گزارش نشست ماه
«حج، انسجام اسلامي و آينده همگرايي در جهان اسلام»
مقدمه
به باور بسياري از صاحبنظران و تحليلگران، جهان اسلام در دوران معاصر از جهات مختلف، گرفتار انواع نزاعهاي سياسي، مذهبي، فرهنگي، قومي و طايفهاي شده و تنشهاي محلي و منطقهاي بين كشورهاي اسلامي، كينه، دشمني و برادركشي را در بين آنها بهوجود آورده است كه موجب تخريب و تضعيف زيرساختها، تجهيزات، توانايي و قدرت مسلمانان و كشورهاي اسلامي شده است. اين امر زمينهساز حضور قدرتهاي استكباري و ضد اسلامي در سرزمينهاي اسلامي و بهيغما بردن سرمايهها آنها نيز بوده است. ازطرفديگر، در چنين وضعيتي كه بر جهان اسلام حاكم شده، جهان در دوران گذار بهسر ميبرد و هندسه قدرتهاي جديدي درحال شكلگيري است. در دوران گذار، جهان از تكقطبي به سمت چندقطبي پيش ميرود. روندها ميگويند در هندسه قدرت جهان، چهار قطب شكل ميگيرد: قدرت غرب با محوريت آمريكا و اروپا؛ 2. قدرت آسيا با محوريت چين و هند؛ 3. قدرت آمريكاي لاتين با محوريت برزيل؛ 4. قدرت اسلام و مسلمانان.
در تحليل وضعيت فعلي جهان اسلام ميتوان گفت: 1. اكثر كشورهاي اسلامي درگير منازعات و تنشهاي سياسي و در برخي موارد نظامي با همديگر هستند؛ 2. عموم كشورهاي اسلامي در منازعات و تنشهاي هويتي درگير هستند، بهطوريكه كلمات و جملات مشرك، كافر، مرتد بدعتگذار و رافضي ازجمله القابي هستند كه به يكديگر نسبت ميدهند؛ 4. برخي كشورهاي اسلامي مشمول تحريم قدرتهاي استكباري هستند؛ 5. در جهان اسلام، رقابت براي نزديك شدن به قدرتهاي ضد اسلامي و استكباري است كه بتوانند از توانايي آنها عليه كشور اسلامي ديگر استفاده كنند؛ 6. اكثر قريببهاتفاق نزاعها، اختلافات و تنشها بين جامعه اسلامي ريشه بيروني دارند كه ناشي از ضعفهاي دروني مسلمانان است.
منظور از وضعيت نابهسامان مسلمانان فقط غرب آسيا نيست؛ بلكه تمام مناطق و سرزمينهاي اسلامي را شامل ميشود، گرچه در طول تاريخ، نزاعها و تنشهاي منطقه غرب آسيا بر كل جهان اسلام مؤثر بوده و همچنان نيز اثرگذار است. بهنظر ميرسد با توجه به پيامدهاي ذكرشده بهغيراز قدرتهاي بزرگ و رژيم صهيونيستي، ديگر بازيگران جهان اسلام از اين وضعيت آسيب ميبينند.
اگر بشر به اين نتيجه رسيده است كه براي رفع اختلافات، منازعات و جلوگيري از تنشهاي منطقهاي بعد از جنگ جهاني اول، جامعه ملل و بعد از جنگ جهاني دوم سازمان ملل متحد را بهوجود آورد، اسلام ازقبل براي امت اسلام كنگره عظيم حج را پيشبيني كرد و لباس تكليف و عبادت و اطاعت خدا بر آن پوشاند تا همه خود را ملزم به انجام آن بدانند.
