سياست‌هاي اقليمي و تأثير آن بر امنيت جمهوري اسلامي ايران


مقدمه

قرن 21 سده‌اي با دگرگوني‌هاي سريع و گاه لحظه‌اي، ناامني‌هاي گسترده، تحولات نوظهور، روي‌كار آمدن رهبران دگرانديش، چالش‌هاي نوپديد و به‌تبع آنها، راه‌حل‌هاي بديع و نويني است كه هركدام از آنها ارزش بررسي موشكافانه را دارد. ازديگرسو، كوشش براي تأمين بيشينه امنيت همواره در پس كنش‌هاي انساني وجود داشته است؛ بااين‌حال، در ميان همه اين تحولات و ناامني‌ها، بزرگ‌ترين چالش زيست‌محيطي جهان بسيار مغفول مانده است. طي سال‌هاي گذشته، مسئله امنيتي تغيير اقليم توجه بخش بزرگي از كنشگران زيست‎محيطي، جغرافيايي و بعضاً سياسي را درپي داشته، اما اين تلاش‌ها تاكنون منجر‌به حل كامل مسئله نشده است.

آنچه امروز با عنوان «تغييرات اقليم» و «گرمايش جهاني» مطرح است، بيانگر يكي از تهديداتي است كه با روندي كند آغاز شده است و رفته‌رفته تشديد مي‌شود و در آينده‌اي نه‌چندان دور به تهديد وجودي تبديل خواهد شد. تغييرات آب‌وهوايي به‌مثابه عامل تهديدكننده امنيت انساني از آنجا مطرح شد كه در سال‌هاي آغازين دهه ۱۹۸۰، شواهد علمي نشان داد كه انتشار بي‌رويه گازهاي گلخانه‌اي مخاطراتي را براي جهان ايجاد مي‌كند. اين مخاطرات ممكن است زمان‌بر، بلندمدت، آرام و تدريجي و تأثير آنها هم به‌ همين منوال خاموش و پلكاني، اما ويرانگر و هولناك باشد.

تغييرات اقليمي به‌عنوان يكي از مخاطرات مهم اما مهجور امنيت بين‌الملل آثار يكساني بر همه كشورها نخواهد داشت؛ آن دسته از كشورهاي واقع در كمربند خشك جهان، به‌واسطه كاهش بارش ناشي از تغييرات آب‌وهوايي و ناكارآمدي مديريت منابع آبي بيشترين آسيب را خواهند ديد. ايران نيز ازجمله كشورهايي است كه با توجه به آب‌بر بودن صنايع و نقش پررنگ كشاورزي در اقتصاد آن بسيار آسيب‌پذير مي‌نمايد.

شايد اگر روزي به ايرانيان مي‌گفتند در روزهايي از زمستان 1396 ذخيره برف ايران به صفر خواهد رسيد، هيچ‌يك از آنان اين مسئله را باور نمي‌كردند؛ اما اين اتفاق در نهايتِ ناباوري به‌وقوع پيوست. از نظر بارشي، زمستان 96 براي ايرانيان سالي كم‌نظير و غيرعادي بود. زمستاني با دماهاي بالاي نرمال كه فصل بهار را تداعي مي‌كرد. اگرچه ايران در اقليم گرم و خشك قرار دارد و نيز سال‌هاست كه با معضل خشكسالي دست‌وپنجه نرم مي‌كند، سال 1396 را به‌ گونه‌اي ديگر تجربه كرد. براساس گزارش آماري دفتر مطالعات پايه آب شركت مديريت منابع آب ايران، مجموع بارش‌هاي كشور از ابتداي سال آبي[1] 1396 (ابتداي مهر 1396 تا 31 خرداد 1397) در مقايسه با ميانگين بلندمدت حدود سي درصد كاهش داشته و اين عيني‌ترين و محسوس‌ترين مصداق تغيير اقليم براي ايران است.

