بحران سوريه: حضور نظامي روس‌ها و واگرايي در روابط رياض ـ قاهره


بحران سوريه: حضور نظامي روس‌ها و واگرايي در روابط رياض ـ قاهره
 
 
شنبه 25 مهر 1394

 

اقدام روسيه در استقرار نيرو در پايگاه نظامي خود در طرطوس و بندر لاذقيه و بمباران هوايي هدفمند مواضع گروه‌هاي مختلف تروريستي مخالفان نظام سوريه درپي ناكارآمدي ائتلاف كشورهاي غربي ـ عربي به رهبري آمريكا براي سركوب داعش از سويي، و ناكامي بزرگ در تقويت جبهه مخالفان ميانه‌رو بشار اسد (در قالب نيروهاي ليبرال يا ارتش آزاد) از سوي ديگر، با واكنش گسترده منطقه‌اي و بين‌المللي روبرو شده است. قبل از پرداختن به موضع مصر در تحولات سوريه و مداخله نظامي آن، بد نيست نگاه كلي بر تأثيرات منطقه‌اي حضور نظامي روس‌ها و واكنش‌هاي موافقان و مخالفان اين مداخله داشته باشيم.
گزاره‌هاي موجود در مورد شكل‌گيري حملات تهاجمي روسيه در قبال دولت‌هاي عربي و غربي مخالف بشار اسد، حاكي از آن است كه روسيه برعكس انقلاب‌هاي بهار عربي كه به از دست رفتن متحدان نزديك كرملين در منطقه، نظير ليبي و نيز آشوب‌هاي اجتماعي گسترده در شمال آفريقا كه به بي‌ثباتي و رشد جريانات افراطي منجر شد، اينبار حاضر به تسليم و يا سازش بر سر سوريه با غرب نيست و براي بقاي رژيم بشار اسد با پرداخت هزينه، به‌دنبال ايفاي نقش مؤثر در معادلات منطقه‌اي است؛ چراكه پس از بحران اوكراين، آوردگاه سوريه براي مرد قدرتمند كرملين، آزمون سختي است و به‌نظر مي‌رسد تصميم‌سازان روس با ملاحظات دقيق راهبردي و در بزنگاه سخت تاريخي، قصد احياي قدرت روسيه و حفظ تنها منطقه نفوذ خود را دارند.
گويا شرايط نابسامان سوريه و گسترش تروريسم افسارگسيخته در منطقه، سيل آوارگان سوري ـ عراقي به‌سوي قاره سبز، و اذعان ناكامي رسانه‌هاي غربي و عربي در مبارزه با تروريسم، همه به شكل‌گيري سياست تهاجمي روس‌ها در منطقه كمك كرده است. گرچه غرب منطق روس‌ها را مبني بر كمك به بقاي بشار اسد در راستاي مبارزه با داعش و ديگر گروه‌هاي تروريستي منتسب به القاعده نمي‌پذيرد و همچنان اصرار به رفتن بشار اسد دارد، ولي تغيير ميداني عرصه جنگ و هماهنگي جبهه روسي ـ سوري و پيوستن ضمني ايران و عراق به اين ائتلاف نوظهور ضدداعش در منطقه، تصميم‌سازان كاخ سفيد را در شرايط دشواري قرار داده است.
همان‌طور كه آمريكا تلويحاً با حمايت از مداخله روسيه در جنگ سوريه اذعان مي‌دارد، بايد اين حملات محدود به مواضع داعش باشد و جبهه ميانه‌رو و خيالي غرب همچنان براي جايگزيني نظام بشار اسد  تقويت شود. بنايراين، اولين تأثير و پيامد مداخله نظامي روسيه در جنگ سوريه، پذيرش حوزه نفوذ اين كشور و نيز اذعان به شكست سياست‌هاي گذشته آمريكا در منطقه است. گرچه در وضعيت فعلي، روسيه قدرت هم‌طراز با آمريكا نيست و قصد هماوردي با غرب هم ندارد، ولي تلاش دارد كه با فرصت‌طلبي و با پرداخت هزينه كم، بيشترين سود را از بحران خودساخته غرب در شكل‌گيري گروه‌هاي تروريستي در منطقه داشته باشد و حتي به‌عنوان ناجي در مبارزه با تروريسم نزد افكار عمومي دنيا معرفي شود.
تا اينجا محاسبات ژئوپليتيكي روس‌ها درست از آب درآمده، به طوري كه سياست اردوغانيسم در حمايت از تكفيري‌ها و اعمال منطقه نفوذ در نزديكي مرز سوريه و شهر حمص و ادلب، به‌خاطر حضور هوايي مؤثر روس‌ها و نيز تفكر سعودي در گسترش نفوذ مذهبي و ساقط كردن دولت علوي بشار اسد در منطقه بي‌اثر شده است.