با توجه به مباحث مطرحشده لزوم برگزاري همايشها و نشستهايي با موضوعات ظرفيتهاي حج درجهت انسجام اسلامي ضروري بهنظر ميرسد. دراينراستا، مؤسسه مطالعات و تحقيقات بينالمللي ابرار معاصر تهران با همكاري پژوهشكده حج و زيارت در روز يكشنبه 23 تير 1398، نشست تخصصي را با عنوان «حج، انسجام اسلامي و آينده همگرايي در جهان اسلام» در سالن همايشهاي حوزه نمايندگي وليفقيه در امور حج و زيارت شهرستان قم برگزار كرد. در اين نشست، درمورد موضوعاتي همچون «حج و ديپلماسي عمومي»، «ظرفيتهاي تقويت تعاملات بيننخبگاني جهان اسلام»، «حج، ظرفيتهاي رسانهاي براي مقابله با اسلامهراسي»، «حج، چشمانداز نظم منطقهاي اسلامي»، «حج، حل منازعات و تنشهاي منطقهاي» و «ظرفيتهاي حج جهت وحدت و همگرايي كشورهاي اسلامي» با حضور آقايان عابد اكبري، علياكبر ضيايي، رضا ميرابيان، محمد خواجويي، عبدالله عليبخشي، و حسين آجورلو بحث و گفتگو شد.
نگاهي به روندهاي تاريخي انسجام اسلامي
موضوع انسجام و وحدت اسلامي يكي از مباحث بنيادي دين مبين اسلام است. در آيات متعدد قران كريم، تفرقه تقبيح و وحدت توصيه ميشود و تنها راهكار رسيدن به وحدت، تمسك جستن به دستورات الهي يا همان اسلام است، بهطوريكه در اين آيه شريفه خداوند ميفرمايد «وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَ لاَتَفَرَّقُواْ» و در جايي ديگر بيان ميدارد «وَ لَاتَكونُوا كالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَينَاتُ وَأُولئِك لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ». حضرت محمد (ص) نيز همواره اصحاب خود ازجمله انصار و مهاجرين را به برادري و وحدت فراميخواند و در اين زمينه ميفرمود «الْجَمَاعَةُ رَحْمَةٌ وَ الْفُرْقَةُ عَذَابٌ». با نگاهي به تاريخ ميتوان دريافت بزرگان اسلام نيز سعي كردهاند وحدت و انسجام اسلامي خدشهدار نشود؛ براي نمونه، حضرت على (ع) را بيگمان بايد اسوه وحدت ناميد؛ زيرا پس از رحلت پيامبر (ص) با اينكه خلافت و امامت را براساس سفارشات ايشان حق مسلم خويش مىدانست، هرگز حاضر به تفرقه نشد و براي حفظ وحدت و انسجام جامعه اسلامى از هيچ كوششي دريغ نكرد، بهطوريكه در جايي ميفرمايد «دست خدا با جماعت است و از تفرقه حذر كنيد؛ زيرا كسانى كه از جماعت كنارى ميگيرند طعمه شيطاناند مانند گوسفندى كه از گله جدا ميافتد و گرگ او را ميدرد».
گفتني است در فلسفه نيز وحدت در مقابل كثرت قرار گرفته و بين اين دو مفهوم قطعاً تباين وجود دارد؛ زيرا در يك موضوع واحد در زمان واحد، قابل جمع باهم نيستند. وحدت امري عقلي است؛ چون امور عقلي از امور عامهاي هستند كه در اولين مرحله تصرف عقل در آنها واحد تصور ميشود و بعدازآن، اقسام ديگر تصوير ميشود؛ بنابراين، وحدت ازنظر عقل شناختهشدهتر از كثرت است.
در قرون اخير هم تلاشهاي زيادي ازسوي برخي از شخصيتهاي اسلامي براي ايجاد وحدت شكل گرفت كه معروفترين آنها سيد جمالالدين اسدآبادي بود كه متأسفانه مصادف بود با زمان ورود تدريجي ناسيوناليسم غربي كه خود اين امر منجربه دوري بيشتر ملتهاي اسلامي ازهم شد. با قوت گرفتن ناسيوناليسم كمكم از بدنه امپراتوري عثماني كشورهاي كوچكي بهوجود آمدند و همين امر دست استعمار را در جهان اسلام، براي اجراي نقشههاي استعماريشان باز گذاشت.
