تركيه و فضاي متحول منطقه اي


در اوضاع كنوني دو مسئله اساسي در منطقه خاورميانه و فضاي بين‌المللي در كانون توجه قرار گرفته است كه يكي سرانجام برجام و توافق هسته‌اي ايران با گروه 5+1 و ديگري مناقشه سوريه است. البته در كنار اين دو، رويدادهاي ديگري نيز ازسوي تحليلگران منطقه خاورميانه رصد مي‌شود كه از آن جمله مي‌توان به انتخابات در كشورهاي جمهوري تركيه، عراق و لبنان اشاره كرد و از يك نگاه كلي‌نگر مي‌توان گفت كه اين تحولات در پيوند مستقيم و غيرمستقيم با يكديگر در ترسيم سيماي آتي خاورميانه از حيث توازن قدرت حداقل در كوتاه يا ميان‌مدت مؤثر خواهند بود. 
سياست‌هاي جمهوري تركيه در جايگاه يك بازيگر مهم منطقه‌اي كه منافع درهم‌تنيده‌اي با مسائل ايران، عراق، سوريه و روسيه ازيك‌سو و ايالات متحده آمريكا، رژيم صهيونيستي، اتحاديه اروپا و كشورهاي عرب سني دارد، در سه سه حوزه: نوع برخورد با تنش آمريكا/ رژيم صهيونيستي با ايران، سرنوشت مناقشه سوريه و موازنه قدرت در عراق براي منطقه و جمهوري اسلامي ايران حائز اهميت است كه شرح مختصري از برآورد سياست آتي آنكارا در سه حوزه يادشده درپي مي‌آيد.
 
تنش آمريكا/ رژيم صهيونيستي با ايران
تركيه با سياست خارجي اقتصادمحور و مبتني‌بر منافع سرزميني خود همواره از تنش ايران با جهان غرب ناخشنود است؛ زيرا اين تنش نه‌تنها سودي براي تركيه ندارد (حتي اگر منجربه تضعيف يا شكست ايران هم بشود) بلكه دولت آنكارا را در پيشبرد اهداف اقتصادي خود ناكام مي‌گذارد. بنابراين، همان‌طور كه در گذشته نيز شاهد بوده‌ايم اولويت اول تركيه در ميانه دعواي ايران با غربي‌ها تلاش براي تسهيل‌گري حل مسئله يا بي‌طرفي فعالانه خواهد بود و اگر اين رويه كارساز نباشد تركيه براي حفظ منافع سياسي، اقتصادي و دستاوردهاي اجتماعي ـ فرهنگي كه بعد از روي‌كار آمدن اسلام‌گرايان حاصل شده حتي ممكن است در صف ايران نيز قرار گيرد؛ صفي كه البته در آن روسيه به‌منزله بزرگ‌ترين شريك تجاري تركيه در منطقه نيز حضور داشته باشد. قرارگيري تركيه در اين جبهه مي‌تواند تلاش اين كشور براي جلوگيري از تغيير جغرافياي سياسي خاورميانه را در هم‌افزايي با ايران، روسيه، عراق و سوريه به نتيجه مطلوب برساند و همچنين اكنون جامعه تركيه به اندازه‌اي از نظر اجتماعي و فرهنگي پوست انداخته كه حفظ ارزش‌هاي اسلامي و مقابله با هژموني آمريكا و سياست‌هاي امپرياليستي غربي‌ها به‌مثابه يك ارزش و نشانه‌اي از فرزانگي و اصالت تركي تلقي مي‌شود. 
البته درصورت تحقق همه اين برآوردها، مناسبات ساختاري و نهادينه‌شده تركيه با غرب همچنان پايدار خواهد ماند؛ ولي اعتماد متقابل بين دو طرف احياء نخواهد شد؛ به‌ويژه اينكه در تركيه اكنون سرمايه اجتماعي و اراده حاكميت ملي جهان غرب را در جايگاه «ديگري» و «غير» نشانده است. 
 
سرنوشت مناقشه سوريه
موفقيت تركيه در عمليات‌هاي نظامي سپر فرات و شاخه زيتون در شمال سوريه كه در ابتدا ارتباط كانتون كُردي عفرين را با دو كانتون جزيره و كوباني قطع و سپس با تصرف عفرين سد بزرگي بر سر راه شكل‌گيري كريدور كُردي از مرز غرب ايران تا درياي مديترانه ايجاد كرد، آنكارا را براي تكرار چنين عمليات‌هايي در كانتون‌هاي شرقي كُردي در شمال سوريه (جزيره و كوباني) و حتي در شمال‌غرب عراق (سينجار) مشتاق كرده است. درصورت تشديد درگيري‌ها در ساير مناطق سوريه، دولت تركيه از مشغله افكار عمومي استفاده كرده و با فشار رسانه‌اي خارجي كمتري به اهداف نظامي خود دست پيدا خواهد كرد. البته درصورت توجه اساسي افكار عمومي به عمليات ارتش تركيه نيز اين كشور درصورت عدم واكنش جدي روسيه و آمريكا و نيز هماهنگي محدود با ايران، باز هم به اهداف خود خواهد رسيد؛ ولي استراتژي تركيه در تصرف اراضي شمال سوريه و احياناً عراق بر دو اصل تلفات كمتر نيروهاي خودي و ارائه چهره‌اي غيرخشن و نجات‌دهنده از ارتش خود در بين مردم منطقه است. بنابراين پيروزي نظامي سريع و به هر بهايي مدنظر تركيه نيست. 
 
موازنه قدرت در عراق
جمهوري تركيه برخلاف سوريه در عراق نه دست برتر در عرصه ميداني دارد و نه گروه‌هاي وابسته به اين كشور در موازنه قدرت در عراق نقش آنچناني ندارند. ازاين‌رو، قاعده بازي براي تركيه در عراق با سوريه متفاوت است؛ اگرچه تركيه درصورت داشتن دلايل توجيهي كافي ممكن است با تقويت واحدهاي نظامي محدود خود در عراق مناطق استراتژيك سينجار و غيره را تصرف كند؛ ولي درنهايت براي پيشگيري اساسي از تهديدات از ناحيه جغرافيايي عراق، بايد با دولت مركزي عراق همكاري كند و برخلاف سوريه در عراق به‌جاي روسيه، بيشتر با ايران هماهنگ شود. بنابراين مي‌توان پيش‌بيني كرد كه تحرك تركيه در عراق به گستردگي سوريه نخواهد بود و درجه موفقيتش نيز نسبت به محيط سوريه كمتر خواهد بود.
برآوردهاي اجمالي انجام‌شده در سه موضوع بالا درصورتي امكان تحقق خواهند داشت كه حزب حاكم تركيه بتواند در انتخابات قريب‌الوقوع پيروز شود كه دراين‌زمينه شواهد پيروزي اين حزب بيش از همه به‌چشم مي‌خورد.