گزارش نشست ماه

«بررسي تحولات اخير در كابينه عربستان سعودي»


مقدمه

نشست «واكاوي تغييرات كابينه در عربستان سعودي» در مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين‌المللي ابرار معاصر تهران، در روز چهار‌شنبه 19 دي 1397 برگزار شد. اين نشست با حضور كارشناسان مهمان و مقيم همچون دكتر صباح زنگنه، دكتر مجتبي اماني، دكتر محسن نوروزي‏، دكتر رضا ميرابيان، دكتر داود فياضي، دكتر حميدرضا كمالي، دكتر بهزاد احمدي، دكتر جعفر حق پناه و دكتر حسين آجورلو برگزار شد. در اين نشست، درخصوص تغييرات اواخر دسامبر 2018 در كابينه عربستان سعودي و پيامدهاي احتمالي داخلي، منطقه‌اي، بين‌المللي و جمهوري اسلامي ايران بحث و تبادل‌نظر شد.

در 27 دسامبر 2018 (6 دي 1397) ملك سلمان، پادشاه عربستان سعودي، طي فرمان سلطنتي، اعضاي كابينه جديد را براي چهار سال آينده مشخص كرد و در آن، شاهد تغييراتي را در سطوح مختلف هستيم. براساس اين فرمان سلطنتي، تغييرات عبارت‌اند از:

1. ابراهيم بن عبدالعزيز العساف: وزير امور خارجه (به‌جاي عادل الجبير)؛

2. عبدالله بن بندر بن عبدالعزيز: وزير گارد ملي (به‌جاي خالد بن عبدالعزيز آل مقرن)؛

3. عادل بن احمد الجبير: وزير كابينه در امور خارجي (وزير امور خارجه سابق)؛

4. مساعد بن محمد العيبان: وزير كابينه و مشاور امنيت ملي (به‌جاي محمد بن صالح الغفيلي)؛

5. حمد بن محمد آل الشيخ: وزير آموزش (به‌جاي احمد بن محمد بن احمد العيسى)؛

6. تركي بن عبدالله الشبانه: وزير رسانه (به‌جاي عواد بن صالح العواد)؛

7. ماجد بن عبدالله القصبي: وزير مكلف در امور شهرداري و دهياري‌ها و رئيس سازمان نمايشگاه‌ها و كنفرانس‌ها با حفظ سمت در وزارت تجارت و سرمايه‌گذاري (به‌جاي عبداللطيف بن عبدالملك آل الشيخ)؛

8. فهد بن عبدالله بن عبداللطيف المبارك: وزير كابينه؛

9. عواد بن صالح العواد: مشاور ديوان پادشاهي با مرتبه وزير؛

10. احمد بن محمد بن احمد العيسى: مشاور ديوان پادشاهي با مرتبه وزير و رئيس هيئت‌مديره انجمن ارزيابي آموزشي و پرورشي؛

11. تركي بن عبد المحسن بن عبد اللطيف آل الشيخ: مشاور ديوان پادشاهي با مرتبه وزير و رئيس هيئت عمومي تفريحات و سرگرمي؛

12. تركي بن طلال بن عبدالعزيز آل سعود: امير منطقه عسير با مرتبه وزير (به‌جاي فيصل بن خالد بن عبدالعزيز آل سعود)؛

13. فيصل بن نواف بن عبدالعزيز آل سعود: امير منطقه جوف با مرتبه وزير (به‌جاي بدر بن سلطان بن عبدالعزيز آل سعود معاون كنوني امير منطقه مكه مكرمه)؛

14. سلطان بن سلمان: رئيس سازمان تازه‌تأسيس فضايي؛

15. احمد عقيل الخطيب: رئيس هيئت عمومي گردشگري و ميراث ملي (به‌جاي سلطان بن سلمان)؛

16. عبدالعزيز بن تركي بن الفيصل آل سعود: رئيس هيئت عمومي ورزش (به‌جاي تركي بن عبد المحسن بن عبد اللطيف آل الشيخ)؛ و

17. خالد بن قرار الحربي: مدير امنيت عمومي (به‌جاي سعود عبدالعزيز الهلال).

براساس اعلام رسمي دولت عربستان سعودي، تغييرات در دولت اين كشور با اين هدف صورت گرفت كه عناصري باتجربه وارد كابينه شوند كه بتوانند نيازهاي عربستان را در چهار سال آينده برطرف كنند و موجب تقويت روابط اين كشور با كشورهاي دوست شوند. همين‌طور ملك سلمان نيز در مراسم سوگند كابينه در كاخ اليمامه در رياض علت اين تغييرات را «ادامه روند توسعه كشور» عنوان كرد. با نگاهي به تغييرات صورت‌گرفته مي‌توان اين تغييرات را نشان از تحولاتي جديد در ساختار قدرت دانست.