در دهه پنجاه، طرح جديدي براي وحدت مطرح شد كه تكيه آن بر ناسيوناليسم عربي بود. اگرچه در ابتداي امر پيشرفتهايي داشت، بهتدريج با موانع جدياي روبهرو شد كه حاصل نقصهاي طرح ناسيوناليسم عربي بود كه عبارتاند از: 1. تأكيد منحصر به قوميت عربي كه اين امر بهدليل وجود اقليتهاي غيرعرب در اين كشورها با مشكل ساختاري روبهرو بود؛ 2. سوداي رهبري ناديان آن بر كل كشورهاي عربي؛ 3. متفاوت بودن ايدئولوژيك نظامهاي حاكم بر كشورهاي عربي؛ 4. نظام دوقطبي حاكم بر نظام بينالملل در آن دوران.
در دهه هفتاد، اقداماتي همچون تأسيس سازمان كنفرانس اسلامي معروف به «سازمان همكاري اسلامي» صورت گرفت كه داراي 57 عضو شد؛ ولي اين سازمان نيز در اين پنج دهه نتوانست اقدام مثبتي درجهت وحدت انجام دهد و فقط بيانيههاي كلي منتشر كرده است.
موضوع وحدت اسلامي از همان ابتداي انقلاب اسلامي ايران مورد دغدغه رهبران ايران بوده و بر آن تأكيد زيادي داشتهاند و با گذشت چهار دهه نيز همچنان از آرمانهاي جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشود تا جهان اسلام را در مقابل تهديداتي همچون: تكفير، توسعهطلبي صهيونيسم و اختلافات دروني حفظ كند. براي پيشبرد وحدت اسلامي بايد از ظرفيتهاي گوناگون استفاده كرد و يكي از اين ظرفيتها كنگره عظيم حج است.
نظم امنيتي اسلامي
جهان اسلام در شرايط حساسي قرار دارد و همينطور بحرانهاي مختلفي را پشتسر ميگذارد كه اين امر ناشي از نبودِ نظم امنيتي متناسب با آن است. نظم امنيتي كنوني جهان اسلام، محصول موازنه تهديدي است كه راهبردها و توافقات قدرتهاي بزرگ غربي بهويژه ايالات متحده آمريكا در جهان اسلام بهوجود آورده است كه اصول زير را پيگيري ميكند: 1. تأمين منافع سياسي، امنيتي و اقتصادي غرب؛ 2. تلاش درجهت تعميق و تحكيم گفتمان غربي بهجاي گفتمانهاي منطبق بر ارزشهاي اسلامي؛ 3. مشروعيتبخشي و حفظ امنيت رژيم صهيونيستي.
اين نظم امنيتي داراي پيامدهاي گوناگوني بوده كه سبب بحرانزايي بيشتر در جهان اسلام شده است. مهمترين اين پيامدها عبارتاند از: 1. توسعهطلبي ارضي و امنيتي غرب و رژيم صهيونيستي؛ 2. توليد و بسترسازي اسلامهراسي؛ 3. بازتوليد شكافهاي قومي و مذهبي همچون كردي ـ تركي، عربي ـ فارسي، هندي ـ پاكستاني، مراكشي ـ صحراوي و سني ـ شيعي؛ 4. تشديد تمايلات تجزيهطلبي؛ 5. افزايش تعداد دولتهاي ضعيف و ورشكسته و آشكار شدن نقش مخرب اين دولتها در جهان اسلام؛ 6. شكلگيري گروههاي تروريستي و تكفيري از درون شكافها و گسستهاي موجود در اين نظم امنيتي؛ 7. تشديد اختلافات ژئوپليتيكمحور و شكلگيري موازنه تهديد در جهان اسلام.
