گزارش نشست

دومين كنفرانس سالانه رژيم صهيونيستي



دومين كنفرانس سالانه رژيم صهيونيستي با همت مؤسسه مطالعات و تحقيقات بين‌المللي ابرار معاصر تهران و موسسه مطالعات راهبردي انديشه سازان نور در 14 اسفند 1400 با حضور فعالان و پژوهشگران حوزه رژيم صهيونيستي و فلسطين در سالن همايش‌هاي موسسه مطالعات راهبردي انديشه سازان نور برگزار شد.

در ابتداي اين كنفرانس دكتر سعدالله زارعي مدير موسسه مطالعات راهبردي انديشه سازان نور و پژوهشگر حوزه غرب آسيا به سخنراني با موضوع ارتباط با نقش صهيونيست در روابط بين الملل پرداخت. ايشان در سخنان خويش بيان داشت: صهيونيست ها تلاش داشتند تا در همه جنگ هاي اروپايي، قدرت دولت هاي اروپايي را كاهش دهند و دولت ها كوچكتر شوند و در نتيجه اين جنگ ها  دولت هاي بزرگ اروپايي فروپاشيدند. ايشان در ادامه عنوان كردند  نقشه صهيونيست ها براي تضعيف اروپا هنوز هم ادامه دارد و اين نقشه چند وجهي است كه مي توانيم براساس اصول ذيل آن را جمع بندي كنيم: 1. دولت هاي درگير: صهيونيست ها معتقدند وقتي جنگ ها ادامه داشته باشد، وابستگي به صهيونيست و ميانجي گري ها بيشتر مي شود. در صحنه جنگ  اوكراين، اولين موضع تل آويو اعلام آمادگي براي ميانجي گري بود و اين يكي از سياست هاي صهيونيست هاست تا با ايجاد دولت هاي درگير، نياز به ميانجي گر هميشه وجود داشته باشد. 2. دولت هاي محتاج: صهيونيست ها معتقدند كه دولت هاي اروپايي هميشه مي بايست نيازمند كانون هاي صهيونيست باشند. 3. دولت هاي متهم: از نظر صهيونيست ها دولت هاي اروپايي مظهر خشونت و جنايت هستند. تصويري كه صهيونيست از آلمان و هيتلر ساخت، هنوز ادامه دارد. حتي برخي  ماجراي هولوكاست را انكار ميكنند، اگرچه اين اتفاق نه با آن ابعاد مورد نظر صهيونيست ها، اما حادثه اي بوده كه رخ داده و با بررسي متوجه مي شويم كه قراردادي ميان هيتلر و آژانس يهود بوده است تا براساس سياست بدنام سازي دولت هاي مسيحي در اروپا اين سياست دنبال شود. بدنام سازي و آشفته سازي دولت هاي اروپايي يك سياست هميشگي صهيونيست است. براساس اهداف صهيونيست ها، دولت هاي اروپايي مي بايست بدنام و متهم باشند تا اهداف صهيونيست ها برآورده شود. دكتر زارعي در ادامه افزود كه جامعه آرماني نيز صهيونيست ها براساس ادبيات تلمود  دنبال كرده اند و اين موضوع براساس چند موضوع  مهم است: 1. نژاد پرستي: نژادپرستي كه در يهوديت تحريف شده نيز وجود دارد و گفته اند كه يهوديت برتر است و اكنون نيز گفته مي شود كه صهيونيست ها برتر هستند. بر اساس اين اصل، قدرت سياسي و اقتصادي صهيونيست بايد در جهان مسلط باشد. حتي دين تحريف شده يهوديت نيز به مصادره صهيونيست درآمده است. همه دولت هايي كه در اسرائيل  سركار آمده، هيچ كدام يهودي نبوده اند و چيزي بنام گفتگوي  بين الاديان براساس تفكرات آن ها موضوعيت ندارد. در اين جا موضوع براساس محوريت يك گروه است كه براساس يك  