ميانجيگري روسيه در مناقشه قرهباغ:
ژئوپليتيك صلح يا تقلا براي حفظ نفوذ؟
موقعيت ژئوپليتيكي قرهباغ و شرايط كنوني آن تمام دولتهاي پيراموني را به نحوي تحت تأثير خود قرار داده است. روسيه بهعنوان يكي از بازيگران اصلي اين صحنه، از آغاز و به نوعي در پيدايش و تداوم روند بحران مشاركت داشته است. هر چند روسيه با قرهباغ پيوند فضايي - جغرافيايي مستقيم ندارد، اما در منطقه نقش تعيين كنندهاي دارد و خواهد داشت. روسيه، علاوه بر اينكه از تلاشهاي گروه مينسك براي حل بحران قرهباغ و برقراري صلح در منطقه حمايت ميكند، عليالخصوص در سالهاي اخير به كرات مشاهده ميكنيم كه سعي دارد با رويكرد ميانجيگري در چارچوب برگزاري نشستهاي سهجانبه با مقامات عالي رتبه آذربايجان و ارمنستان قدمهاي مثبت و بنيادين براي حل بحران قرهباغ بردارد. اما، واقعيت مسئله اين است كه چرا روسيه به يكباره بعد از گذشت نزديك به دو دهه از آغاز بحران قرهباغ چنين جديتي را از خود براي حل مسئله نشان ميدهد؟ دلايل اصلي اين موضوع را ميتوان در چارچوب تعلقات ژئوپليتيكي روسيه در قفقاز جنوبي مورد تحليل قرار داد.
روند فعلي حاكي از اين است كه روسيه پس از تلاشهاي آمريكا براي كم رنگتر كردن نفوذ اين دولت در قفقاز جنوبي بر فعاليتهاي ديپلماتيك خود افزوده است و بعد از جنگ آگوست 2008 گرجستان در اوستياي جنوبي و كنترل اوضاع با جديت بيشتري مسائل قفقاز را دنبال ميكند. مهمترين دليل اين مسئله تلاشهاي آمريكا براي نفوذ بيشتر در حوزه درياي سياه و قفقاز ميباشد. آمريكا به شدت از عضويت اوكراين و گرجستان در ناتو حمايت ميكند. بعد از عضويت بلغارستان و روماني در ناتو، روسيه تقريباً از جانب غرب به محاصره ناتو درآمده است. با عضويت اوكراين و گرجستان، روسيه از طرف جنوب نيز محاصره شده و بدين ترتيب ارتباط ناتو با حوزه خزر و آسياي مركزي از روي قفقاز برقرار خواهد شد. اين وضعيت به هيچ وجه خوشايند روسيه نيست و در واقع جنگ گرجستان نيز نتيجه اين امر محسوب ميشود. پس تا مادامي كه روسيه منافع ملي خود را در منطقه در خطر ميبيند، به نوعي سعي خواهد كرد با سازماندهي منطقه از هر نوع فرصتي براي تعميق مناسبات خود با كشورهاي منطقه استفاده نمايد.
در رابطه با مناقشه قرهباغ نيز چنين سناريويي مطرح است. در حقيقت، با توجه به تحريمهاي ارمنستان از جانب آذربايجان و تركيه به خاطر مسئله قرهباغ كه موجب روي آوردن ارمنستان به روسيه بوده و به تيع آن، به دليل حمايت روسيه از ارمنستان در مناقشه قرهباغ، روسيه به هيچ وجه از روند فعلي مناسبات مسكو با باكو و آنكارا خرسند نيست. البته، به دليل وابستگي ارمنستان به روسيه در بعد دفاعي- امنيتي باز نميتوان در صورت حل مناقشه قرهباغ درباره فاصلهگيري ارمنستان از روسيه نظر داد. حتي، در چنين شرايطي نزديك شدن ارمنستان در كوتاه مدت به غرب دور از انتظار است. اما در مقابل، روسيه ميتواند در سايه حل بحران قرهباغ روابط خود را با آذربايجان و تركيه توسعه بدهد. روسيه ميخواهد با حل زود هنگام بحران قره¬باغ و به تبع آن جلب رضايت تركيه از روند رو به توسعه مناسبات مسكو با آنكارا و نيز اعتماد متقابلي كه در سالهاي اخير بين طرفين شكل گرفته است، محافظت نمايد. بنابراين، به نظر ميرسد روسيه در يك تغيير نسبتاً آشكار سعي دارد روابط خود با ارمنستان را بر پايه مناسباتش با آذربايجان و تركيه تنظيم نمايد؛ چرا كه روسيه از نظر منافع ژئوپليتيكي براي مقابله با استراتژي ناتو حداقل به روابط عادي با آذربايجان و تركيه نياز دارد. در واقع روسيه براي دور كردن آمريكا از مسائل منطقه در انديشه تحكيم مواضع مسكو در قفقاز ميباشد.