از زمان انقلاب صنعتي به‌اين‌سو، انتشار جهاني گاز دي‌اكسيد كربن و ساير گاز‌هاي گلخانه‌اي منجربه ظهور پديده‌اي با عنوان «گرمايش جهاني»[2] شده است. موضوع گرمايش جهاني و «تغييرات آب‌و‌هوايي» از آغاز قرن كنوني توجه و حساسيت بسياري را به خود معطوف داشته است؛ توجهي كه پيش از اين شاهد آن نبوديم. شواهد تغييرات آب‌وهوايي حيرت‌انگيز و درعين‌حال، وحشت‌آور است. در اين يادداشت، پس از تبيين ماهيت تغييرات اقليم و واكاوي تأثيرات آن بر امنيت ملي ايران، براي رويارويي با اين مهم‌ترين مخاطرۀ تقريباً نوپديد زيست‌محيطي جهان راهكار ارائه خواهيم كرد.

 

چيستي تغييرات آب‌و‌هوايي

واژه «تغيير» در عبارت تغييرات اقليم يا تغييرات آب‌و‌هوايي[3] به دستكاري عامدانه و اثرگذاري انكارناپذير اشاره مستقيم دارد كه منجربه آلودگي اتمسفر مي‌شود. اين آلودگي پيامدهاي پرشماري خواهد داشت كه گرمايش جهاني و به‌هم‌ريختگي رويدادهاي آب‌وهوايي مهم‌ترين آنهاست. افزايش دماي جهاني خود پيامدهاي ديگري دارد؛ ازجمله: تبعات ناگوار سياسي، اجتماعي، فرهنگي انساني كه در ادامه بررسي خواهند شد. چهارچوب كنوانسيون تغيير اقليم سازمان ملل متحد[4] تغيير اقليم را به‌صورت تغييرات آب‌و‌هوايي كه ‌به‌طور مستقيم يا غيرمستقيم با فعاليت‌هاي انساني نسبت دارند و ساختار جوّ (اتمسفر) زمين را در سراسر جهان تغيير مي‌دهند تعريف مي‌كند.[5]

تغيير اقليم به‌صورت كلي به تغيير در الگوهاي آب‌و‌هوايي يا تغييرات آب‌و‌هوايي خاص گفته مي‌شود؛ يعني هرگونه تغيير مهم در الگوهاي مورد انتظار وضعيت «ميانگين» آب‌وهوايي كه در طولاني‌مدت در منطقه‌اي خاص يا براي تمام الگوهاي آب‌و‌هوايي جهان رخ بدهد. تغييرات آب‌وهوايي گوياي تغييرات غيرعادي و غيرمعمول در ساختار اتمسفر و پيامدهاي آن در سرتاسر كره زمين است. اين تغييرات از نيمه دوم سده بيستم تاكنون شدت يافته است.

تغييرات اقليم دلايل گوناگوني دارد. علل و عوامل تغييرات آب‌و‌هوايي را مي‌توان به دو دسته عوامل طبيعي (غيرانساني) و عوامل انساني (غيرطبيعي) تقسيم‌بندي كرد. مقصود از فعاليت‌هاي غيرانساني آن دسته از «عوامل طبيعي» است كه موجب انتشار گاز دي‌اكسيد كربن و ديگر گازهاي گلخانه‌اي در اتمسفر مي‌شوند؛ مانند: فعاليت آتشفشان‌ها و برخي فعاليت‌هاي خورشيدي يا اقيانوسي. درمقابل، انتشار وسيع گازهاي متان، ‌دي‌اكسيد كربن و گازهاي گلخانه‌اي توسط انسان‌ها در مقياس كوچك و بزرگ از توليد، دفع نامناسب و عدم بازيافت زباله گرفته تا فعاليت كارخانه‌هاي بزرگ، نابودي جنگل‌ها در سطح گسترده (بدون داشتن برنامه براي ترميم و بازيابي آنها)، و استفاده از سوخت‌هاي فسيلي براي توليد برق و انرژي حرارتي از علل انساني تغييرات آب‌و‌هوايي به‌شمار مي‌روند.