برنامه استعماري  جلو آمده و كلمه يهوديت را يدك مي كشد. 2. برده سازي مدرن از طريق گسترش فحشا: در دنيا سرنخ  بسياري از شبكه ها  و مراكز توليد فحشا، يهودي هستند و نوعا مالكيت و مديريت اين شبكه ها به صهيونيست ها بر مي گردد. ريشه هرزگي جنسي نيز در بردگي است و در يهوديت تحريف شده نيز اين بردگي تبليغ مي شود و براساس انديشه صهيونيست، مردم برده صهيونيست ها هستند و بعد اصلي اين بردگي مسائل اخلاقي است و در ابعاد سياسي و اقتصادي نيز اين بردگي تسري پيدا مي كند. 3. ايسم ها: مكاب كه با پسوند ايسم در اروپا پديد آمد مانند ماركسيسم، ماركس يهودي بود و اومانيسم و.... نيز با مطالعه بن و ريشه اين انديشه ها به يهوديت بر مي گردد. ايسم هاي برساخته يهود با هدف متلاشي كردن اديان و مذاهب و با هدف بستر سازي سلطه يهود ارائه شده است. 4. جنگ  ها:  كوچك سازي دولت و امنيتي سازي محيط ها همگي اصول صهيونيست  ها هستند. اين كارشناس مسائل غرب آسيا با استناد به فرمايشات مقام معظم رهبري در مورد نياز رژيم صهيونيستي به زيست در بحران بيان داشتند، صهيونيست ها در بحران زيست مي كنند و صهيونيست ها حتي به اروپا هم رحم نكردند و  در اروپا جنگ ها براه انداختند. صهيونيسم اساسا با هدف برهم زدن روابط دولت ها كار  مي كند، چون معتقدند كه ديگران بايد از آن ها كوچكتر باشد و فروپاشي ديگران بايد صورت گيرد. در واقع صهيونيست ها اجازه نمي دهند كه كسي بزرگتر از آن ها باشد. دكتر زارعي در جمع بندي مطالب خويش عنوان كردند كه اوضاع از كنترل صهيونيست ها خارج شده است و اوضاع صهيونيست ها اوضاع قرن 19 نيست و حتي از قرن 19  هم اوضاع آن ها بدتر است.  امروزه  نظام جهاني كه در حال شكل گيري است، ديگر در سيطره صهيونيست ها نيست. صهيونيست ها اگرچه همچنان نفوذ دارند، اما آن سيطره گذشته كه در آن عنان نظام ها را بدست مي گرفتند، ديگر ندارند و سيطره صهيونيست ها در مقياس گذشته بسيار كمتر شده است. جريان هاي صهيونيستي در منطقه غرب آسيا و نظام  جهاني آسيا محور نقش و نفوذي نخواهند  داشت و وضعيت مناسبي در سطح جهان براي مقابله  با صهيونيست پيش آمده است. جهان هم براساس  نگرش هاي اسلامي به سمت ظهور حركت مي كند و به تبعير علامه حسن زاده آملي ما در دوره ظهور صغري هستيم و اين دوره؛ دوره فروپاشي قدرت هاي استعماري است كه از جمله در ايران رخ داده و آن اتفاق بزرگ همه بنياد و ريشه صهيونيست ها را خواهد خشكاند. براساس جمع بندي سياسي نيز صهيونيست ها روبه ضعف  هستند و ما موج جريان هاي اسلامي را  شاهد هستيم. در جهان اهل سنت نيز جريان هاي اسلامي از  جمله در شمال آفريقا در حال ظهور هستند و حركت اسلام گرايي با برخي اشتباهات صهيونيست ها جلو خواهد افتاد و وضعيت امروز بحرين و سودان نشانه اين است كه بغض هاي فروخفته سرباز خواهند كرد و در پيش رو نيز جنبش هاي بزرگي را خواهيم داشت كه اسير توطئه  هاي صهيونيستي نخواهند شد.