درنتيجه، بايد گفت نظم امنيتي كنوني جهان اسلام بهدليل ناسازگاري با شرايط واقعي حاكم بر جهان اسلام و برونزا بودن (متكي به قدرتهاي بزرگ غيرمسلمان) آن موجب ايجاد ثبات موقت مبتنيبر موازنه قوا شده است؛ بههميندليل، شاهد بحرانهاي دائمي در جهان اسلام بودهايم. بهنظر ميرسد جهان اسلام نيازمند برقراري نظم امنيتي جديدي براساس گفتمان اسلامي است. اين نظم از مؤلفههاي زير تشكيل ميشود:
- امنيت مردممحور (منظور امنيتي است درجهت حفاظت از شرايط مطلوب اجتماعي، سياسي، اقتصادي مردم كه مسائلي مانند عدالت و آزادي را تحت تأثير خود قرار نميدهد)؛
- نقد نگاه تكبعدي مادي و سختافزاري به امنيت و ضرورت توجه به ابعاد نرمافزاري در كنار ابعاد سختافزاري؛
- ايجاد بازدارندگي در مقابل تهديدات نرمافزاري و سختافزاري در داخل و خارج جهان اسلام؛
- اولويت عدالت بر امنيت (بهدليل اينكه بيعدالتي زمينه ناامني است)؛
- مقابله با تحميل نظم موردنظر نظام سلطه؛
- تلاش درجهت شكلگيري نظم امنيتي درونزا (نظم امنيتي كه از درون جهان اسلام شكل بگيرد)؛
- امنيت دستهجمعي در چهارچوب وحدت اسلامي.
تحقق اين نظم امنيتي اسلامي الزاماتي دارد كه مهمترين آنها تقويت انسجام اسلامي است. انسجام اسلامي يكي از آرمانهاي اسلامي است كه در كلام بزرگان اسلام نمود يافته است. براي دستيابي به انسجام اسلامي بايد بسترسازي لازم با استفاده از منابع اصيل موجود اسلامي صورت گيرد كه يكي از اين منابع اصيل حج است. بر كسي پوشيده نيست حج بهعنوان يكي از فروع اصلي دين اسلام بهغيراز ابعاد عبادي داراي ابعاد سياسي است و به فرمايش حضرت امام(ره) (كه بهنوعي احياگر بعد سياسي نيز حج بودند) ابعاد سياسي آن نيز بهنوعي عبادت حساب ميشود.
حج براي تقويت انسجام اسلامي و بهتبع آن، حركت بهسوي ايجاد نظم امنيتي اسلامي داراي ظرفيتهايي است كه مهمترين آنها عبارتاند از:
- ظرفيت كاهش اختلافات مذهبي، قومي و سياسي با استفاده از فضاي معنوي حج؛
- ظرفيت ديپلماسي رسمي كه ميتواند زمينهساز ديدارهاي رسمي و غيررسمي ميان مقامات سياسي و امنيتي حاضر در حج باشد؛
- ظرفيت ديپلماسي خط دو كه ميتواند زمينه ملاقات نخبگان سياسي و ديني، رسمي و غيررسمي را در يك فضاي معنوي براي رايزني در امور مهم دوجانبه و چندجانبه و انتقال پيامهاي غيررسمي فراهم سازد؛
- ظرفيت ديپلماسي عمومي كه ميتواند درمورد تحولات دروني و بيروني و همچنين تهديدات واقعي جهان اسلام بهجاي تهديدات برساخته آگاهيبخشي كند؛
كنگره عظيم حج
همانطور كه در مقدمه بيان شد، حج درواقع، كنگره بينالمللي و مركز و نماد وحدت جهان اسلام است. مهمترين ويژگيهاي حج را ميتوان اينگونه بيان كرد: 1. مكه تنها سرزميني است كه به همه مسلمانان تعلق دارد؛ 2. مكه تنها سرزميني است كه همه فرق، جريانها، مذاهب اسلامي از هر نژاد، نظام حكومت و حزبي در آنجا گردهم ميآيند؛ 3. حج تنها مراسم گردهمايي بينالمللي مسلمانان جهان است؛ 4. در حج هيچكس به ديگري نسبت كافر و مشرك نميدهد؛ 5. حرم مكه تنها محل امن براي همه انسانها، حيوانها و جمادات است؛ 6. فقط در حج است كه تبعيضات طبقاتي، نژادي و غيره در آن نمود ندارد؛ 7. حج است كه سني، شيعه، صوفي، سلفي و تكفيري را بهعنوان امت واحده اسلامي بهصورت مسالمتآميز در كنار هم قرار ميدهد و نمايه امت واحده اسلامي است؛ 8. فقط حج است كه ميتواند مسلمانان را بهدوراز نزاعهاي سياسي، طبقاتي و اعتقادي در يك مدار قرار دهد و نمايه جامعه اسلامي بدون خشونت باشد؛ 9. حج تنها نمونهاي از جامعه امني است كه اسلام درصدد ايجادش است.