دلايل و اهداف تغييرات در كابينه عربستان سعودي

به‌غيراز دلايل و اهداف رسمي و اعلامي مطرح‌شده ازسوي عربستان سعودي، تغييرات به‌وجودآمده در كابينه را مي‌توان محصول يك سري از دلايل و اهداف دانست كه شناخت آن براي تحليل و بررسي شرايط حاكم بر اين كشور مؤثر است. برخي از مهم‌ترين اين دلايل و اهداف عبارت‌اند از:

1. بازسازي وجهه بين‌المللي عربستان سعودي

در ميان تغييرات كابينه عربستان، تغيير عادل الجبير، وزير امور خارجه، بيشتر نمود يافته است. وي از آوريل 2015، به‌جاي سعود الفيصل، وزير خارجه كهنه‌كار عربستان سعودي، سكان وزارت خارجه عربستان را به‌دست گرفت و به‌عنوان يكي از مهره‌هاي محمد بن سلمان شروع به فعاليت كرد. براساس فرمان جديد، عادل الجبير جاي خود را در وزارت خارجه به ابراهيم العساف داد و به‌ مقام وزير كابينه در امور خارجي منصوب شد كه بيشتر عنواني تشريفاتي است. در چند سال اخير، الجبير از هيچ اقدام ضد ايراني دريغ نكرد و نقش فعالي در ضربه به توافق هسته‌اي ايران با غرب داشت.

به نظر كارشناسان حاضر در نشست، محمد بن سلمان، عادل الجبير را مقصر تخريب چهره خود در سطح‌ بين‌المللي مي‌داند و اعتقاد دارد كه پس از طرح پرونده قتل جمال خاشقجي، الجبير نتوانسته وجهه عربستان را در سطح بين‌المللي بهبود ببخشد. به نظر محمد بن سلمان، العساف نيز چهره فرمان‌برداري خواهد بود؛ اما مي‌توان گفت كه وي مي‌تواند نقشي در بهبود وجهه تخريب‌‌شده عربستان در سطح بين‌المللي ايفا كند؛ به‌عبارت‌ديگر مي‌توان گفت كه محمد بن  سلمان با اين تغييرات تظاهر به تغيير و نوسازي ساختار سياسي سعودي مي‌كند؛ اما درحقيقت، خبر خاصي نخواهد بود. درحال‌حاضر، عربستان سعودي به فردي در حوزه سياست خارجي نياز دارد كه بتواند چهره تخريب‌‌شده آنها را ترميم، و البته اعتماد ساير كشورها را هم به خود جلب كند. العساف گزينه مناسبي براي اين امر است. درواقع، عربستان با اين تغييرات سعي دارد به دنيا وانمود كند كه تغييراتي در عربستان حاصل شده است تا فشارهاي خارجي عليه رياض با توجه به رسوايي‌ها و پرونده‌هاي موجود ازجمله قتل جمال خاشقجي و جنگ يمن و سياست خارجي عربستان درقبال همسايگان دور و نزديك كه عامل بي‌ثباتي منطقه است كاسته شود. به نظر برخي ديگر از كارشناسان حاضر در نشست، اگر بپذيريم كه عادل الجبير از قتل جمال خاشقجي باخبر نبوده باشد، واقعيت اين است كه كنسولگري در حوزه مسئوليتي وزارت خارجه بوده و جنايت نيز در جايي رخ داده كه وزير خارجه مسئول اتفاقات درون آن است. در چنين شرايطي، محمد بن سلمان بايد نشان مي‌داد كه او را بابت اين اقدام مؤاخذه كرده است.

2. اختلافات ميان محمد بن سلمان و عادل الجبير

به نظر برخي ديگر از كارشناسان حاضر در نشست، عادل الجبير در چند ماه اخير به اختلاف‌هاي جدي با محمد بن سلمان برخورده بود. گفتني است در هفته‌هاي نخست قتل خاشقجي، عادل الجبير مدتي سكوت سؤال‌برانگيز داشت و حتي گفته مي‌شود خاشقجي از دوستان وي بوده است؛ براي ‌مثال، در مصاحبه‌اي كه در ماه اكتبر با فاكس نيوز داشت تأكيد كرده بود كه قتل خاشقجي يك اشتباه بزرگ بود؛ همين‌طور به‌اين‌علت كه الجبير كارگزار سياست‌هاي شكست‌خورده عربستان ازجمله قطر و يمن بوده و دولت عربستان را كاملاً از واكنش آمريكا به‌خصوص كنگره آگاه نكرده بود.