سخنران بعدي اين كنفرانس خالد قدومي نماينده جنبش مقاومت اسلامي حماس در تهران بود. به باور وي افكارعمومي جهاني نسبت به اقدامات رژيم صهيونيستي نظري  منفي پيدا كرده است. به گفته خالد قدومي، بسياري از مردم هنوز شناخت كافي درباره صهيونيست ندارند. نماينده حماس در ادامه گفت: صهيونيسم فعلي در واقع بحران زيست است و رژيم صهيونيستي  در بحران كنوني اوكرايني ها  و روسي ها هم نقش دارند. گفته شده تا 15 هزار صهيونيستي مقيم اوكراين قبل از جنگ وارد مناطق اشغالي فلسطين شدند و اكنون برنامه ريزي شده كه تا 250  هزار يهودي از اوكراين به فلسطين اشغالي مهاجرت كنند و رژيم صهيونيستي در بحران اوكراين بدنبال منافع خود هستند و بحران اوكراين جممعيت فلسطين اشغالي را دچار تغييراتي اساسي خواهد كرد و اين موضوع به نفع رژيم صهيونيستي خواهد بود كه همواره مشكل بحران جمعيتي دارد. خالد قدومي بيان داشت: رژيم صهيونيستي پايگاه غرب در منطقه است و يك پايگاه اقتصادي و فرهنگي است. ايده اصلي پروژه صهيونيست اين است كه اين اقليت در هر بحران جهاني نقش داشته باشند. الان خود مردم اروپا و آمريكا نقش صهيونيست ها را به  چالش مي كشند و معتقدند كه چرا دولت هاي اروپايي تا اين اندازه به صهيونيست ها كمك مي كنند. انديشه پردازان  غربي معتقدند كه مرگ رژيم صهيونيستي در حال رخ دادن است چون افكارعمومي نظر منفي نسبت به صهيونيست ها پيدا كرده اند و جمعيت صهيونيست ها نيز بدليل وراثتي بودن يهوديت روبه كاهش  است. صهيونيست ها اگرچه با نخبگان قدرت در آفريقا و ديگر مناطق جهان ارتباط دارند، اما اين ارتباط با رهبران اين كشورها و مناطق است نه با مردم و جامعه اين كشورها و لذا رژيم صهيونيستي در بحران زيست مي كند و نتوانسته با مردم و افكارعممومي جهاني ارتباط خوبي برقرار كند. نماينده حماس در ادامه اظهارات خود در اين نشست به اهميت عمليات شمشير قدس در فلسطين پرداخت و در اين ارتباط گفت: نقش مقاومت پيش و پس از عمليات شمشير قدس بسيار قابل توجه است و عمليات شمشير قدس نقطه عطف تحولات فلسطين است. امروز با كمك و حمايت جمهوري اسلامي در سطوح مختلف استراتژي ميداني فلسطين دچار پيشرفت هاي اساسي شده است. عمليات شمشير قدس تاثيرات قابل توجهي در سطح  منطقه و جهان داشته است. روايت صهيونيست ها از عمليات شمشير قدس اكنون دچار بحران شده و افكارعمومي اين روايت هاي صهيونيست  ها را نمي پذيرند.  اكنون در نيويورك شاهد اعتراض عليه رژيم صهيونيستي هستيم و عفو بين الملل نيز اتهامات خود را عليه رژيم صهيونيستي اعلام كرده است. ما شاهد كاهش توان اين رژيم در ميدان هستيم و چند مجاهد در غزه در محاصره توانسته اند با رژيم صهيونيستي مقابله مي كنند. ما مي توانيم بحران كنوني رژيم صهيونيستي را درك مي كنيم و مي بايست اكنون يك شبكه مشترك در حوزه هاي اقتصادي، فرهنگي، نظامي، ديپلماسي و امنيتي را ميان كشورها در منطقه برقرار كنيم.