براي شناخت مهمترين فلسفههاي حج ميتوان به اين موارد اشاره كرد: 1. رفع اختلافات و منازعات بين امت اسلام؛ 2. تبادل تجارب، تعاون و همكاري بين جامعه اسلامي؛ 3. ايجاد فضاي اتحاد، همدلي و انسجام دروني كه تبلور اقتدار و اتحاد امت اسلامي است؛ 4. وحدت جهان اسلام جهت همزيستي مسالمتآميز كنار يكديگر؛ و 5. ارائه نمونه عيني و الگويي قابل رؤيت از جامعهاي كه اسلام درصدد ايجادش است.
جايگاه انسجام و همگرايي در ادبيات نظري
در عرصه روابط بينالملل، دو رويكرد درخصوص بحث انسجام وجود دارد: اولين مورد رويكردي رئاليستي است كه براساس آن، دولتها بر اثر سياستهاي تهاجمي يا تدافعي خود، وارد اتحاد و ائتلافسازي ميشوند و اين رويكرد بيشازحد دولتمحور است؛ و دومي رويكرد ليبراليستي است كه تلاش دارد با تقويت همگرايي در ميان بازيگران فروملي، همگرايي را به دولتها تسري دهد. اين رويكرد را ميتوان در نظريههاي همگرايي همچون: كاركردگرايي، نوكاركردگرايي، ارتباطات و منطقهگرايي و همچنين نظريه رژيمهاي بينالمللي مشاهده كرد.
دراينميان، رويكردي جدي درمورد انسجام وجود دارد كه توسط حضرت امام خميني(ره) مطرح شده و آن موضوع وحدت اسلامي است. اين رويكرد هم دولتمحور است و هم مردممحور. علت مغفول ماندن اين رويكرد، نبودِ نظريه منسجمي درمورد آن است كه اين اشكال بيشتر متوجه مراكز علمي و نظريهپردازي است. يكي از راهكارهاي تحقق وحدت اسلامي، همگرايي در ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و امنيتي است و نقش مهمي در ايجاد امنيت ملي و منطقهاي ايفا ميكند؛ بهاينترتيب كه هر اندازه بازيگران جهان اسلام در برابر تهديدات موجود به يكديگر نزديكتر شوند، بر امنيت آنها افزوده و امنيت طرف مقابل آسيبپذير ميشود و اين موضوع، كشورها را به سمت توسعه همهجانبه پيش ميبرد؛ ازاينرو، با توجه به ضرورت وحدت و همگرايي در كشورهاي اسلامي در ابعاد مختلف كه پيشازاين به آن اشاره شد، بهنظر ميرسد چندگانگي نظامهاي سياسي و اقتصادي اين كشورها، نوعي تفرقه و واگرايي را اقتضا ميكند كه وجود چنين عواملي، زمينههاي گسست سياسي و اقتصادي ميان آنان را فراهم ميآورد؛ ازاينرو، ماداميكه نخبگان اين كشورها از كليت وحدت و همگرايي و رفع موانع آن فاصله داشته باشند و درپي تعريف همكاريهاي روبنايي و سطحي بهجاي همگرايي زيربنايي و عميق باشند، نميتوان اميد چنداني به ايفاي نقشي مؤثر توسط آنها در توسعه وحدت يا همگرايي اسلامي داشت.