در نگاهي كلي، منظور از فعاليت‌هاي انساني، آلودگي برخاسته از فعاليت‌هاي صنعتي و ديگر مواردي است كه گاز‌هاي گلخانه‌اي توليد مي‌كنند. اين گاز‌ها مانند دي‌اكسيد كربن مي‌توانند طيف مادون قرمز را جذب كنند و نقش مهمي در بالا رفتن دماي جوّ زمين داشته باشند. دي‌‌اكسيد كربن تركيب بي‌رنگي است كه انسان‌ها و ديگر موجودات آن را از راه تنفس توليد مي‌كنند؛ اما اثر دي‌‌اكسيد كربن توليدشده از راه احتراق (چه سوخت و چه اصطكاك) تيره‌تر است و تأثير آن به‌مراتب بيشتر. درصورت توليد مفرط اين گاز و ديگر گازهاي گلخانه‌اي، آنها مي‌توانند براي مدت ده‌ها يا صد‌ها سال در اتمسفر محصور بمانند و اثر گرمايشي خورشيد را بر زمين چندين برابر كنند. به‌طور كلي مي‌توان گفت مناطقي از جهان كه خشك هستند خشك‌تر و مناطق مرطوب، مرطوب‌تر خواهند شد و از بالا آمدن آب دريا، شور شدن منابع آب زيرزميني و كاهش ذخاير آبزيان به‌دليل گرم شدن دماي آب درياها بيشترين آسيب را خواهند ديد.

تقريباً تمام دانشمندان اقليم‌شناس بر اين باورند كه در طول سده گذشته، تغييرات آب‌و‌هوايي بيشتر از آنكه ناشي از عوامل طبيعي باشد نشئت‌گرفته از فعاليت‌هاي انساني است؛ ازاين‌رو، تغيير اقليم با آغاز سده كنوني بيش از پيش اهميت يافته است.

 

اهميت و تأثير تغييرات اقليم بر امنيت ملي ايران

با توجه به قرار گرفتن ايران در كمربند خشك و نيمه‌بياباني جهان و به‌دليل بهره‌گيري از منابع هيدروكربني به‌عنوان حامل انرژي، جمهوري ‌اسلامي از بازيگران مهم، اثرگذار و اثرپذير از معضل تغيير اقليم است؛ تاجايي‌كه مي‌توان گفت تغييرات اقليم يكي از حياتي‌ترين مخاطرات پيشِ ‌روي جمهوري‌ اسلامي ايران است. براين‌اساس، مهم‌ترين مخاطرات تغييرات آب‌و‌هوايي براي امنيت ملي ايران را مي‌توان چنين برشمرد:

1. ورشكستگي آبي: از پيامدهاي محسوس تغييرات اقليم مي‌توان به كاهش ذخاير آبي در ايران اشاره كرد. ميزان تبخير بالقوه و بالفعل آب در ايران بالاست و گرمايش جهاني سبب تشديد آن مي‌شود، به‌گونه‌اي كه علاوه‌بر افزايش تبخير آب‌هاي جاري، ميزان ذخيره برف تا حد ممكن كاهش مي‌يابد و در بعضي نواحي به صفر مي‌رسد؛ مثلاً دو دهه پيش، قله‌هاي زاگرس مياني حتي در فصل تابستان و زير آفتاب تموز هم برف داشتند؛ اما امروز ديگر نه‌تنها خبري از آن برف‌هاي دائمي روي قله‌ها نيست، بلكه برف بي‌رمق روي آنها حتي تا آخر بهار هم دوام نمي‌آورد. ازسوي‌ديگر، تغيير الگوي آب‌وهوايي سبب كاهش بارندگي براي ايران مي‌شود، اگر رشد جمعيت و گسترش شهرنشيني را به آن بيفزاييم. مجموع اين عوامل در كنار كشاورزي آب‌بر، سنتي و كم‌بازده ايران سبب ورشكستگي كامل آبي در ايران خواهد شد.

2. ناامني اقتصادي: مهم‌ترين پيامد مستقيم ورشكستگي كامل آبي در ايران نابودي كشاورزي خواهد بود. با توجه به نقش كشاورزي در اقتصاد ايران، نابودي آن به‌منزله تير خلاص بر پيكره اقتصاد كشور است. دراين‌صورت، برنامه‌هاي چندساله براي خودكفايي در زمينه كشاورزي بي‌ثمر خواهد بود و بخش بزرگي از درآمد كشور صرف واردات محصولات كشاورزي خواهد شد. ناامني اقتصادي موجب افزايش بيكاران خواهد شد و همين امر پيچيدگي و معضلات سياسي و اجتماعي را به‌دنبال خواهد داشت. ازديگرسو، ورشكستگي آبي منجربه نابودي بخش بزرگي از صنايع ايران خواهد شد. صنايع ايران نيز جزو صنايع پرمصرف آبي هستند و غالباً در نواحي خشك كشور تأسيس شده‌اند. تعطيلي اين صنايع لطمه سنگيني به اقتصاد ايران خواهد زد.

