نگاهي به روابط هند و رژيم صهيونيستي


پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي نظام دوقطبي، بسياري از رهبران و سياستمداران كشورها براي بهره‌برداري از وضعيت به‌وجود آمده تلاش داشتند تا از تغييرات به‌وجود آمده در ساختار نظام بين‌المللي درجهت منافع ملي كشورهاي خود بهره‌برداري كنند؛ يعني ضمن حفظ اصول اساسي خود در سياست خارجي و لزوم حراست از منافع ملي، خود را با روندها و دستور كارهاي جديد جهاني ناشي از تغييرات به‌وجود آمده هماهنگ و همسو نشان دهند. دراين‌ميان، كشور هند يكي از شاخص‌ترين كشورها دراين‌زمينه يعني تجديدنظر در دستور كارها و همسو شدن با روندهاي جهاني محسوب مي‌گردد و به‌دنبال آن موضوع تنوع بخشيده شدن به روابط خارجي اين كشور مطرح است.
مسئله متنوع شدن روابط هند با قطب‌هاي مختلف قدرت در سطح جهاني اگرچه اكنون موضوع قابل توجهي به‌نظر مي‌آيد؛ اما نبايد اين مسئله را از نظر دور داشت كه سابقه اينگونه كنش‌ها از جانب هند به دوران جنگ سرد بازمي‌گردد. در آن دوران نيز هند اگرچه روابط نزديكي با مسكو يعني يكي از دو قطب اصلي ساختار نظام جهاني برقرار كرده بود و يكي از متحدين اتحاد شوروي محسوب مي‌شد؛ بااين‌حال يكي از كشورهاي اصلي در شكل‌دهي و ايجاد يك بلوك مستقل قدرت يعني جنبش عدم تعهد نيز بود. 
پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي شوروي يعني يكي از حاميان اصلي دهلي در آن دوران، هند و رهبران آن وادار شدند تا براي پيشبرد منافع ملي خود دست به تغييرات عمده در دستور كارهاي سياست خارجي خود بزنند. اين كشور ضمن ادامه رابطه با روسيه يعني كشوري به‌جا مانده از ويرانه‌هاي فروپاشي شوروي اكنون روابط خود را با روسيه همچنان حفظ كرده است و روابط روبه‌گسترشي با اتحاديه اروپا در حوزه اقتصادي و تجاري برقرار كرده و به‌تازگي توانسته جايگاه ويژه‌اي در استراتژي‌هاي سياسي ـ امنيتي آمريكا درقبال منطقه آسياي جنوبي به‌دست آورد. اين مسئله يعني تنظيم مجدد روابط با قطب‌هاي جديد قدرت در سطح جهاني و قرار گرفتن در چهارچوب سياست قدرت‌هاي بزرگ اين جسارت و اين اعتمادبه‌نفس را به هند داد تا بتواند ازطريق آن نقش‌آفريني خود را در حوزه مناطق پيراموني اين كشور و برقراري روابط با كشورهاي حوزه غرب آسيا در سال‌هاي اخير به منصه ظهور برساند. امروز هند توانسته با بازيگران اين منطقه كه برخي از آنها از رقباي منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران نيز محسوب مي‌شوند سطح روابط خود را بيش‌ازپيش به حوزه‌هاي مختلف و متنوع بسط داده و گسترش دهد. 
يكي از اين رقبا در منطقه غرب آسيا كه هند درحال توسعه روابط با آن است، رژيم صهيونيستي مي‌باشد. طي چند ماه گذشته، شاهد سفر نارندرا مودي، نخست‌وزير هند به سرزمين‌هاي اشغالي و در طرف مقابل شاهد سفر نخست‌وزير رژيم صهيونيستي به دهلي نو بوده‌ايم. اكنون نيز 25 سال از آغاز رسمي روابط ديپلماتيك ميان دو كشور گذشته است. چه عوامل يا پيشران‌هايي سبب شده تا دهلي و تل‌آويو به يكديگر نزديك شوند؟
يكي از ابعاد و جنبه‌هاي اصلي در روابط ميان اين دو، ابعاد نظامي است. درواقع بايد گفت خط مقدم روابط ميان طرفين روابط نظامي بين آنهاست. هند در سال‌هاي اخير تلاش‌هايي را درجهت نوسازي نيروهاي مسلح و تجهيز آنها به آخرين تجهيزات و تسليحات مدرن به‌منظور حفظ آمادگي در برابر چالش‌هاي پيشِ رو ارضي و دريايي آغاز كرده است. اين موضوع سبب شده تا هند در خريد تجهيزات نظامي مدرن به كشورهاي ديگر به‌استثناي روسيه كه به‌صورت سنتي متكي به اين كشور است روي آورد. براساس گزارش مؤسسه تحقيقات صلح استكهلم، رژيم صهيونيستي اينك سومين فروشنده بزرگ تسليحات به هند پس از روسيه و آمريكا محسوب مي‌شود و بزرگ‌ترين مشتري صنايع دفاعي اين رژيم، هند مي‌باشد. براساس گزارش‌ها، مقصد نزديك به 41 درصد از محصولات توليدشده دفاعي توسط تل‌آويو به هند بوده است. درواقع جدا از نقش و تأثير هميشگي تهديدات و چالش‌هاي سرزميني هند با همسايگان خود يعني چين و پاكستان در روند نوسازي و خريد تسليحات نظامي توسط هند، جاي گرفتن اين كشور در مقام تأمين‌كننده منافع امنيتي آمريكا در منطقه آسياي جنوبي (در قالب راهبرد امنيت ملي آمريكا درقبال افغانستان) درواقع مسير همكاري‌هاي نظامي ميان دهلي و تل‌آويو را در آينده بيش از پيش تسهيل خواهد كرد.
