الگوي راهبردي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران


الگوي راهبردي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران براساس دو بعد بنيادين قدرت ملي، يعني «منابع» و «قابليت‌ها»، شكل مي‌گيرد. بُعد اول قدرت نرم جمهوري اسلامي را منابع تشكيل داده كه شامل دو مؤلفۀ «هويت» و «ايدئولوژي» است. بعد دوم قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران را قابليت‌ها تشكيل مي‌دهد كه شامل دو مؤلفۀ «ساختار» و «ژئوپليتيك» خواهد بود. به اين ترتيب براي تنظيم الگوي راهبردي قدرت نرم جمهوري اسلامي لازم است تا ابعاد و مؤلفه‌هاي آن تبيين گرديد.

چگونگي پيوند چهار مؤلفۀ هويت، ايدئولوژي، ژئوپليتيك و ساختار نظامي سياسي مي‌تواند ماهيت و الگوي راهبردي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران را انعكاس دهد. منابع قدرت نرم عموماً ماهيت اجتماعي و فرهنگي دارد. درحالي‌كه قابليت‌هاي قدرت نرم ايران داراي نشانه‌هاي ساختاري و ژئوپليتيكي بوده است. چگونگي پيوند چهار مؤلفۀ يادشده نشان مي‌دهد كه قدرت نرم ايران در راستاي بازتوليد ساختار سياسي، ارتقاي قابليت‌هاي ژئوپليتيكي در محيط منطقه‌اي، سازماندهي هويت مقاومت و بهينه‌سازي ايدئولوژي سياسي شكل گرفته است.

كتاب حاضر درصدد تحليل مفهوم قدرت، قدرت نرم و منابع تشكيل‌دهندۀ آن براساس رهيافت ايراني- اسلامي قدرت نرم خواهد بود. چنين رهيافتي مي‌تواند بخشي از سازوكارهاي برنامۀ 1404 و همچنين شكل‌بندي‌هاي مربوط به بيانيۀ گام دوم انقلاب اسلامي را در بر گيرد كه بخش قابل‌توجهي از بيانيۀ گام دوم ماهيت نرم‌افزاري داشته و با ضرورت‌هاي ساختاري، ژئوپليتيكي، ايدئولوژيك و هويتي جمهوري اسلامي ايران پيوند خورده است.

مسئله اصلي پژوهش آن است كه «منابع و قابليت‌هاي قدرت نرم جمهوري اسلامي كدام است و چه تأثيري در الگوي ساختاري قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران به جا مي‌گذارد؟»

نتايج كتاب بيانگر اين واقعيت است كه الگوي راهبردي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران براساس منابع و قابليت‌هاي سياسي، فرهنگي ـ اجتماعي، اقتصادي و دفاعي ـ نظامي؛ در حوزه‌هاي سياسي (حاكميت اخلاق اسلامي، خودباوري مسئولان نظام، دولت سرمشق، ساده‌زيستي مسئولان و غيره)، در حوزه‌هاي فرهنگي و اجتماعي (ايجاد فرصت‌هاي برابر، پيگيري و تحقق امنيت اجتماعي، همراهي اقشار نخبه، پيگيري تحقق مردم‌سالاري ديني، توجه به مباني هويتي و ارزش‌هاي ملي)، در حوزه‌هاي اقتصادي (دستيابي به شاخص‌هاي رشد اشتغال، رضايتمندي عمومي در جامعه، رفاه و امنيت اقتصادي، فرصت‌هاي برابر و توزيع مناسب درآمد، توسعه‌يافتگي اقتصادي و غيره) و در حوزه‌هاي دفاعي و نظامي (وجود ارتش و نيروي مكتبي، توان دفاع ملي، اقتدار دفاعي، دكترين دفاع همه‌جانبه، توان بازدارندگي) شكل مي‌گيرد.