ايران نيز در كنار روسيه و پشتيباني مادي و معنوي از جبهه مقاومت، به متغير مستقل و اثرگذار در معادلات پيچيده منطقه بدل شده است؛ ولي در اين ميان موضع مصر در مورد بحران سوريه و حضور قدرتمند روس‌ها در حمايت از بشار اسد به‌عنوان يكي از اضلاع قديمي قدرت منطقه‌اي در كنار تركيه، ايران، و عربستان با ابهاماتي روبروست.
آيا مي‌توان نقش مستقلي را براي مصر در تحولات سوريه قائل شد؟ در صورت زاويه داشتن نگاه مصر به تحولات سوريه با عربستان آينده، اين روابط دو كشور چگونه رقم خواهد خورد؟ و آيا موضع همسو با روسيه و حمايت از بقاي نظام بشار اسد مي‌تواند شرايط براي نزديكي بيشتر قاهره ـ مسكو و به تبع آن ايران فراهم سازد؟
مصر در دوره زمامداري عبدالفتاح السيسي همچنان با بحران داخلي به‌دليل شكاف سياسي و اجتماعي ناشي از تداوم تقابل دو جريان طيف اسلام‌گراي اخوان‌المسلمين و نيز گروه‌هاي ملي و ليبرال روبروست. از سوي ديگر، عدم توافق بر مصالحه سياسي با اخوان‌المسلمين مصر، موجب شده برخي از جريان‌هاي راديكال وابسته به اين گروه، ضمن پاسخ مثبت به خواست گروه‌هاي تندرو تكفيري فعال در صحراي سينا تحت عنوان (ولايت سينا)، شرايط را براي راديكاليزه شدن و بروز خشونت سياسي گسترده در جامعه فراهم سازند.
بنابراين مصر جديد، به‌دليل ناتواني در اجماع داخلي در تشكيل دولت قدرتمند با مشاركت تمام گروه‌هاي سياسي، توانايي لازم را براي اثرگذاري بر روند تحولات منطقه‌اي ندارد و از بازيگر توانمند منطقه‌اي، به بازيگر حاشيه‌اي بدل شده است. همچنين، عربستان به‌دليل تضادهاي ايدئولوژيكي و رقابت بر سر رهبري ديني جهان سني، در سرنگوني دولت اسلام‌گرايان به رهبري محمد المرسي، نقش اصلي را برعهده داشت و در فرداي كودتاي سفيد ارتش با قطع كمك‌هاي مالي ـ نظامي آمريكا تلاش كرد با ارسال كمك‌هاي مالي و حمايت از اقدام ارتش، شرايط را براي نفوذ در سياست خارجي مصر و نيز هم‌پيماني با آن در پيشبرد اهداف منطقه‌اي و تحديد حوزه نفوذ منطقه‌اي ايران فراهم سازد.
تبلور عيني اين سياست در همراهي كج‌دار و مريز در حمله نيروهاي ائتلاف عربي تحت عنوان طوفان قاطع به رهبري عربستان به يمن بود. گرچه السيسي تحت فشار سياست‌هاي تهاجمي سعودي‌ها مجبور به همراهي و پشتيباني از عربستان در حمله به يمن براي سركوب حوثي‌ها شد، ولي به‌نظر مي‌رسد كه داستان سوريه براي مصر داستان ديگري است.
مصر جديد به رهبري ژنرال السيسي، در سوريه موضعي كاملاً متفات‌تر با جبهه گسترده عربي ـ غربي ضد بشار اسد گرفته و نه‌تنها حاضر به دفاع از سياست‌هاي مداخله‌گرايانه در سوريه براي تجهيز جريانات تكفيري و ساقط نمودن نظام سوريه نيست، بلكه آشكارا از راه‌حل‌هاي سياسي خاتمه بحران و پذيرش دولت بشار اسد به‌عنوان دولت قانوني سوريه حمايت مي‌كند و برعكسِ عربستان كه تأكيد به رفتن وي مي‌نمايد، بشار اسد را به‌عنوان بخشي از راه‌حل سياسي بحران پذيرفته است.
