حضور ايران در نشست گروه ويژه مديترانه و خاورميانه شوراي پارلماني ناتو:
بازتعريف نگاه و نوع تعامل با ناتو!؟
سي ام ژوئن، سناتور ايتاليايي سرجو گرگوريو در كنفرانسي خبري با خوشحالي اعلام كرد كه جمهوري اسلامي ايران براي اولين بار در نشست سالانه گروه ويژه مديترانه و خاورميانه شوراي پارلماني سازمان پيمان آتلانتيك شمالي حضور خواهد يافت. او اين حضور را به لحاظ تاريخي پراهميت خواند و خاطرنشان كرد كه بسياري از اعضاي ناتو از ايده گفتگو با ايران تا جايي كه ممكن باشد، پشتيباني ميكنند. اين نشست دو روزه، روز دوشنبه 4 ژوئيه (13 تير) با حضور نمايندگان 25 كشور جهان در جزيره مادلنا در غرب ايتاليا آغاز به كار كرد و همانطور كه گرگوريو گفته بود، ايران در سطح معاون وزير با علي آهني، معاون اروپا و آمريكا وزارت امور خارجه، در اين نشست شركت نمود. بررسي اوضاع سياسي و نظامي مديترانه، خاورميانه و خليج فارس، قيامهاي مردمي و ناآراميها در كشورهاي عربي و همچنين نقش جمهوري اسلامي ايران در منطقه، اوضاع عراق و عمليات ناتو در مديترانه، در دستور كار نشست سالانه فوق قرار داشت. طبق گزارشات، نماينده كشورمان در اين نشست درباره نقش بينالمللي جمهوري اسلامي ايران در منطقه، اوضاع ليبي و ديگر جنبشهاي آزادي بخش خاورميانه سخنراني كرد. وي همچنين در حاشيه نشست، با نمايندگان پارلماني كشورهاي عضو ديدار و گفتگو كرد. اما حضور ايران براي نخستينبار در نشست سالانه گروه ويژه مديترانه و خاورميانه شوراي پارلماني ناتو چه مفهومي ميتواند داشته باشد و اهميت آن از كجا ناشي ميشود؟
براي پاسخ به سوالات مطرح شده ضروري است تا نخست شوراي پارلماني ناتو، جايگاه و اهداف وراي تاسيس آن به اجمال بررسي شود و سپس با در نظر گرفتن تحولات كنوني در منطقه و تحولات دروني ناتو، به اهميت شركت ايران در نشست مذكور پرداخته شود.
ايده ايجاد يك شوراي پارلماني براي كشورهاي عضو ناتو به منظور بررسي مسائلي كه كشورهاي دو سوي آتلانتيك با آن مواجه بودند، در اوايل دهه 1950 مطرح و در نهايت در سال 1955 با برگزاري كنفرانس پارلمانهاي كشورهاي عضو ناتو، تحقق يافت. در نوامبر سال 1967، شوراي آتلانتيك شمالي توصيه نمود يك رابطه غيررسمي ميان سازمان ناتو و شوراي پارلماني ناتو برقرار شود. در سال 1974، رهبران كشورهاي عضو ناتو با صدور بيانيهاي از اين توصيه حمايت كردند. اين بيانيه، اساساً، كار شورا را بدون اينكه اشاره مستقيمي به آن داشته باشد، مورد تاييد قرار داد. در پي تحولات پس از فروپاشي ديوار برلين و تجزيه اتحاد جماهير شوروي، شوراي پارلماني ناتو با پذيرش كشورهاي اروپاي مركزي و شمالي به عنوان اعضاي شريك در سال 1991 اختيارات خود را نيز گسترش داد. اين نهاد در پرتو وضعيت مستقل خود توانست سريعتر از سازمان ناتو كه تصميمگيري در آن مبتني بر اصل اجماع است، نسبت به تحولات پيراموني واكنش نشان دهد. مجموعه اين اقدامات منجر به تسهيل روند ايجاد گفتوگو ميان ناتو و دولتهاي منطقه و زمينهسازي براي عضويت اين كشورها در ناتو گرديد. با درنظر گرفتن روند تحول اين شورا، اهداف آن را ميتوان به صورت ذيل برشمرد:
• تقويت گفتوگو ميان نمايندگان پارلمانها در خصوص موضوعات عمده امنيتي؛
• تقويت آگاهي و شناخت پارلماني در زمينه موضوعات امنيتي كليدي و سياستهاي ناتو؛
• شفافسازي بيشتر درخصوص سياستهاي ناتو و تضمين درجهاي از پاسخگويي دستجمعي؛
• تقويت مناسبات فراآتلانتيكي؛
• كمك مستقيم به پارلمان كشورهايي كه فعالانه به دنبال عضويت در ناتو هستند؛
• ارتقاي همكاري با كشورهايي كه به دنبال همكاري (و نه عضويت) با ناتو هستند، شامل كشورهاي منظقه قفقاز، منطقه مديترانه و خليج فارس.