3. ناامني غذايي: از ديگر پيامدهاي تغييرات اقليم و معضلات آبي در ايران مي‌توان به مشكل دولت در تأمين غذايي جمعيت اشاره كرد. در اينجا هم عامل افزايش جمعيت را نمي‌توان ناديده انگاشت. با تداوم و پيچيده‌تر شدن شرايط، توان دولت براي تأمين امنيت غذايي با جمعيت نسبت عكس پيدا مي‌كند: هرچه تعداد جمعيت بيشتر باشد، امنيت غذايي كشور بيشتر در معرض مخاطره قرار مي‌گيرد و هرچه جمعيت كشوري كمتر باشد، دولت در تأمين غذاي جمعيت با مشكلات كمتري مواجه مي‌شود. تأمين امنيت غذايي يكي از مهم‌ترين نگراني‌هاي جهاني و يكي از محورهاي اصلي سياست‌گذاري‌ها در مقياس ملي و جهاني است. نظام‌هاي ناپايدار كشاورزي، كاهش سطح كيفيت محصولات كشاورزي، تخريب اراضي، كاهش تنوع زيستي، تغيير اقليم، كاهش منابع آب شيرين و تخريب محيط‌زيست از مهم‌ترين عوامل تهديدكننده امنيت غذايي هستند.

4. مهاجرت و ناامني اجتماعي: نبود آب، تعطيل شدن كشاورزي، مشكل در تأمين غذا و شرايط سخت و دشوار زندگي از ديگر عواقب تغيير اقليم است. در چنين شرايطي، انسا‌ن‌ها غالباً مهاجرت مي‌كنند. مهاجرت يعني خالي شدن روستاها و شهرها و تمركز جمعيت بر ديگر نواحي‌اي كه هنوز امكان سكونت در آنها وجود دارد. اين مسئله خود سبب برهم خوردن توازن جغرافيايي ديگر شهرها مي‌شود و امكان بروز تنش اجتماعي را به‌دليل محدوديت منابع بالا مي‌برد.

5. ناامني سياسي: عواملي چون: ناامني اقتصادي، ناامني اجتماعي، نبودِ امنيت غذايي، مهاجرت گسترده، و خشكسالي مي‌توانند بحران‌هاي سياسي را به‌دنبال داشته باشند. افزايش تنش‌هاي سياسي ميان‌استاني در نواحي مركزي ايران به‌دنبال طرح‌هاي انتقال آب ازجمله استان اصفهان، چهارمحال و بختياري و خوزستان يكي از پيامدهاي سياسي تغييرات آب‌وهوايي و كاهش بارش است. افزايش نارضايتي ميان كشاورزان حوضه مركزي فلات ايران ازجمله اصفهان كه بخش زيادي از سهميه آب خود را براي استفاده در استان‌هاي ديگر ازدست مي‌دهند و درصورت تداوم وضعيت، استان‌هايي كه مبدأ انتقال آب ميان‌حوضه‌اي هستند، به كانون تنش‌هاي اقليمي، منازعات اجتماعي و سياسي تبديل خواهند شد. اين مسئله سبب تشديد احساس ناعدالتي اجتماعي در ميان مردم خواهد شد و شكاف ميان دولت و ملت را افزايش خواهد داد. در چنين شرايطي، امكان بروز هرگونه خشونت و ناآرامي سياسي دور از انتظار نيست.

پيامدهاي چندگانه تغييرات آب‌وهوايي

منبع: كريمي‌پور، كاوياني‌راد و ديگران (1396، پاييز)، «تبيين پيامدهاي امنيتي تغيير اقليم در حوضه آبريز مركزي ايران»، تحقيقات كاربردي علوم جغرافيايي، سال هفدهم، شماره 46: 73-92.