3. تلاش براي تقويت رويكرد اقتصادي در وزارت خارجه عربستان سعودي

به نظر برخي از كارشناسان حاضر در نشست، روند حاكم بر جهان نشان‌دهنده اين است كه رويكرد اقتصادي درحال غلبه بر رويكرد سياسي است. علاوه‌براين، عربستان در شرايط كنوني با مشكلات اقتصادي مواجه است و كسري بودجه سال 2019 اين كشور 36 ميليارد دلار برآورد شده است. شايد بتوان يكي از دلايل انتخاب ابراهيم العساف به مقام وزير خارجه عربستان، درحالي‌كه دو دهه سابقه وزارت در حوزه اقتصادي داشته را اين مسئله دانست كه محمد بن سلمان به‌دنبال بهبود وجهه عربستان در عرصه كسب‌وكار و اقتصاد است؛ زيرا روند سرمايه‌گذاري خارجي در عربستان در سال‌هاي اخير با مشكل مواجه شده است. از زماني كه العساف در كنفرانس داووس نقش فعالي را ايفا كرد، مقامات عربستان به اين نتيجه رسيدند كه العساف بهترين گزينه براي چالش جديد يعني بي‌اعتمادي سرمايه‌گذاران خارجي به عربستان است و او تنها كسي است كه مي‌تواند تجار و بازرگانان را به عربستان بازگرداند. سازمان ملل پيش‌ازاين گفته بود كه سرمايه‌گذاري خارجي مستقيم به 23 درصد در عربستان كاهش‌ يافته و به ميزان 1/4 ميليارد دلار رسيده است؛ يعني پايين‌ترين سطح در چهارده سال اخير بوده است. ازسوي‌ديگر، عربستان براي پيشبرد برنامه‌هاي خود به‌شدت به نفت هفتاد دلاري نياز دارد، درحالي‌كه قيمت نفت در شرايط فعلي در كانال پنجاه دلار است؛ اما تا آن زمان بن سلمان به سرمايه‌گذاري خارجي براي تقويت اقتصاد با هدف اجراي سند 2030 نياز دارد.

در اين شرايط، العساف گزينه مناسبي براي گذار از اين بحران مي‌تواند باشد. ابراهيم العساف، وزير خارجه جديد، يك اقتصاددان تعليم‌ديده در آمريكاست كه سال‌هاي بسياري نماينده عربستان در صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني بود و بنابراين، وي سال‌هاي زيادي در واشينگتن، و دو دهه نيز وزير دارايي عربستان بوده است. العساف از حاميان طرح دولتي توسعه طي سال‌هاي رونق عربستان بود و به‌همين‌علت، سرمايه‌گذاران ديرينه بين‌المللي كه متكي بر ثبات بودجه دولت (مثلاً در زمينه نفت، گاز و ساخت‌وساز) بودند، احتمالاً از ارتقاء وي به‌ جايگاه بازيگر اصلي در زمينه سياست خارجي خرسند خواهند شد.

به نظر كارشناسان حاضر در نشست، سياست خارجي ائتلاف‌محور و سياست خارجي اقتصادمحور همواره دو روي سكه سياست خارجي عربستان بوده‌اند؛ يعني بدون سياست خارجي اقتصادمحور عربستان نمي‌تواند موفقيت در سياست خارجي خود داشته باشد. با انتصاب ابراهيم العساف مقامات سعودي شايد بخواهند نقش اقتصاد و منابع مالي را در سياست خارجي عربستان پررنگ‌تر كنند. به نظر كارشناسان حاضر در نشست، هرچند وزير خارجه جديد به نسل قديم تعلق دارد، از مدافعان اصلاحاتي بوده كه محمد بن سلمان در چند سال گذشته شعار آن را سر داده است. وي به‌عنوان چهره اقتصادي از سند چشم‌انداز 2030 به‌دليل كاستن از وابستگي اقتصادي عربستان سعودي به نفت حمايت مي‌كرد. اين امر را بايد در كنار ركود سرمايه‌گذاري خارجي حاصل از رسوايي‌هاي به‌بارآمده از بحران يمن و قتل جمال خاشقجي نيز ارزيابي كرد.

4. اعمال برخي از تغييرات در سياست خارجي

عربستان سعودي در دهه‌هاي گذشته همواره با تكيه بر راهبرد محافظه‌كارانه، سياست خارجي خود را به‌پيش برده است. درواقع، تا پيش از به‌قدرت رسيدن ملك سلمان در سال 2015 سياست محافظه‌كارانه تدافعي حاكم بر رفتار منطقه‌اي عربستان بود و ازجمله ويژگي‌هاي اين سياست عدم حمله مستقيم به كشورهاي ديگر، اتخاذ سياست صبر و مدارا در منطقه و عدم ورود فعالانه در بحران‌هاي بين‌المللي است. درواقع، عربستان از بحران‌هاي بزرگ منطقه‌اي و حتي جهاني به‌نوعي خود را كنار كشيده بود و درصورت ورود، بسيار كنترل‌شده رفتار مي‌كرد.

روي‌كار آمدن ملك سلمان زمينه را براي گذار از سياست محافظه‌كارانه در عربستان سعودي مهيا كرد. تيم جديد حاكميتي عربستان سياست تهاجمي را در دستور كار خود قرار داد. محمد بن سلمان نيز به‌عنوان نماد اين سياست تهاجمي مطرح شد. درواقع، او با برنامه جاه‌طلبانه‌اي كه درنظر داشت عربستان را وارد نخستين نبرد نظامي كشورش عليه كشوري ديگر كرد. حمله به يمن در مارس 2015 آغاز شد و همچنان ادامه دارد. در ابتدا اين اقدام بن سلمان به‌عنوان اقدامي جسورانه كه تلاش داشت از تسلط انصارالله و ايران بر يمن جلوگيري كند مورد استقبال داخلي و متحدان بين‌المللي عربستان واقع شد؛ اما مقاومت يمني‌ها و تشديد جنايت‌ها در يمن به‌دنبال اعتراض‌هاي جهاني به‌تدريج باعث شد كه نگاه‌ها حتي در داخل عربستان به اين جنگ تغيير پيدا كند.

