسيا، در برنامه‌ريزي‌هاي بلندمدت راهبردي برخي از قدرت‌هاي نوظهور مانند جمهوري خلق چين، جايگاه ويژه اي دارند.در اين ميان اين كشورها با مشاركت جدي در سمينارهاي بين‌المللي تدارك ديده‌شده توسط اين قدر‌ت‌ها آن هم در سطوح عالي، تلاش دارند تا ازطريق تنوع بخشيدن به روابط خود با بلوك‌ها و ابتكارات مختلف منطقه‌اي، منافع ملي خود را نيز تأمين كنند.
سخن ما در اين يادداشت، پاسخ به چرايي تلاش‌هاي اخير تركيه براي نزديك شدن به محور شرق و تحول در رويكرد تركيه درقبال مسئله اويغورها بوده است. تركيه در چند سال گذشته تاكنون تلاش كرده است كه با استفاده از جايگاه منطقه‌اي و ظرفيت‌هاي خاص جغرافيايي، سياسي و اقتصادي و همچنين بهره‌گيري از اين ظرفيت‌ها، درجهت بيشينه‌سازي قدرت ملي و به‌دنبال آن تأمين امنيت، درمقابل تهديدات پيشِ روي خود گام بردارد. بررسي اين مسئله يعني تلاش براي نزديك شدن به شرق از طرف تركيه و استفاده از مسيرهاي جايگزين براي تأمين منافع ملي زماني اهميت پيدا مي‌كند كه بدانيم روابط اين كشور با بلوك غرب يعني آمريكا و اتحاديه اروپا دچار تنش شده است. اكنون مشاركت اردوغان در مجمع همكاري‌هاي بين‌المللي «يك كمربند، يك جاده» در شهر پكن (مه 2017) و در ابعاد كلان سياست نگاه به شرق تركيه، چه در ابعاد امنيتي و چه در ابعاد اقتصادي (با محوريت نزديكي به چين) را مي‌توان در همين چهارچوب مورد بحث و ارزيابي قرار داد.
در سياست نگاه به شرق تركيه، اقوام ترك‌نژاد در كشورهاي حوزه شرقي اين كشور همواره از جايگاهي ويژه برخوردار بوده‌اند؛ در ميان آنها مي‌توان از قزاقستان، قرقيزستان، تركمنستان و ازبكستان نام برد؛ اما قوميتي كه تركيه همواره نسبت به سرنوشت آنها داراي حساسيت است، اويغورهاي چيني هستند. اقليتي ساكن در استان سين‌كيانگ چين، واقع در مرزهاي غربي اين كشور، كه همواره خواهان جدايي از چين و تشكيل اقليمي خودمختار تحت عنوان تركستان شرقي بوده‌اند. مسئله ايغورها و سياست تركيه درقبال آنها همواره فاكتوري مهم در روابط چين و تركيه محسوب مي‌شود. در دور‌‌ه‌هايي كه تنش و درگيري ميان نيروهاي امنيتي چين با اين اقليت و در استان سين‌كيانگ رو به فزوني مي‌گذاشت، اويغورها خواستار كمك‌هاي تركيه بوده، درطي سال‌هاي متمادي به اين كشور مهاجرت كرده‌اند و جوامع خود را در اين كشور تشكيل دادند.(1)
نقطه اوج نگراني‌هاي امنيتي چين نسبت به اين اقليت‌ها را مي‌توان به آغاز جنگ داخلي در سوريه و گسيل شدن خيلي عظيمي از تروريست‌هاي خارجي به اين كشور دانست. حضور پرشمار نيروهاي موسوم به جنبش اسلامي تركستان شرقي در سوريه و در استان ادلب، نقش تسهيل‌كننده تركيه در ورود و خروج اتباع اويغور به اين كشور و ورود به سوريه ازجمله مسائلي است كه سبب شده بود منافع طرفين چيني ـ تركي درقبال دستور كارهاي امنيتي منطقه دچار واگرايي شود.