سخنران آخر مراسم افتتاحيه دكتر حسين رويوران كارشناس ارشد مسائل غرب آسيا بود. رويوران با اشاره به نقش سازمان صهيونيستي بيان داشت: صهيونيسم همواره وجود داشته، اما از زمان هرتسل به صورت يك سازمان درآمد  و به عنوان يك سازمان قدرت و گروه فشار توانست در غرب ايفاي نقش كند. اين سازمان در فلسطين برتري نظامي و انحصار اتمي را به رژيم  صهيونيستي داد و در غرب گروه هاي فشار، مراكز مالي و پژوهشي در اختيار سازمان صهيونيست قرار گرفت و تصور صهيونيست ها اين بود كه با اين ابزارها استمرار قدرت خواهند داشت، اما در ادامه وقوع  انقلاب اسلامي ايران و پيدايش محور مقاومت انقلابي اساسي را در حيات صهيونيست ها ايجاد كرد. صهيونيست ها تا پيش از انقلاب اسلامي ايران نگراني چندان زيادي از ناصريسم و غيره نداشت و در جنگ هاي قبل از انقلاب اسلامي نيز موفق به برترسازي شد، اما از زماني كه محور مقاومت پيدا شد، سرنوشت صهيونيست ها هم تغيير كرده است. به باور رويوران، محور مقاومت خواستگاه قرآني دارد و آن چه كه رژيم صهيونيستي را نسبت به آينده نگران كرده، محور مقاومت به عنوان تهديد وجودي آن است. اين كارشناس مسائل غرب آسيا بيان داشت كه آن چه اتفاق مي افتد تحت عنوان فرايند سازش بايد توجه داشت كه در منطقه ما پيشتر شاهد صحنه نفاق زيادي بوديم و برخي كشورها بيش از ايران درباره فلسطين شعارمي دادند اما در پشت پرده با رژيم صهيونيستي همكاري مي كردند و اين نفاق و دو رويي مانع بزرگي بود. اما از زمان پيدايش  محور مقاومت در فلسطين و لبنان اين تفكيك ايجاد شد و مقاومت لبنان در سال 1982 و انتفاضه اول فلسطين در سال 1987 و انتفاضه دوم در سال 2000 معادلات جديدي ايجاد كرد و در جنگ 2006 اين تفكيك مشخص و الزامي شد و عربستان جمع آوري كمك  براي حزب الله را ممنوع كرد و امروز آن چه اتفاق مي افتد نوعي شفاف سازي است و سازشگران از قبل در اردوگاه صهيونيست ها  بودند و اكنون اين شرايط شفاف شده است و تغييري در معادلات قدرت رخ نداده است، بلكه پرده ها  افتاده و صحنه شفاف شده است و زمينه مشخص شدن بسياري از مسائل درباره صهيونيست ها نزديك است. رويوران در جمع بندي سخنان خود درباره وضعيت جامعه رژيم صهيونيستي اظهار داشت: مهمترين شاخص ارزيابي يك جامعه احزاب هستند و در يك نظام سياسي  اگر  احزاب  از نظر فكري كلان نگر باشند،  اين جامعه از استحكام خوبي برخوردار خواهد بود. اما اكنون در رژيم صهيونيستي ديگر به مانند گذشته ما شاهد احزاب بزرگي مانند ليكود و كار نيستيم و نكته مهم اين است كه الان ما شاهد احزاب خرد و كوچك هستيم، مثلا حزب  شاس فقط گروهي از صهيونيست ها  را نمايندگي مي كند و اين بخشي نگري كه جايگزين كلان نگري شده نشان دهنده زوال جامعه صهيونيستي است.

بعد از پايان مراسم افتتاحيه پنل هاي تخصصي برگزار شد. در پنل اول با حضور پژوهشگراني همچون دكتر احمد كاظمي، دكتر علي عبدي، دكتر نجميه پوراسماعيلي و دكتر حسين آجورلو به چالش هاي حوزه سياست خارجي رژيم صهيونيستي پرداخته شد. در پنل دوم با حضور دكتر مجيد صفاتاج، دكتر سلمان رضوي و دكتر عليرضا عرب، نيز به چالش هاي حوزه سياست داخلي رژيم صهيونيستي پرداخته شد.