شكست در يمن باعث رفتارهاي منطقه‌اي پرخاشگرانه محمد بن سلمان در عرصه منطقه‌اي نيز شد. به‌زودي اين نوع سياست باعث شد كه وي تقريباً خود را در مواجهه مستقيم با همه جبهه‌ها در منطقه ببيند. وي با تركيه دچار اختلاف شد و قطر نيز به جبهه رقيبان رياض پيوستند. علاوه‌براين، لبنان، عراق، سوريه و يمن نيز در جهان عرب عليه محمد بن سلمان شدند. عربستان در دوران محمد بن سلمان شروع به انتخاب متحدان و جبهه اشتباه كرد. وي مسير بسيار خطرناك عادي‌سازي روابط با رژيم صهيونيستي را براي گذار از مشكلات انتخاب كرده؛ اما اين مسئله باعث كاهش قدرت نرم عربستان در جهان اسلام نيز شده است. درواقع، او با گذار از سياست سنتي يعني محافظه‌كارانه به سياست تهاجمي باعث شده است كه سياست خارجي در جبهه‌هاي مختلفي با شكست مواجه شود و اين مسئله براي عربستان به خطري بزرگ تبديل شده است.

شكست محمد بن سلمان در يمن، پيروزي سياسي قطر پس از فشار همه‌جانبه عربستان، خروج نظاميان آمريكايي از سوريه با وجود تلاش عربستان براي درگير كردن بيشتر آمريكا در مسائل سوريه، قتل خاشقجي و مصوبه سناي آمريكا مبني‌بر پايان يافتن حمايت آمريكا از عربستان در يمن نشان‌دهنده شكست سياست تهاجمي بوده است؛ بنابراين، به‌نظر مي‌رسد پادشاه عربستان درحال زمينه‌سازي براي نوعي بازگشت به سياست سنتي يعني دوري از مواجهه مستقيم در بحران‌هاي منطقه‌اي است.

اتخاذ سياست خارجي جديد مبتني‌بر حل بحران‌ها، تنوع‌بخشي به سياست خارجي نسبت به قدرت‌هاي بزرگ، تغيير و اصلاح سياست نسبت به سوريه، عراق، لبنان، اردن و يمن و شايد تشكيل محورهاي جديد ضد قطر و تركيه و گشودن كانال‌هاي گفتگو با جمهوري اسلامي ايران باشد. در كشورهاي شبيه عربستان سعودي، اگر بخواهند تغييراتي در سياست خارجي خود بدهند، آن را با قرباني كردن مقامات مرتبط اعمال و توجيه مي‌كنند؛ ازاين‌رو، احتمالاً رياض در آينده نزديك بخواهد سياستي آشكاري درقبال موضوعاتي همچون سوريه، يمن، ايران و قطر درپيش بگيرد. عادل الجبير همواره مواضع تندي عليه اين كشورها داشت كه منعكس‌كننده سياست رياض بود؛ اما اكنون عربستان شايد با كنار گذاشتن او مي‌خواهد سياست خود را هم آشكارا تغيير دهد.

انتخاب العساف باتجربه كه با سه پادشاه سابق كار كرده و شخصيتي باتجربه و متعلق به نسل قديم است كه از سياست سنتي و محافظه‌كارانه دفاع مي‌كند در مقام وزير امور خارجه و مساعد العيبان كه سابقه حل مشكلات مرزي با كشورهاي همسايه عربستان را دارد در نقش مشاور امنيت ملي براي انجام اين مأموريت‌ ازجمله اين اهداف است. آمدن تركي الشبانه به وزارتخانه اطلاع‌رساني و ارتباطات اين گزاره را اثبات مي‌كند كه وي فردي با سابقه در حوزه رسانه، سالخورده و باتجربه است كه شايد اشتباهات و كنش‌هاي شتاب‌زده سعود القحطاني را نداشته باشد. علاوه‌بر‌اين، دركل، انتخاب افرادي از نسل قديم كه قائل به سياست محافظه‌كارانه هستند اين گزاره را بيشتر تقويت مي‌كند كه عربستان درحال بازگشت به سياست سنتي خود است. درواقع، با نگاهي به كابينه جديد عربستان نشان‌دهنده اين است كه كابينه محافظه‌كارتر شده است. اگرچه كليت سياست خارجي عربستان توسط ملك سلمان و محمد بن سلمان تعيين مي‌شود، وزارت خارجه تنها تأمين‌كننده خواست‌هاي مقامات بالادست است؛ اما وزرا در نظام پادشاهي عربستان به‌عنوان نخبگان سياسي با مشاوره‌هاي خود مي‌توانند در تصميم‌گيري ايشان اثرگذار باشند.