بعد منحصر به فرد شوراي پارلماني ناتو گفت وگو با كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا از اوايل دهه 1990 است. اين شورا در واقع، جزو نخستين نهادهاي غربي بود كه به مسائل اين منطقه پرداخت. در سال 1996 «گروه ويژه مديترانه و خاورميانه» (GSM) به عنوان سازوكاري رسمي براي پرداختن به چالشهاي منطقه و با هدف ترويج فعاليت شوراي پارلماني در بخش مديترانه تشكيل شد. اين گروه هر سال از طريق ترتيب دادن دو سمينار (يكي از اين سمينارها همواره در يكي از شهرهاي ايتاليا (و اغلب ناپل) با همكاري هيئت ايتاليايي و ديگري در يكي از كشورهاي عضو برنامه گفتوگو برگزار ميشود) و برنامه ديدار از يكي از كشورهاي عضو فرصت مناسبي را براي شناخت بيشتر اين منطقه در اختيار اعضاي شورا قرار ميدهد. فعاليتهاي شوراي پارلماني ناتو در اين منطقه به موازات برنامه «گفتوگوي مديترانهاي ناتو»» كه در سال 1994 با حضور كشورهايي چون تونس، الجزاير، مراكش، اردن، موريتاني و رژيم اسرائيل به امضا رسيد، صورت ميگيرد ولي با توجه به ماهيت اين شورا، حوزه فعاليت گروه ويژه مديترانه و خاورميانه گستردهتر از برنامه گفتوگوي مديترانهاي ناتو ميباشد. در اين گروه علاوه بر كشورهاي عضو ناتو؛ هيئتهاي پارلماني 10 كشور ساحل جنوبي مديترانه شامل موريتاني، الجزاير، تونس، مصر، اردن، قبرس، مالت، فلسطين، لبنان و سوريه؛ و نماينده رژيم صهيونيستي حضور دارند. در سال 2004، برنامه گفتوگو با كشورهاي مذكور با تعريف موقعيت «عضو شريك مديترانهاي» تقويت شد. هدف از معرفي اين موقعيت، جذب بيشتر شركاي مديترانهاي در فعاليتها و نشستهاي شورا و مشاركت آنها در اصلاح گزارشهاي آن پيرامون مسايل منطقه بود. كشورهاي الجزاير، اردن و مراكش و رژيم اسرائيل از اين موقعيت بهره ميبرند. نمايندگان پارلمانهاي مصر، تونس و فلسطين نيز به عنوان اعضاي ناظر حضور دارند.
اگرچه رابطه رسمي ميان شوراي پارلماني ناتو و سازمان ناتو وجود ندارد و شوراي پارلماني به عنوان يك نهاد ماهيتاً از ناتو متمايز ميباشد، ولي روابط قوي كاري ميان طرفين وجود دارد. در واقع ماهيت در حال تغيير امنيت و تغيير شكل ناتو، برجستگي تازهاي به نقش پارلمانها در موضوعات دفاعي و امنيتي داده است و با توجه به الزامات جديد، نقش و مأموريتهاي نوين نيروهاي مسلح، نياز گسترده به اصلاحات دفاعي و تجديد ساختار نيروها و تأثير فراگير انقلاب در فناوري اطلاعات، ضرورت مداخله بيشتر پارلمانها بيش از پيش احساس ميشود. در اين چهارچوب كميته دايمي شوراي پارلماني ناتو هر سال با دبيركل ناتو و نمايندگان دايمي آن در شوراي آتلانتيك شمالي در مقر ناتو ديدار ميكند. هدف از اين ديدار، تبادلنظر درخصوص آخرين وضعيت فعاليتهاي سازمان و انتقال نظرات قانونگذاران ميباشد.
دبيركل ناتو در نشستهاي بهاره و پاييزه شورا و ساير مناسبتهاي ويژه آن شركت ميكند. وي همچنين به توصيهها و سؤالات نمايندگان شورا كه در نشست پاييزه ارائه ميشود به صورت مكتوب پاسخ ميدهد. علاوه بر اين، تماسهاي بيشماري ميان كميتههاي شوراي پارلماني ناتو و مقامات ارشد ناتو وجود دارد. در همان حال، دبيرخانه شورا در بروكسل روابط قوي و سازندهاي با دبيرخانه ناتو دارد. اما مهمترين نماد همكاري دو نهاد، حضور رييس شوراي پارلماني ناتو در نشست سران دول عضو سازمان ناتو ميباشد. با آغاز فرايند گسترش ناتو، شوراي پارلماني به طور فعالانه در اين فرايند مشاركت كرد و اكثريت اعضاي آن از سياست درهاي باز ناتو حمايت نمودند. با توجه به لزوم تصويب موضوع عضويت از سوي پارلمانها كشورهاي جديد الورود، نقش شوراي پارلماني ناتو و رايزني با پارلمانهاي ملي براي تحقق اين امر پررنگتر گرديد. در حال حاضر، اين سازمان به منظور مشاركت در مأموريت گسترش منطقه ثبات، پيوندهاي پارلماني قابل توجهي با كشورهاي منطقه بالكان، قفقاز و خليجفارس ايجاد نموده و روابط ويژهاي با پارلمانهاي روسيه، اوكراين و كشورهاي عضو برنامه «گفتوگوي مديترانهاي» برقرار ساخته است.