 

جمع‌بندي و توصيه‌هاي راهبردي

تغييرات آب‌وهوايي را بي‌ترديد مي‌توان بزرگ‌ترين تهديد‌ زيست‌محيطي دوران اخير دانست كه نشان‌دهنده تغييرات غيرمعمول و بيش‌ازحد در فضاي دروني اتمسفر و فجايع حاصل از آن در قسمت‌هاي گوناگون كره زمين است؛ اين تغييرات تهديدي جدي براي امنيت انساني به‌شمار مي‌رود. اقليم زمين در اين پنج‌ ‌ميليارد سال عمر خود، از زماني كه اتمسفر آن شكل گرفته، پيوسته درحال تغييروتحول بوده است؛ اما مشكل از آنجا آغاز مي‌شود كه سرعت دگرگوني اقليمي افزايش مي‌يابد و باعث وقوع نوسانات گسترده‌ در شرايط آب‌وهوايي كره زمين مي‌شود. هنگامي كه تغييرات اقليمي سرعت مي‌گيرند، محيط زيست نمي‌تواند خود را با آنها هماهنگ كند. در سال‌هاي اخير، سرعت تغييرات به‌گونه‌اي بوده كه محيط زيست فرصت خودپالايي نداشته و وضعيت آن روزبه‌روز وخيم‌تر شده است. با اين توصيف، پيش از هرچيز ضرورت درك موقعيت و وضعيت و هماهنگي با آن احساس مي‌شود.

آنچه با عنوان «سازگاري اقليمي» مطرح است تلاش براي يافتن راه‌هاي بديع و نويني است كه آسيب‌پذيري كشورها را در برابر تغييرات اقليمي تا جاي ممكن كاهش دهد. دراين‌ميان، با وجود همه مخاطراتي كه تغييرات آب‌وهوايي براي ايران ايجاد مي‌كنند فرصت‌هايي را نيز پيشِ روي آن قرار مي‌دهند. روي آوردن به انرژي‌هاي جايگزين براي ايران همان فرصتي است كه در شريط سخت اقليمي پديد خواهد آمد.

ظرفيت بالاي ايران براي توليد انرژي‌هاي پاك مانند توليد برق از انرژي خورشيدي و بادي اين امكان را فراهم مي‌آورد كه امنيت انرژي ايران در اين زمينه حفظ شود، ضمن اينكه توان ايران براي تأمين برق برخي همسايگان مانند عراق و افغانستان نه‌تنها كاهش نمي‌يابد، بلكه مي‌تواند به قطب توليد انرژي جايگزين در منطقه تبديل شود؛ به‌اين‌ترتيب، علاوه‌بر رفع مشكل قطع برق در تابستان و ساعات اوج مصرف، ايران مي‌تواند به صادرات مازاد برق مورد نياز خود اقدام كند. ازديگرسو، ايران با جايگزين كردن انرژي‌هاي تجديدپذير، از سهم خود در توليد گازهاي گلخانه‌اي خواهد كاست كه اين مسئله مي‌تواند به كشور براي دريافت كمك‌هاي مالي از نهادهاي بين‌المللي كمك كند. اگرچه پس از خروج آمريكا از برجام كاهش بيش از هشت درصدي توليد كربن توسط ايران معلق ماند، تعهد كشور بر اجراي اين تعهد مي‌تواند علاوه‌بر افزايش اعتبار بين‌المللي ايران از مشكلات داخلي نيز بكاهد و ايران را به‌عنوان بازيگر «بستان‌كار اقليمي» كه خواهان «عدالت اقليمي»[6] است برجسته سازد.

 

[1]. سال آبي يعني دوره‌اي دوازده‌ماهه (يك‌ساله) براي سنجش ميزان بارندگي در يك ناحيه. در ايران، سال آبي معمولاً منطبق با سال رسمي نيست؛ زيرا عمده بارش‌هاي ايران در پاييز و زمستان رخ مي‌دهد؛ به‌همين‌دليل، سال آبي عمدتاً مشتمل بر دو سال است؛ مانند: سال آبي ۱۳۹7-۱۳۹6 كه در آن، ريزش‌هاي آسماني از آغاز پاييز ۱۳۹6 تا انتهاي تابستان ۱۳۹7 اندازه‌گيري مي‌شود.

[2]. Global Warming

[3]. Climate Change

[4]. United Nations Framework Convention on Climate Change (UNFCCC)

[5].https://unfccc.int/files/press/backgrounders/application/pdf/press_factsh_science.pdf

[6]. Climate Justice