البته دراين‌ميان، يكي از كارشناسان حاضر در نشست بر اين باور بود كه كاهش تهديدات جمهوري اسلامي ايران به‌دليل راهبرد فشار حداكثري و اثرگذاري نسبي تحريم‌ها نسبت به عربستان سعودي، مقامات اين كشور را بر آن داشته است كه ديگر نيازي به تمركز بر سياست‌هاي خارجي و امنيتي تهاجمي نيست؛ بلكه با توجه به شرايط اقتصادي و بين‌المللي عربستان سعودي، اين سياست‌ها نياز به بازبيني دارد. دراين‌راستا، اين تغييرات كنوني را بايد حاصل اين بازبيني سياست‌ها دانست.

5. تقويت و تثبيت جايگاه محمد بن سلمان

برخي از كارشناسان حاضر در نشست، تغييرات كنوني را به‌نوعي تقويت جايگاه محمد بن سلمان مي‌دانند و بر اين باورند كه اين تغييرات بيشتر از قبل اهرم‌هاي قدرت را در دستان محمد بن سلمان متمركز مي‌كند. به نظر اين كارشناسان، تعدادي از مقامات بركنارشده در چند ماه اخير، هدف بيشترين انتقادات بودند؛ اما به همين افراد مناصب ديگري داده شده است. اين نشان مي‌دهد كه بيشتر يك جابجايي اتفاق افتاده است تا تغييري اساسي. چهره‌هايي كه درنتيجۀ اين تغييرات همچون رياست گارد ملي، امنيت عمومي و وزارت اطلاع‌رساني به قدرت رسيده‌اند، به وي نزديك هستند يا بيشتر بركنارشده‌ها از سمت‌هاي فعلي به مناصب ديگري، چه هم‌سطح و چه با درجه‌اي كم‌اهميت‌تر منتقل شده‌اند؛ براي مثال، تركي الشيخ كه از مشاوران بسيار نزديك به محمد بن سلمان بود و برخي وي را متهم به همكاري در قتل جمال خاشقجي مي‌كنند و يا سياست‌ها و مواضعش به‌ويژه درقبال برخي از باشگاه‌هاي مصر (الاهلي) يا به‌طور علني رأي ندادن به مراكش در زمينه انتخاب كشور برگزاركننده جام جهاني فوتبال در سال ۲۰۲۶ سبب بروز بحران‌هايي با مصر و مراكش در دو عرصه رسمي و مردمي شد، به جايگاه بهتري در اين تغييرات دست‌ يافته است. به نظر كارشناسان حاضر در نشست، در ميان تغييرات كابينه، وزير آموزش به‌شدت مورد انتقاد داخلي بود و وزير اطلاع‌رساني هم با درجه‌اي كمتر چنين وضعي داشت. پادشاه قصد داشت با تغييرات پيام اطمينان بخشي بفرستد كه به خواسته‌هاي مردم توجه مي‌كند.

برخي از كارشناسان حاضر در نشست درمورد تغيير سلطان بن سلمان، برادر بزرگ‌تر محمد بن سلمان، از سمت هيئت عمومي گردشگري و ميراث ملي فرهنگي و ايجاد پست جديد براي وي بر اين باورند كه وي توانسته بود اقدامات مؤثري انجام دهد و احتمالاً علت بركناري‌اش هم نگراني محمد بن سلمان از قدرت گرفتن احتمالي وي بوده است. تغييرات اعمال‌شده هيچ نشانه‌اي از تضعيف جايگاه محمد بن سلمان ندارد و برعكس آن، قدرت او را ثابت‌تر خواهد كرد. همچنين اين تغييرات جزئي حاكي از تحولاتي جدي در سياست‌هاي رياض نيست. گفتني است محمد بن سلمان همه مناصبش را در مقام وليعهد، وزير دفاع، معاون شوراي وزيران، رئيس شوراي امور امنيتي و سياسي، رئيس شوراي امور اقتصادي حفظ كرده است. به نظر اين كارشناسان بعيد نيست تغييرات سياسي و امنيتي به‌وجودآمده در عربستان سعودي مقدمه‌اي براي بركناري پادشاه اين كشور به بهانه بيماري و نشستن محمد بن سلمان به تخت پادشاهي باشد.

به نظر اين كارشناسان، تغييرات سياسي صوري است و از اهميت زيادي برخوردار نيست؛ اما تغييرات امنيتي مهم است به‌ويژه تغيير رئيس گارد ملي كه ارتش موازي است و مهم‌ترين خطر اين نهاد را تهديد مي‌كند، شايد به اين دليل كه ازحيث نظري، بازوي كوبنده مخالفان و جناح ملك عبدالله، فرزندان وي و متحدانشان است. همين حرف درباره تعيين مشاور جديد امنيت ملي و باز ترسيم ساختار نهاد اطلاعات كل از سوي كميته‌اي به رهبري وليعهد زده مي‌شود كه اينها مهم‌ترين تغييرات و نشان‌دهنده تحكيم سلطه محمد بن سلمان و بستن همه روزنه‌هايي است كه ممكن است منبع خطر براي حكومت يا آرمان‌هاي او درباره حكومت باشد.