پيشران كليدي ديگر را مي‌توان عوامل و يا متغيرهاي سياسي داخلي هند دانست. هند پس از استقلال و رهايي از استعمار انگلستان در اوايل دوران جنگ سرد، تشكيل موجوديتي صهيونيستي در سرزمين‌هاي اشغالي را ميراثي برجامانده از استعمارگرايي مي‌دانست و همواره حامي تشكيل دولتي فلسطيني بود؛ اما به مرور زمان و گذشت دوران استقلال و بروز برخي تحولات حاد امنيتي در محيط پيراموني اين كشور ازجمله تنش‌هاي فرقه‌اي ميان هند و پاكستان و تهديدات سرزميني ناشي از اين منازعات، سبب شد تا راه ورود هرچه آسان‌تر رژيم صهيونيستي به اين منازعات و تشديد تفرق فرقه‌اي توسط اين رژيم براي اين منطقه فراهم شود. درواقع به‌وجود آمدن فضاي امنيتي در منطقه شبه‌قاره در قالب بروز تنش و منازعه ميان جوامع اسلامي سبب شد تا رهبران هند و نخبگان داخلي اين كشور به فكر تأمين نيازهاي خود براي مقابله با تهديدات امنيتي پيشِ رو به انحاي مختلف باشند و متأسفانه اين مسئله سبب شد تا رژيم صهيونيستي با اتخاذ سياستي فرصت‌طلبانه درجهت بهره‌برداري از اين اختلافات درجهت منافع خود استفاده كرده و هرچه بيشتر خود را به هند نزديك نمايد.
 
جمع‌بندي
به‌طور خلاصه بايد گفت مسير درپيش گرفته‌شده توسط هند درقبال رژيم صهيونيستي و روابط با اين رژيم اگرچه درطي سال‌هاي اخير روندي روبه‌توسعه بوده؛ اما به‌دليل برخي ملاحظات، رهبران هند تلاش دارند تا جانب احتياط را رعايت كرده و رويكردي متوازن را در سياست خارجي خود دنبال كنند. ازجمله اينكه نياز هند به ايران براي نقش‌آفريني اين كشور در افغانستان و آسياي مركزي در قالب توسعه بندر چابهار و اجراي كريدور شمال ـ جنوب سبب خواهد شد تا هند در توسعه مناسبات خود با رقباي منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران اين ملاحظه را نيز درنظر آورد كه نزديكي هرچه بيشتر به اين رقبا و عدم جدي انگاشتن منافع امنيتي و اقتصادي ايران به‌معناي نزديك شدن جمهوري اسلامي ايران به رقباي منطقه‌اي هند همچون چين و يا پاكستان خواهد بود. 
ازطرفي‌ديگر، جمهوري اسلامي ايران نيز ازطريق فعال‌سازي ظرفيت‌هاي واقعي نهادهايي همچون سازمان همكاري‌هاي اسلامي و جنبش عدم تعهد، تلاش كند تا اين نهادها هرچه بيشتر پاسخگوي نيازهاي امنيتي هند و مقابله با پديده تروريسم و افراط‌گرايي باشند و راه را براي گفتگوهاي هرچه بيشتر و اعتمادساز ميان هند و پاكستان هموار كنند. عدم نقش‌آفريني جدي كشورهاي اسلامي در حل‌وفصل منازعات فرقه‌اي در منطقه شبه‌قاره و انفعال برخي از اين كنشگران در برخورد با پديده افراط‌گرايي، سبب شده تا رژيم صهيونيستي كه خود نمونه‌اي بارز از تروريسم دولتي است اكنون به بهانه مبارزه با تروريسم روابطي نزديك با هند برقرار كند و بهره‌برداري‌هاي لازم را درجهت مطامع منطقه‌اي خود عليه ملت‌هاي مسلمان منطقه و تشديد انشقاق ميان آنان به انجام برساند.