از ديگر دلايل رويكرد اخير روسيه نسبت به حل بحران قرهباغ، اين است كه روسيه تلاش دارد با پيشبرد گزينه سه منهاي يك (روسيه، آذربايجان، ارمنستان منهاي گرجستان)، با دور كردن آذربايجان از گرجستان اين كشور را در منطقه منزوي كرده و در تنگنا قرار دهد. از طرف ديگر، هر چند روسيه در گرجستان علاوه بر موفقيت نظامي، با شناسايي استقلال آبخازيا و اوستياي جنوبي يك پيروزي سياسي نيز كسب كرد، با اين وجود قطع كامل روابط آن با گرجستان بر انزواي ارمنستان بيش از پيش افزوده است. به اين دليل، از ديد روسيه، حل زود هنگام بحران قرهباغ اتفاق خوشايندي است كه ميتواند با فراهم ساختن بسترهاي لازم براي بازگشايي مرز تركيه - ارمنستان و بهبود مناسبات بين طرفين موجب آسايش خاطر ارمنستان متحد استراتژيك روسيه در قفقاز جنوبي و رهايي آن از وابستگي به گرجستان باشد. اين در حالي است كه بعد از حل بحران قرهباغ، زمينه براي انتقال لولههاي حامل انرژي و مسيرهاي مواصلاتي از گرجستان به خاك ارمنستان مهيا خواهد شد. گذشته از اين، در صورتي كه روسيه بتواند در مسير حل بحران قرهباغ موفق عمل كند، ميتواند در سايه تعميق روابط با جمهوري آذربايجان بخش قابل توجهي از منابع انرژي حوزه خزر و آسياي مركزي را در چارچوب همكاريهاي دوجانبه و طرحهاي مشترك به بازارهاي مصرف اروپا منتقل نمايد. در ضمن، اين موضوع ميتواند تا حد گستردهاي از نفوذ آمريكا در منطقه بكاهد.
از ديد تعلقات ژئوپليتيكي، روسيه به دنبال اين است كه با هر دو كشور ارمنستان و آذربايجان روابط خوبي داشته باشد. از ديد روسيه، ارمنستان در حوزه استراتژيك و نظامي، آذربايجان نيز بلحاظ منابع انرژي و مالي از اهميت زيادي برخوردارند. از طرف ديگر روسيه خود را در شرايطي ميبيند كه مجبور است رضايت هر دو طرف را جلب نمايد. اما، در صورت بروز دوباره جنگ بين ايروان و باكو باز سناريوهاي پيشين تكرا خواهد شد و روسيه در جبهه ارمنستان و تركيه در جبهه آذربايجان قرار خواهند گرفت و چنين اتفاقي به راحتي ميتواند موجب تيرهگي مجدد در مناسبات مسكو با آنكارا كه در حال حاضر يكي از بزرگترين شركاي تجاري روسيه محسوب ميشود و نيز آذربايجان كه روسيه در تلاش است به دليل منابع انرژي اين كشور خود را بيش از پيش به آن نزديكتر نمايد، خواهد شد.
التعليقات