از نظر اين كارشناسان، يكي از اهداف تغييرات در كابينه عربستان اين است كه كشورهاي اروپايي و آمريكايي را قانع كنند كه رياض پس از ماجراي خاشقجي مي‌خواهد نظم بيشتري در حكومت ايجاد كند تا نظير قتل خاشقجي اتفاق نيفتد. درحال‌حاضر، موقعيت محمد بن سلمان در خطر نيست؛ زيرا نه اروپا و نه آمريكا و نه فعلاً شاهزاده‌هاي ديگر مايل‌اند كه تشنج بيشتر در كشور حاصل نشود و ملك سلمان نيز همچنان از پسر محبوب خود حمايت مي‌كند؛ براي مثال مي‌توان گفت علي‌رغم صحبت‌هايي كه در چند ماه گذشته شده، نمي‌توان تغيير اساسي در روابط آمريكا و عربستان را انتظار داشت. آمريكا و عربستان همچنان روابط امنيتي و اقتصادي بسيار نزديكي دارند. در‌حال‌حاضر، آمريكا جانشين ديگري براي عربستان ندارد. ايران به‌عنوان تهديد مشترك مي‌تواند اين نقش را بازي، و اختلافات بين طرفين را برطرف كند.

6. تضعيف جايگاه محمد بن سلمان

برخي از كارشناسان حاضر در نشست برخلاف نظر فوق بر‌ اين باورند كه تغييرات كنوني به‌نوعي نشان‌دهنده تضعيف محمد بن سلمان محسوب مي‌شود. به نظر اين كارشناسان، پس از قتل خاشقجي و فشار گسترده بين‌المللي بر روي عربستان سعودي به‌نظر مي‌رسد خاندان حاكم بر عربستان سعودي تغييراتي را در شيوه حكمراني در دستور كار قرار داده است كه از مهم‌ترين آنها، فعال شدن بيشتر ملك سلمان در امور حكومتي و كاهش محسوس قدرت محمد بن سلمان وليعهد و نيز بركنار كردن برخي مقامات و مشاوران نزديك به محمد بن سلمان و جايگزين كردن آنها با شاهزاده‌هاي مستقل‌تر سعودي باشد. ملك سلمان وارد ميدان شده تا از نفوذ فرزندش و سياست‌هاي ناموفق وي بكاهد، همان‌طور كه تغييراتي‌ كه توسط ملك سلمان صورت گرفت، به نظر مي‌رسد با هدف راضي كردن داخل عربستان و آمريكايي‌ها انجام شد.

به نظر اين كارشناسان، دولت سعودي پس از قتل خاشقجي سياست كنار گذاشتن شاهزاده‌هاي متنفذ از مناصب حكومتي و به حاشيه راندن آنها را متوقف كرده است و تلاش دارد تسامح بيشتري با آنها داشته باشد و طيفي از آنها را هم وارد نقش‌آفريني حكومتي كند. درواقع، وحشتي بزرگ از فشارهاي بين‌المللي بر خاندان سلطنتي حاكم شده و اين برداشت وجود دارد كه اگر خاندان حاكم متحد نباشند سقوط خواهند كرد و رمز بقاي آنها در اتحاد دوباره آنهاست.

7. گذار نسلي در خاندان آل سعود با افراد باتجربه‌تر

عربستان سعودي در چند سال اخير درگير گذار اجتناب‌ناپذير از نسل اول خاندان آل سعود يعني فرزندان ملك عبدالعزيز به نسل دوم و سوم بوده است و دراين‌بين، به‌دليل ماجراجويي و برخوردهاي تند محمد بن سلمان اين‌ روند موجب نارضايتي شده بود. محمد بن سلمان با ايجاد تغييرات گسترده در سطوح مختلف ازجمله در مناصب سياسي، امنيتي و نظامي اقدام به روي‌كار آوردن افراد نزديك به خود و به‌حاشيه راندن افراد پرنفوذ خاندان آل سعود كرده بودند؛ براي مثال، مي‌توان به‌حاشيه راندن محمد بن نايف، وليعهد و وزير كشور؛ متعب بن عبدالله، وزير گارد ملي؛ بندر بن سلطان، رئيس سازمان امنيت؛ و سلمان بن سلطان معاون وزير دفاع؛ و خانواده ملك فيصل اشاره كرد. به نظر كارشناسان حاضر در نشست، اين تندروي محمد بن سلمان روند اين گذار نسلي را با مشكل روبه‌رو كرده بود و ملك سلمان با توجه به سابقه و تجربه بيشتر سعي دارد با دخيل كردن افراد و شاهزادگان مؤثر اين امر را تسهيل كند كه انسجام داخلي خاندان به‌خطر نيفتد.

8. ارسال پيام به شاهزادگان و خاندان‌هاي قدرتمند آسيب‌ديده از اقدامات محمد بن سلمان

محمد بن سلمان در راستاي تلاش‌هاي خود در تثبيت پايه‌هاي قدرت و به‌اصطلاح مبارزه با فساد با برخي از شاهزادگان مؤثر و خاندان‌هاي قدرتمند سعودي، برخوردهاي خشن داشت و زمينه نارضايتي ايشان را فراهم كرده بود. به نظر برخي از كارشناسان حاضر در نشست، روي‌كار آمدن ابراهيم العساف و همچنين تركي بن طلال بن عبدالعزيز آل سعود، برادر وليد بن طلال و خالد بن طلال به‌عنوان يكي از آسيب‌ديدگان روندهاي افراطي محمد بن سلمان مي‌تواند اين پيام را براي شاهزادگان و سرمايه‌گذاران داخلي و خارجي در عربستان سعودي داشته باشد كه از اين پس، دولت اين كشور برخورد مناسب‌تري با ايشان خواهد داشت.