بنابراين، بهدليل شرايط موجود، در ميان كاركرد نظريههاي مطرحشده، همگرايي اقتصادي بهدليل پيشرفت كشورهاي اسلامي تا مرحله ترتيبات تجاري ترجيحي و وجود تمايل به آن در ميان ايشان، نظريه كاركردگرايي بهعلت تأكيد بر عوامل سياست سفلا در كشورهاي اسلامي و وجود زمينههاي همكاري در مسائل فني و نياز اين كشورها به توسعه اقتصادي و نيز نظريه ارتباطات بهسبب وجود ارتباطات زياد ميان اين كشورها بدون درنظر گرفتن مرزها، نظريههاي كارآمدتري در انسجام و همگرايي اسلامي محسوب ميشوند.
گفتني است اين نظريات بهدليل عدم تأكيد بر مسائل حساسيتبرانگيز، نخبگان كشورهاي اسلامي و قدرتهاي خارجي را حساس نكرده و فرايندي را شكل ميدهند كه دستيابي به همگرايي را امكانپذير ميكند. با توجه به تحولات اخير در جهان اسلام، با استفاده از نقاط ضعف و قوت نظريات همگرايي، لزوم رسيدن به نظريه علمي و اجرايي براي بازتعريف و توليد نظريه وحدت اسلامي كه حاصل گفتمان انقلاب اسلامي ايران است احساس ميشود كه اين امر نيازمند ايجاد كرسيهاي نظريهپردازي ميانرشتهاي براي ارائه كاربردي اين نظريه متعالي است.
براي پيشبرد انسجام اسلامي بايد از ظرفيتهاي گوناگون استفاده كرد و يكي از اين ظرفيتها كنگره عظيم حج است؛ براي مثال، حج در بحث افزايش تعاملات مردمي كه هم رهبران انقلاب اسلامي و كارل دويچ در نظريه ارتباطات خود به آن اشاره دارد ميتواند اثربخش باشد.
حج، ظرفيتهاي رسانهاي
امروزه رسانهها به بخشي مهم در گردش اخبار و اطلاعات در ميان مردم تبديل شدهاند و با گسترش اين نقش، تأثير زيادي بر افكار عمومي گذاشته و كنترل آن را از دست دولتها خارج كرده است. ابزارهاي ذكرشده در جامعه، داراي دو كاركرد مثبت و منفي است كه ازيكسو، موجب افزايش آگاهي و ازسويديگر، ايجاد بحرانهاي سياسي، اجتماعي و رواني است. رسانهاي كه ميتواند براي حج مورد استفاده قرار گيرد داراي انواع زيادي است كه به چند مورد مؤثر آن در دوران كنوني اشاره ميكنيم:
- رسانههاي مكتوب: رسانههاي مكتوب شامل: جرايد، كتب، جزوههاي خبري و تبليغي كه از شيوههاي سنتي عرصه تبليغاتي و رسانهاي محسوب ميشود و همچنان يكي از ابزارهاي پرنفوذ عرصه حج محسوب ميشود.
- شبكههاي ماهوارهاي صوتي و تصويري: شبكههاي ماهوارهاي صوتي و تصويري كه از برد رسانهاي زيادي در جهان امروز برخوردارند كه اين تكنولوژي به ابزار مهمي براي فعاليتهاي سياسي و اعتراضاتي و همينطور پيشبرد اهداف قدرتهاي صاحب رسانه تبديل شده است كه داراي كاركرد مخصوصبهخود در حج است.