حال با شناختي اجمالي از نقش، اهداف و جايگاه شوراي پارلماني ناتو، به اهميت حضور ايران در نشست مذكور و پيامي كه اين حضور ميتواند داشته باشد، بهتر ميتوان پرداخت. ترديدي نيست كه منطقه خليجفارس و پيرامون آن متعاقب 11 سپتامبر 2001 و حمله آمريكا به عراق و افغانستان، به طور فزايندهاي براي امنيت يوروـ آتلانتيك اهميت پيدا كرده است. تحولات اخير در شمال آفريقا و برخي از كشورهاي عربي خاورميانه نيز به افزايش هرچه بيشتر وزن اين مناطق در تحولات جهاني انجاميده است. برايند اين دو روند، پررنگ شدن هرچه بيشتر اهميت ژئوپليتيك ايران و افزايش نفوذ آن در سطح منطقهاي است. اين وضعيت، با توسعه ميدان مانور ناتو در محيط پيراموني ايران از جمله حضور پررنگتر در منطقه آسياي مركزي و قفقاز جنوبي، همكاري نهادي با شوراي همكاري خليج فارس در كنار تداوم حضور در افغانستان تشديد شده و ايران به يكي از تهديدات جدي فراروي ناتو، حداقل به لحاظ ذهني، تبديل شده است. در واقع ايالات متحده امريكا مدتهاست كه روند امنيتي شدن مسائل ايران را در دستور كار ناتو قرار داده و تلاش ميكند تا با مصداق سازي از ايران به عنوان تهديد، عملا ايران را در حوزههاي گوناگون با ناتو درگير سازد. در اين راستا مشاهده ميشود كه ناتو روز به روز هرچه بيشتر بحث ايران را در چهارچوب منطقهاي دنبال ميكند و در حال تشديد و تقويت روند وارد كردن كشورهاي منطقه از جمله آذربايجان و گرجستان (در شمال) و كشورهاي عرب خليج فارس (در جنوب) در مشاركتهاي امنيتي در قالب طرحهايي چون «مشاركت براي صلح»، «گفتوگوي مديترانهاي» و «ابتكار همكاري استانبول» است.
در اين شرايط، هرگونه اقدام ايران براي غير امنيتيكردن مسائل، اقدامي حسابشده و دقيق است كه به تامين منافع ملي ميانجامد. به بيان ديگر، ايران خود كنشگر فعالي در مجموعههاي منطقهاي و زيرمنطقهاي است و اين ايران است كه تا حد زيادي ميتواند تعيين كننده نوع و چگونگي رويكرد آتي ناتو در قبال خود باشد و با غير امنيتيكردن مسائل فيمابين بر اين رويكرد تاثير گذارد. حضور در نشست سالانه گروه ويژه مديترانه و خاورميانه شوراي پارلماني ناتو از اين منظر اهميت يافته و از اقدامات موثر دستگاه ديپلماسي كشور به حساب ميآيد. در واقع بعد از مدتها تبليغ ديپلماسي تهاجمي، اين حركت را ميتوان يك نمونه بهجا و محاسبه شده آن ارزيابي كرد، حركتي كه به تبيين مواضع ايران در قبال تحولات سياسي و امنيتي منطقه انجاميده و فرصت مذاكره و تبادل نظر را فراهم ساخته است. حركت در اين مسير و تلاش براي جداكردن عملكرد و مسائل ناتو از عملكرد و مسائل آمريكا با ايران؛ در قالب ديالوگ با ناتو به خصوص اعضاي آن در اتحاديه اروپا و تركيه و در زمينه طيف گستردهاي از موضوعات از ثبات در افغانستان و عراق گرفته تا بحث امنيت انرژي و مبارزه با قاچاق مواد مخدر، ميتواند در جلوگيري از روند امنيتيشدن مسائل ايران كمك بسياري نمايد. از سوي ديگر ناتو نيز به خوبي ميداند كه در دراز مدت، ايجاد سازوكارهاي امنيت دستجمعي جديد در منطقه بدون كمك و مشاركت فعال ايران ميسر نيست و در نهايت هرگونه ساختار امنيتي جديد در منطقه بايد ايران را نيز در برگيرد. به نظر ميرسد نهادي چون شوراي پارلماني ناتو با اهميت فزايندهاي كه روز به روز پيدا ميكند، ميتواند نقطه شروع خوبي براي پرداختن به علائق امنيتي مشترك و تضمين منافع مشروع ايران در منطقه باشد.
التعليقات