اما سال 2016 را مي‌توان نقطه عطفي براي تركيه و سياست نگاه به شرق اين كشور دانست. كودتاي ناموفق ژوئيه 2016 عليه دولت تركيه، عدم اتخاذ سياست روشن آن هم از جانب آمريكا درقبال جنگ داخلي سوريه، عدم لحاظ كردن نگراني‌هاي تركيه درقبال كردهاي شمال سوريه و درنهايت پيروزي‌هاي عمده ارتش و نيروهاي مردمي سوريه در نبرد عليه تروريسم با پشتيباني جمهوري اسلامي ايران و روسيه، ازجمله عواملي بودند كه دست به دست هم داده و تركيه را وادار به اتخاذ رويكردي عمل‌گرايانه‌تر درقبال كشورهاي محور شرق كردند. دراين‌باره مي‌توان از مواردي همچون عذرخواهي اردوغان از پوتين به‌خاطر سرنگوني سوخو 24 نيروي هوايي ارتش روسيه توسط اين كشور و نزديكي دوباره روابط اين كشور، انعقاد قراردادهاي اقتصادي و تسليحات نظامي ميان طرفين روسي و تركي، مشاركت تركيه در مذاكرات حل‌وفصل بحران سوريه و آينده اين كشور موسوم به مذاكرات آستانه به همراه جمهوري اسلامي ايران و روسيه و اقدام به تحكيم روابط با جمهوري اسلامي ايران در حوزه‌هاي امنيتي و اقتصادي نام برد.
دراين‌ميان، مقامات تركيه از ضرورت نزديكي به چين نيز غافل نماندند. سفر ماه اوت سال جاري مولود چاووش اوغلو، وزير خارجه تركيه به چين و ديدار با وانگ ايي، وزير خارجه اين كشور، توافقات امنيتي ميان طرفين را به‌همراه داشت. وزير خارجه چين از اين فرصت براي تبيين نگراني‌هاي پكن درقبال حضور تروريست‌هاي جنبش اسلامي تركستان شرقي در سوريه و فعاليت‌هاي اويغورها در تركيه استفاده كرد. در اين ديدار وزير خارجه تركيه اعلام كرد كه دولتش هيچ‌گونه اجازه‌اي به فعاليت‌هاي رسانه‌اي ضدچيني در خاك خود نخواهد داد و امنيت چين را امنيت كشور خود مي‌داند.(2)
 
همگرايي اقتصادي چين و تركيه
جدا از محرك‌هاي امنيتي، بايد از نقش محرك‌هاي اقتصادي و تجاري در نزديك شدن تركيه به محور شرق و به‌خصوص چين نيز سخن به ميان آورد. حضور دولت تركيه و شخص اردوغان در مجمع همكاري‌هاي بين‌المللي «يك كمربند، يك جاده» در پكن نشان‌دهنده تلاش اين كشور براي به‌دست گرفتن ابتكارات منطقه‌اي و جهاني و استفاده از ظرفيت‌ها و زيرساخت‌هاي موجود درجهت بالا بردن قدرت ملي و نفوذ منطقه‌اي تركيه، است. تركيه در سال‌هاي اخير تلاش كرده پروژه زيرساختي موردنظر خود تحت عنوان كريدور ميانه  راه جديد ابريشم را با ابتكار موردنظر چين پيوند دهد. در اواخر ماه اكتبر سال جاري، رؤساي‌جمهور آذربايجان، تركيه و نخست‌وزير گرجستان، بخشي از پروژه‌اي كه با گذر از قزاقستان و بندر اكتائو، درياي خزر، باكو، تفليس و قارص (شهري در شرق تركيه) و ازطريق باكو ـ تفليس ـ قارص و خطوط ريلي به طول 826 كيلومتر، اتصال چين به اروپا را ممكن مي‌سازد، را افتتاح كردند.(3) درواقع موقعيت حائز اهميت تركيه به‌لحاظ جغرافيايي و موقعيت چهارراهي اين كشور دو طرف را به اينجا رسانده كه در طرح «يك كمربند، يك جاده» همكاري جدي‌تري داشته باشند. 