9. تغييرات در ساختار امنيتي عربستان سعودي

يكي از شكست‌هاي عربستان سعودي در سال‌هاي اخير، شكست‌هاي امنيتي در پرونده‌هاي مختلف داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي بوده است. شايد قتل جمال خاشقجي و رسوايي دستگاه امنيتي عربستان در اين قضيه، زمينه را براي بازنگري در ساختار امنيتي عربستان سعودي فراهم كرد. با توجه به تغييرات اخير در ساختار امنيتي و روي‌كار آمدن شخص باتجربه‌اي همچون مساعد بن محمد العيبان، فرزند محمد العيبان (يكي از بنيان‌گذاران استخبارات عربستان سعودي در زمان ملك سعود) و همچنين داراي سابقه كار در دوران چند پادشاه به‌نوعي مي‌توان بازگشت عربستان به رويكردهاي سابق امنيتي خود را عنوان كرد. به نظر برخي از كارشناسان حاضر در نشست، امكان تضعيف موقعيت نيروهاي امنيتي با رويكردهاي تهاجمي وجود دارد و لايه‌هايي كه در گذشته در ساختار امنيتي عربستان سعودي اثرگذار بوده‌اند توانسته‌اند مجدد در دستگاه امنيتي عربستان سعودي قدرت يابند.

البته برخي ديگر از كارشناسان حاضر در نشست بر اين باورند كه اين تغييرات ظاهري بوده و تا زماني كه محمد بن سلمان بر ساختار امنيتي عربستان سعودي تسلط دارد، صحبت از تغيير رويكرد و بازسازي ساختار امنيتي تحليلي ساده‌انگارانه است؛ زيرا دستگاه امنيتي عربستان بيش از آنكه بر رويكردهاي سازماني متكي باشد، به تصميمات شخصي ملك سلمان و محمد بن سلمان وابسته است.

 

پيامدهاي داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي

با توجه به برخي نظريات متعارض كارشناسان حاضر در نشست، تغييرات در كابينه عربستان سعودي داراي پيامدهايي در سطح داخلي منطقه‌اي و بين‌المللي است. مهم‌ترين پيامدهاي ذكرشده را مي‌توان اين‌گونه بيان كرد:

1. بازگشت عربستان سعودي به سياست‌هاي محافظه‌كارانه به‌جاي سياست‌هاي تهاجمي در سطح داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي؛

2. كاهش رفتارها و اقدامات افراطي و خودسرانه محمد بن سلمان در مسائل سياست داخلي و خارجي؛

3. بازسازي و ترميم دستگاه‌هاي امنيتي عربستان سعودي و به‌كارگيري عناصر به‌حاشيه‌رفته در چند سال اخير؛

4. تثبيت قدرت محمد بن سلمان در گارد ملي عربستان سعودي و كاهش نگراني از كودتاي احتمالي آن با روي‌كار آمدن عبدالله بن بندر آل سعود؛

5. تقويت رويكرد‌هاي اقتصادي در سياست خارجي عربستان سعودي؛

6. اجماع بيشتر در خاندان آل سعود درمورد سياست‌هاي داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي به‌دليل دخيل شدن بيشتر ايشان در قدرت و تثبيت داخلي؛

7. كاهش فشار بين‌المللي بر عربستان سعودي به‌دليل تغييرات كنوني به‌خصوص فشارهاي موجود در كنگره آمريكا؛

8. همكاري بيشتر عربستان سعودي با آمريكا به‌خصوص شكل سنتي آن و پرهيز از هزينه‌سازي براي اين كشور؛

9. احتمال تقويت روند صلح يمن و ورود جدي‌تر رياض به مذاكرات با انصار الله؛

10. تغيير رويكرد عربستان سعودي نسبت به سوريه و ورود به عرصه تنش‌زدايي با نظام اين كشور؛

11. احتمال كاهش تنش با قطر و تركيه؛

12. افزايش رايزني‌هاي سياسي و اقتصادي براي افزايش قيمت نفت با همكاري بازيگران عمده بازار نفت همچون روسيه، عراق و ايران؛

13. باقي ماندن سطح كنوني تنش با جمهوري اسلامي ايران و جلوگيري از افزايش آن؛

14. كاهش ظاهري قدرت محمد بن سلمان و تمركز بيشتر وي بر افزايش و تثبيت قدرت در پشت پرده سياست‌هاي داخلي، خارجي و امنيتي؛

15. كاهش سطح اقدامات خصمانه و افزايش فشارهاي ديپلماتيك عليه محور مقاومت.