- شبكههاي اينترنتي: در دنياي كنوني، شبكههاي اينترنتي يكي از اصليترين مجاري خبري و اطلاعات هستند كه به دو صورت عمومي وجود دارند: نخست وبلاگها هستند كه بيشتر به كار خبري و اطلاعرساني ميپردازند و نوع ديگر آن شبكههاي اجتماعي مانند: واتساپ، تلگرام، فيسبوك و توييتر يكي از اثرگذارترين عوامل بر تسريع انتقال اطلاعات و اخبار و عرصهاي مهم ابراز مخالفت و افزايش آگاهيبخشي و در برخي مواقع، جهتدهي به مردم تبديل شدهاند و كاربران آن از اين ابزار براي تبادل اطلاعات خود استفاده ميكنند. رسانههايي كه در سالهاي اخير در عرصه انتقال پيام اثرگذارترند شبكههاي اجتماعي هستند كه عموماً در حج از كاركرد اين رسانهها غفلت ميشود. رسانههاي اجتماعي امروزه كاركرد بالاتري در مقايسه با رسانههاي كلاسيك در موضوع حج دارند. امروزه با كاربران متعدد مواجه هستيم كه هركدام از آنها يك رسانه هستند و در حج، هر انسان ميتواند يك رسانه باشد. با نگاهي به توليدات رسانهاي اين حوزه كمتر گزارشي براي مخاطبان ديگر فرهنگها در حوزه رسانهاي توليد شده و بهنظر ميرسد فعالان حج و زيارت بايد بيشازپيش وارد توليد محتوا در عرصه شبكههاي اجتماعي شوند.
انتقال پيام كاركرد يك رسانه است و حج نيز يك ابرپيام است؛ زيرا در هر سال، حجمي ميليوني از مردم مسلمان كشورهاي مختلف جهان در كنار هم مناسك مشترك و نمادين انجام ميدهند و هركدام از آنها زمينهاي براي رسانهاي شدن هستند. علاوهبر حضور گسترده مردم، پيام صلحطلبي و مسالمتجويي مسلمانان يكي ديگر از سوژههاي رسانهاي است؛ با توجه به اينكه درباره اكثر احكام حج در بين مسلمانان، اختلافنظري وجود ندارد، اين صلح و اشتراك بيشازپيش بهچشم ميخورد و همين مسئله به ظرفيتي مهم در توسعه وحدت خواهد بود. توليد محتوا و كار تشكيلاتي از مهمترين كارهايي است كه در توسعه فعاليتهاي رسانهاي در زمينه حج ميتوان انجام داد. گفتني است فعالان رسانهاي حج بايد به ملاحظات زير توجه كنند:
- يكي از ويژگيهاي اصلي يك رسانه صداقت آن است و برنامهريزان رسانههاي حج بايد به اين نكته دقت زيادي داشته باشند؛ زيرا درصورت عدم صداقت اعتماد عمومي از آن سلب كه ضربه جبرانناپذيري به اين رسانهها ميزند.
- يكي ديگر از ويژگيهاي اصلي رسانههاي فعال در عرصه حج، پرهيز از كوچكشماري رسانههاي رقيب است. دراينراستا، بايد محصولات رسانهاي با محتوا و كيفيت مناسب توليد شود. اين امر مستلزم استفاده از كارشناسان خبره اين فن است و تأثير زيادي در اثربخشي آن در حج دارد.
- يكي از دغدغههاي فعالان رسانهاي اين است كه حج يكي از زمينههاي قدرت فرهنگي عربستان است و در ايام حج، همه اركان رسانهاي عربستان بهدنبال قدرتنمايي هستند و بههميندليل، تبليغ بيشازحد حج ميتواند موجب افزايش و تقويت جايگاه اين كشور شود. اين باور بهخصوص پس از گسترش راهپيمايي اربعين در سالهاي اخير گسترش يافته است و دوگانهسازي بين اربعين و حج درحال رخ دادن است. بهنظر ميرسد اين باور و دوگانهسازي در ميان اهالي رسانه به هر شكلي كار اشتباهي است.
- پس از واقعه 11 سپتامبر، اسلامهراسي در جهان شدت گرفت؛ ولي پس ازبين رفتن داعش، اين موضوع رنگ و بو و شكل سابق خود را ندارد، بلكه امروز موضوع ايرانهراسي و اقدام عليه اسلام انقلابياي كه ازسوي ايران مطرحشده در دستور كار رسانههاي غربي و عربي بهخصوص در زمان حج قرار گرفته است.