بنابراين، احتمال تنش بين قاهره ـ رياض بر سر آينده سياسي بحران سوريه وجود دارد. بدين‌ترتيب، مصر كه خود با خطر فزاينده رشد تروريسم در داخل و منطقه روبروست، بر پايداري دولت بشار اسد و لزوم هماهنگي سازمان‌يافته براي مبارزه با تروريسم پافشاري مي‌كند و در اين مسير، مواضع خويش را بسيار نزديك‌تر به روس‌ها و حتي ايران و عراق مي‌بيند، لذا واكنش رسمي قاهره به مداخله نظامي روسيه در سوريه در تعارض آشكار با عربستان و ديگر كشورهاي عربي حوزه حاشيه خليج فارس است. دليل اين امر را بايد ترس دولت نظامي مصر از قدرت‌يابي جريانات افراطي اسلام‌گرا تحت عنوان داعش، جبهه النصره، و جيش‌الاسلام دانست و حتي گروه‌هاي مخالف به‌اصطلاح ميانه‌رو دولت سوريه كه به جنبش اخوان تعلق دارند، خطري جدي براي آينده نظام سياسي مصر محسوب مي‌گردند.
بنابراين، طبيعي است كه مصر ناكارآمدي نيروهاي ائتلاف تحت رهبري آمريكا را عاملي بر گسترش نفوذ داعش در منطقه و سرايت به مصر اعلام نمايد و در اين ميان، از آمادگي دولت مصر براي ديدارهاي امنيتي با مقامات سوري براي تبادل اطلاعات و مبارزه با تروريسم استقبال كند.
هدف مصر، حفظ ساختار سياسي سوريه و جلوگيري از قدرت‌يابي گروه‌هاي تندرو مذهبي است؛ ازاين‌رو، واكنش مقامات مصري به حملات روسيه عليه مواضع تروريست‌ها مثبت بوده و اين شرايط جديد، عرصه را براي اقدامات عربستان در منطقه تنگ‌تر خواهد كرد.
گرچه مصر و عربستان به‌دليل همين اختلاف‌نظر اساسي حاضر به تنش بيشتر و رشد بي‌اعتمادي دوسويه در مديريت بحران منطقه‌اي نيستند، با وجود اين، خطوط قرمز مصري‌ها در ارتباط با گروه‌هاي تروريستي و پافشاري عربستان بر تداوم سياست حمايت از جريانات تكفيري، به گسست بيشتر روابط خواهد انجاميد. از سوي ديگر، عدم مسئوليت‌پذيري دولت آمريكا و متحدان آن در مبارزه با تروريسم، مقامات مصري را به اين نتيجه رسانده كه آمريكا و هم‌پيمانان منطقه‌اي‌اش نه‌تنها قصد سركوب و مبارزه اصولي با اين پديده شوم را ندارند، بلكه تداوم اين وضعيت بحراني را به‌نفع منافع ملي خويش مي‌بينند. بنابراين، ورود روسيه به جنگ تروريسم، با استقبال آشكار مصري‌ها روبرو شده است. هم‌زمان با اين وضعيت، قاهره از احياي روابط استراتژيك با مسكو و خريد سلاح پيشرفته نظامي حمايت مي‌كند.
گرچه زود است كه از احياي افسانه‌اي قدرت روس‌ها در خاورميانه حرفي به‌ميان آيد، اما با عقب‌نشيني اجباري آمريكا از مواضع تهاجمي خويش در سوريه و اعتراف به بخشي از راهبردهاي اشتباه از سوي انديشكده‌هاي آمريكايي در منطقه حاكي است كه دوره نظام تك‌قطبي در جهان با چالش‌هاي جدي روبروست.
شايد حضور روس‌ها در هارتلند بزرگ و تمايل چين به‌همراهي آنها و در كنار ايران نكته پاياني بر سياست يك‌جانبه‌گرايانه و تحديد برخي از قدرت وابسته به غرب قلمداد گردد. از اين زاويه، مصر به‌عنوان يكي از كانون‌هاي قدرت در منطقه، در صورت رهايي از مشكلات داخلي و كاستن از وابستگي سياسي و مالي به غرب و عربستان، نقش مستقل‌تري را در تحولات دنياي عرب ايفا خواهد كرد. در هر صورت، امنيت مصر همانند ديگر كشورهاي عربي، با تهديد گسترش تروريسم و بروز جنگ داخلي روبروست.
مصر ناگزير به اتخاذ مواضع قاطع‌تر درباره تحولات سوريه و معادلات قدرت در منطقه شده است. دور شدن مصر از عربستان و نزديكي آن به روسيه، به‌نفع ايران هم ارزيابي شده است؛ چراكه تنها كشوري كه در منطقه هنوز فضاي پس از امضاي توافق ايران با گروه 1‌+5 را نپذيرفته و همچنان در تلاش است كه از تثبيت قدرت ايران در منطقه جلوگيري كند عربستان است. بنابراين، در كل، نگاه مصر به تحولات سوريه مي‌تواند نكته مثبت و زمينه‌ساز هم‌گرايي و گشودن باب جديد در گفتگوهاي منطقه‌اي براي حل سياسي بحران سوريه باشد؛ امري كه ايران هم از آن حمايت مي‌كند.