 

جمع‌بندي و توصيه‌هاي راهبردي

عربستان سعودي اكنون چه به‌صورت مستقيم و چه غيرمستقيم (نيابتي توسط گروه‌هاي تروريستي) به منافع جمهوري اسلامي ايران در كل منطقه غرب آسيا حمله مي‌كند و در عرصه اقتصادي نيز در ايجاد محدوديت و تحريم براي كشورمان مي‌كوشد. ملك سلمان و محمد بن سلمان از ضد ايراني‌ترين افراد خاندان آل سعود هستند كه تاكنون در اين خاندان به قدرت رسيده‌اند و براي كاهش نفوذ جمهوري اسلامي ايران از هيچ اقدامي دريغ نمي‌كنند كه اين امر را ما در سياست‌هاي ضد ايراني بي‌سابقه عربستان سعودي شاهد هستيم. ايشان در راهبرد كلان خود، جمهوري اسلامي ايران را اصلي‌ترين دشمن عربستان سعودي تعريف كرده است.

گفتني است بين كارشناسان حاضر در نشست بر سر تمايل عربستان سعودي به تغيير نظام در ايران اختلاف وجود داشت. برخي از كارشناسان بر اين باورند كه مقامات عربستاني به‌دليل روشن نبودن فضاي ايران بعد از تغيير نظام و همچنين بي‌ثباتي حاصل از آن، موافق تغيير نظام در ايران نيستند و فقط سياست تضعيف ايران و محور مقاومت را پيگيري مي‌كنند. درمقابل، برخي از كارشناسان حاضر در نشست بر اين نظر بودند كه عربستان به‌دليل حمايت آشكار و پنهان از حاميان تغيير نظام و همچنين تشويق آمريكا براي انجام عمليات نظامي عليه ايران در جهت سياست تغيير نظام حركت مي‌كند.

درهرصورت، چه با راهبرد تغيير نظام و چه با راهبرد تغيير رفتار، كالاي راهبرد ضد ايراني در سياست داخلي و خارجي عربستان سعودي ارزش ‌افزوده فرواني دارد؛ اين كشور ازيك‌سو مي‌تواند مخالفان داخلي و شاهزادگان را با پررنگ كردن تهديد ايران به‌عنوان دشمن خارجي سركوب كند و ازسوي‌ديگر، ائتلاف‌هايي را عليه تهديدات برساخته خود تشكيل دهد و به‌نوعي به هژموني منطقه‌اي خود تسريع ببخشد و در آخر، با اقدامات ضد ايراني همسو با لابي‌هاي ضد ايراني فعال در سياست خارجي آمريكا، حمايت ايشان را جلب نمايد.

با توجه به توضيحات فوق به‌نظر مي‌رسد تغييرات كنوني در كابينه عربستان سعودي بيشتر بر روابط اين كشور با آمريكا اثر مي‌گذارد. به نظر كارشناسان حاضر در نشست، با وجود تيم ضد ايراني در كاخ سفيد و تداوم قدرت محمد بن سلمان، نمي‌توان از تغييرات اين‌چنيني، انتظار تأثير چنداني بر روابط عربستان و ايران داشت؛ ولي درگيري محمد بن سلمان در امور داخلي حداقل مي‌تواند مانعي بر افزايش سطح سياست‌هاي ضد ايراني اين كشور باشد و تاحدودي فشار را بر محور مقاومت كم كند.

كارشناسان پيشنهاد‌هايي بعضاً متعارضي را نيز براي كاهش سطح تهديدات عربستان سعودي ارائه كرده‌اند كه مهم‌ترين آنها عبارت‌اند از:

1. تلاش درجهت تبديل رقابت خصمانه به رقابت منطقه‌اي با پيگيري ديپلماسي؛

2. تلاش براي جلوگيري از موفقيت هرچند جزئي عربستان سعودي در پرونده‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي در حوزه‌هاي سياسي، امنيتي و اقتصادي؛ زيرا موفقيت اين كشور منجربه كاهش انزواي كنوني عربستان سعودي در سطح بين‌المللي خواهد شد و محمد بن سلمان را درجهت تقويت جايگاهش در داخل و خارج كمك خواهد كرد.

3. ارسال سيگنال و پيام مثبت در شرايط فعلي اين ابهام را براي مقامات سعودي ايجاد مي‌كند كه ايران در شرايط ضعيفي است و بايد اگر اقدامي درجهت بهبود صورت گيرد، ازسوي عربستان يا با واسطه‌هاي قوي باشد.

 

Contents

  • The US withdrawal from the INF and its consequences for international security
  • Warsaw Summit and its consequences for Iran-Europe Relations
  • The rise of Yellow Jackets in France and its impact on the country's international and Middle Eastern policies
  • Outlook of the trade war between the United States and China
  • The Zionist regime and feasibility of waging a new war against the resistance front
  • Recent developments in Afghanistan peace process and its consequences for Iran
  • Feasibility of using economic corridors by Iran with special focus on Zarif's recent visit to India
  • Turkey's policy toward the Syria crisis after troops pullout
  • Monthly meeting report: Assessing the latest developments within the Saudi Arabian cabinet