جمعبندي و توصيههاي راهبردي
در شرايط كنوني، جهان اسلام بهشدت از واگرايي و اختلافات دروني رنج ميبرد و يكي از راههاي تعديل و ترميم اين وضعيت، همگرايي، وحدت و پرهيز از اختلافات داخلي بين كشورهاي اسلامي و طوايف مختلف در قالب انسجام اسلامي است. بهنظر ميرسد انسجام اسلامي مطلوب به معناي نفي باورهاي و تغيير هويت نيست، بلكه طرفين را تشويق به احترام به ارزشها و باورهاي يكديگر و همچنين خودداري از توهين و تخريب طرف مقابل ميكند كه كنگره عظيم حج يكي از ظرفيتهاي دروني براي تحقق انسجام اسلامي است. در راستاي استفاده از اين ظرفيت ميتوان چند توصيه را ارائه كرد كه مهمترين آنها از اين قرارند:
1. عربستان سعودي بهعنوان دولت ميزبان ميكوشد بعد عبادي و فردي حج را پررنگ كند و ابعاد ديگر حج همچون ابعاد سياسي و اجتماعي كمرنگ شود كه اين امر بايد مورد توجه فرهيختگان جهان اسلام، كارگزاران و مديران حج قرار گيرد. اگرچه در سالهاي قبل سرمايهگذاري روي اين بخش بسيار سخت و كماثر بوده است، در دوران معاصر، با قدرت رو به افزايش و اثرگذاري فضاي رسانه و مجازي، امكان مديريت و تقويت ابعاد سياسي و اجتماعي حج بيش از هر زمان ديگري فراهم شده است؛
2. با توجه به اهميت موضوع انسجام اسلامي و حج، اين امر نيازمند كارهاي علمي و پژوهشي بيشتري در اين زمينه است. گفتني است حجم پژوهشهاي علمي و تخصصي براساس استانداردهاي علمي در كشور با توجه به موضوعات راهبردي و كاربردي مورد نياز جهان اسلام چشمگير بوده و جوانگرايي لازمه تداوم اين حركت پرشتاب است. دراينزمينه، ميدان دادن به جوانان متخصص، حركت به سمت اهداف بلند انقلاب اسلامي را شتاب ميدهد كه دراينراستا، استفاده از ظرفيت آنان در مراكز تصميمگيري و پژوهشي ضروري است.
3. حج محل مناسب گفتگوي نخبگان و گروههاي مرجع است و اين ظرفيت را دارد كه توجه مسلمانان از اختلافات و نزاعهاي منطقهاي، حزبي با يكديگر به آرمانهاي والاي جهان اسلام جلب نمايد. دراينراستا، ميتوان با شناسايي نخبگان و گروههاي مرجع و برگزاري سلسله گفتگوهاي علمي، فرهنگي و اسلامي ميان نخبگان مسلمان در اين جهت حركت نمود. در حج، زمينه شكلگيري مجمع نخبگان جهان اسلام (با ايجاد شبكهها و منظومههاي نخبگاني مسلمان در سراسر جهان بعد از مراسم حج با بهرهگيري از ظرفيتهاي فضاي مجازي و ايجاد كارگروههاي مختلف براي انتقال پيام به حجاج و نخبگان) فراهم است؛
4. عربستان سعودي ازيكسو، درخصوص اقدامات جمهوري اسلامي ايران حساسيت بالايي دارد؛ دراينراستا، تلاش شود اين حساسيتها تشديد نشود و ورود بيشتر به مباحث غيرسياسي (با هدف پنهان سياسي) صورت بگيرد. ازسويديگر، بهنظر ميرسد يكي از اهداف اين كشور خارج كردن ايران از دايره حج است؛ كه دراينخصوص، بايد از هر اقدامي كه منجربه تعطيلي حج براي ايران شود جلوگيري كرد؛
5. رصد دقيق اقدامات و تحركات ساير كشورها در حج براي اخذ الگوي موفق و آسيبشناسي آنها؛
6. تلاش براي بازتعريف مفاهيمي همچون اسلام و مقاومت مطابق با روايت موردنظر جمهوري اسلامي ايران براي كمرنگ كردن تلاشهاي محور غربي، عبري و عربي در اين زمينه.
التعليقات