همگرايي راهبردي ميان هند و ژاپن


امروزه در عرصه تحولات سياسي و امنيتي قاره آسيا شاهد شكل‌گيري ائتلاف‌ها و يا اقداماتي درجهت تقويت ائتلاف‌هاي موردنظر ميان طرف‌هاي منطقه‌اي هستيم. اين ائتلاف‌ها درواقع در زير سايه فعل و انفعالات ميان كنشگران و بازيگران منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي درحال شكل‌گيري است. شاخص‌ترين اين ائتلاف‌سازي‌ها و يا به تعبيري ايجاد شراكت‌هاي راهبردي در اين قاره، شراكت و يا ائتلاف ميان دو كشور هند و ژاپن است. هر دو كشور در طول تاريخ روابط خود با استفاده از پيشينه‌هاي مشترك فرهنگي و تمدني توانسته‌اند روابط ميان خود را به سطحي قابل قبول و چشمگير در حوزه‌هاي راهبردي، امنيتي و تجاري ـ اقتصادي برسانند. سفرهاي چندگانه نخست‌وزيران هند و ژاپن به كشورهاي يكديگر در طول چند دهه اخير و توافقات ميان آنها براي ايجاد يك شراكت راهبردي در سطوح منطقه‌اي و جهاني خود دراين‌زمينه گوياي امر است.

اما سفر نارندرا مودي، نخست‌وزير هند به ژاپن در نوامبر 2016 نقطه عطفي در روابط ميان دو كشور محسوب مي‌شود. در اين سفر، طرفين بر سر همگرايي و انسجام ميان راهبردهاي خود در مناطق اقيانوس هند و آرام توافقاتي را به انجام رساندند. علت همگرايي روزافزون ميان اين دو قدرت بزرگ آسيايي چيست؟
بايد گفت دو عامل اصلي در شكل پيدا كردن همگرايي ميان راهبردهاي طرفين مؤثر واقع شده است: اول درك و تصورات مشترك طرفين درقبال روندهاي جديد شكل‌گرفته در مناطق اقيانوس هند و آرام؛ و دوم پيوند سياست موردنظر هند درقبال همسايگان شرقي خود در منطقه جنوب شرقي آسيا موسوم به سياست كنش در شرق و سياست موردنظر ژاپن در منطقه اقيانوس آرام و هند براي بسط و توسعه نفوذ خود در اين مناطق. درواقع منافع مشترك طرفين در مناطق مورد اشاره سبب شده تا اين دو روابط ميان خود را هرچه بيشتر به يكديگر نزديك كنند.
در هر دو عامل، هند و ژاپن به‌نظر مي‌رسد تلاش دارند تا خود را به‌عنوان وزنه‌اي درمقابل نفوذ راهبردي چين مطرح كنند. ازيك‌طرف حضور فعالانه و توسعه روابط با كشورهاي حوزه آسياي جنوب شرقي چه از طرف هند و چه از طرف ژاپن و از طرفي ديگر پيشبرد ابتكارات چين در منطقه كه درواقع باعث شكل‌گيري يكي از روندهاي مهم و تأثيرگذار در مناطق پيراموني اين دو كشور شده است سبب گشته تا هند و ژاپن نگراني‌هايي درقبال ابتكارات موردنظر چين در منطقه داشته باشند. برداشت اين دو كشور اين است كه گسترش فعاليت‌هاي دريايي چين در قالب راهبرد جاده ابريشم دريايي در مناطق جنوب شرق آسيا، اقيانوس هند و آب‌هاي اطراف شبه‌قاره هند، و در ادامه رسيدن چين به سواحل شرق آفريقا باعث خواهد شد تا محدوديت‌هايي راهبردي بر اين دو قدرت بزرگ آسيايي يعني دهلي نو و توكيو اعمال گردد.
اما درمقابل روندهاي جديد شكل‌گرفته چه اقداماتي از سوي اين دو كشور در جريان است؟

  1. دولت هند به رهبري نارندرا مودي، نخست‌وزير اين كشور درست چند روز پس از مجمع يك كمربند ـ يك جاده در شهر پكن (ماه مه 2017)، با تشكيل اجلاس بانك توسعه آفريقا در شهر احمدآباد ايالت گجرات اين كشور، از طرحي پرده‌برداري كرد كه پيشتر با نخست‌وزير ژاپن (شينزو آبه) توافق كرده بود. اين طرح نام كريدور رشد آسيا ـ آفريقا را به خود گرفته است. اين ابتكار بزرگ منطقه‌اي با مشاركت هند و ژاپن و با هدف همگرايي بهتر اقتصادهاي مناطق آسياي جنوب شرقي، جنوب و شرق آسيا به‌همراه كشورهاي اقيانوسيه و آفريقا تشكيل شده است. هدفي ديگر از اجراي اين ابتكار، تقويت ارتباطات دريايي معطوف به مقابله با طرح‌ها و ابتكارات دريايي چين در منطقه اقيانوس هند است؛ اما اين ابتكار در مراحل ابتدايي خود قرار دارد و صرفاً طرحي بر روي كاغذ است كه نمي‌تواند چالش عمده‌اي درقبال حضور طولاني‌مدت و پروژ‌ه‌هاي سرمايه‌گذارانه زيرساختي چين در آفريقا و مناطق شرق اين قاره ايجاد كند.
  2. هند و درپيش گرفتن سياست كنش شرقي درقبال همسايگان خود و همچنين كشورهاي حوزه آسه‌آن. هدف هند در اين منطقه در ابتدا بهبود و تقويت زيرساخت‌هاي مناطق توسعه‌نيافته شمال شرقي كشور خود است. اين منطقه براي هند به‌منزله دروازه ورود به منطقه آسياي جنوب شرقي است. هند تلاش دارد تا با تقويت زيرساخت‌هاي مناطق داخلي شمال شرقي كشور خود، پروژه‌هاي راهبردي اتصال منطقه‌اي خود را به كشورهاي حوزه آسه‌آن برساند. دراين‌بين، نقش ژاپن و تلاش اين كشور در اين حوزه شايان توجه است. ظرفيت‌ها و قابليت‌هاي ژاپن همچون منابع مالي و فناوري‌هاي پيشرفته اين كشور مي‌تواند در پيشبرد طرح‌هاي توسعه مناطق آسياي جنوب شرقي و همچنين مناطق توسعه‌نيافته كشور هند مؤثر واقع شود.

درمجموع بايد گفت اجراي احتمالي ابتكارات موردنظر از جانب هند و ژاپن در كشورهاي موردنظر به‌خصوص در منطقه جنوب شرق آسيا، سبب خواهد شد تا اين كشورها با گزينه‌هاي متعددي براي جلب سرمايه‌گذاري مواجه شوند و بالطبع هند و ژاپن نيز به‌صورت غيرمستقيم بر وابستگي اين كشورها به چين تأثير خواهند گذاشت. اگرچه نمي‌توان حضور و ارتباطات گسترده چين با كشورهاي اين منطقه چه در آفريقا و چه در آسياي جنوب شرقي (كشورهاي حوزه آسه‌آن) و حجم عظيمي از روابط طرفين در حوزه تجارت را ناديده انگاشت. در آفريقا نيز ابتكار موردنظر (كريدور رشد آسيا ـ آفريقا) در مراحل ابتدايي خود قرار دارد و صرفاً طرحي بر روي كاغذ است كه نمي‌تواند چالشي عمده درقبال حضور طولاني‌مدت و پروژ‌ه‌هاي سرمايه‌گذارانه زيرساختي چين در آفريقا و مناطق شرق اين قاره ايجاد كند.