 
نتيجه‌گيري
به‌اين‌ترتيب بايد گفت تلاش تركيه براي نزديك شدن به محور شرق چه در ابعاد سياسي ـ امنيتي و چه در ابعاد اقتصادي، وابسته به متغير ساختار كلان نظام بين‌الملل و تحولات شكل‌گرفته پس از روي‌كار آمدن ترامپ در آمريكا يعني تشتت در روابط يورو ـ آتلانتيكي و پيمان ناتو و عدم پاسخگويي جدي به نگراني‌هاي تركيه درقبال موضوعات منطقه‌اي است؛ ضمن آنكه تلاش قدرت‌هاي رقيب و نوظهور آمريكا همچون چين و روسيه براي پر كردن خلأ ناشي از تعامل جدي اين كشور با مسائل منطقه غرب آسيا، مسير تركيه در پيوند دادن منافع خود با ديگر قدرت‌هاي بزرگ را تسهيل كرده است. با فرض انگاشتن سياست خارجي فرصت‌طلبانه حزب عدالت و توسعه، تاكنون و در ظاهر امر تركيه نشان داده است كه با رعايت اصل عمل‌گرايي در سياست خارجي و با مديريت صحيح فرصت‌ها و تهديدات چه در ابعاد خرد و چه در ابعاد كلان، مي‌توان مسيرهاي جايگزين در سياست خارجي و متنوع‌سازي روابط با قدرت‌هاي بزرگ را مورد آزمون قرار داد. 
دراين‌ميان جمهوري اسلامي ايران نيز به‌عنوان قدرت تأثيرگذاري در منطقه غرب آسيا درحال‌حاضر توانسته است با گسترش و تحكيم روابط سياسي ـ امنيتي و اقتصادي خود با دولت تركيه و تفاهمات طرفين بر سر دستور كارهاي امنيتي در روابط دوجانبه گام مهمي به سوي تقويت محور شرق در ابعاد منطقه‌اي و نظام بين‌الملل بردارند. اگرچه صرف در دستور كار قرار داشتن مسائل امنيتي براي بهره‌برداري از فرصت‌هاي موجود كافي نيست. به‌نظر مي‌رسد با ورود و مشاركت جدي تركيه در صحنه ابتكارات و پروژه‌هاي زيرساختي منطقه و اتصال پروژه موردنظر خود به كمربند اقتصادي جاده ابريشم، رقابت بر سر تصاحب كريدورها در ميان قدرت‌هاي منطقه‌اي شكلي جدي به خود بگيرد و درصورت عدم جدي انگاشتن مسئله كريدورها، چين و تركيه بيش‌ازپيش به‌دنبال تقويت كريدور ميانه كمربند اقتصادي جاده ابريشم باشند كه مي‌تواند منجربه تضعيف نقش ايران در اين ابتكار شود. نزديكي دو كشور ايران و تركيه در حوزه‌هاي تجاري و اقتصادي مي‌تواند براي ايران به‌مثابه فرصتي به‌منظور گسترش و بسط آن به سمت چندجانبه‌گرايي منطقه‌اي و تقويت محور كشورهاي عضو سازمان همكاري‌هاي اكو يعني ايران، تركيه و پاكستان تلقي گردد.
 
پي‌نوشت‌ها
1. Turkey embraces Muslim Uighurs who made perilous escape from China. 3 February 2015; http://www.latimes.com/world/asia/la-fg-uighurs-turkey-20150203-story.html
2. Turkey promises to eliminate anti-China media reports. 3 August 2017; https://www.reuters.com/article/us-china-turkey/turkey-promises-to-eliminate-anti-china-media-reports-idUSKBN1AJ1BV
3. راه آهن باكو ـ تفليس  ـ قارص با حضور رؤساي‌جمهوري آذربايجان، گرجستان و تركيه افتتاح شد؛ 
http://www.irna.ir/fa/News/827143269 آبان 96/