تاثير خروج آمريكا از برجام بر ژئوپلتيك خاورميانه


دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريكا در طول مبارزات انتخاباتي و همچنين پس از تصدي پست رياست جمهوري، همواره توافق هسته اي ايران و گروه 1+5 را توافقي «بسياربد» توصيف كرده كه مي بايست اصلاح گردد. وي مكررا هشدار داده بود كه در صورت عدم رفع نگراني هاي آمريكا، اين كشور بصورت يكطرفه از توافق خارج خواهد شد.  پس از ماه ها تهديد نهايتا شب گذشته ترامپ خروج كشورش از برجام را چهار روز پيش از موعد مقرر اعلام كرد. با توجه به اين موضوع، سوالي كه مطرح مي گردد آن است كه خروج آمريكا از برجام چه تاثيري بر منطقه خاورميانه خواهد گذاشت؟ در پاسخ مي توان اين فرضيه را مطرح نمود خروج واشنگتن از توافق هسته اي موجب افزايش بي ثباتي و بخطر افتادن صلح در منطقه خواهد شد.
يكي از پيامدهاي مهم تصميم اخير آمريكا افزايش ماجراجويي نظامي اين كشور و متحدان آن در منطقه مي باشد. خروج از برجام اين فرصت را براي رهبران ايالات متحده آمريكا فراهم مي سازد تا با مستمسك قرار دادن راهبردهاي نظامي ايران و نفوذ اين كشور در منطقه، حضور نظامي خود را در خاورميانه ملموس تر كرده يا ماجراجويي نظامي جديدي را رقم بزنند. همچنين، متحدان اين كشور يعني رژيم صهيونيستي و عربستان جسارت بيشتري خواهند يافت تا با خيال آسوده تر از گذشته سياست هاي تجاوزكارانه خود را در كشورهايي نظير سوريه و يمن به پيش ببرند و حتي در صورت لزوم آن را تشديد كنند. چرا كه خروج آمريكا از برجام نيز حاصل ديپلماسي هماهنگ و فشرده اين دو كشور در طي ماه هاي گذشته بوده است.
از ديگر پيامدهاي اقدام ترامپ تشديد رقابت تسليحاتي در ژئوپلتيك خاورميانه است. اقدام وي موجب افزايش بي اعتمادي در منطقه شده و نهايتا كشورهاي منطقه را بسوي خودياري بيشتر سوق خواهد داد. نتيجه غالي چنين روندي افزايش رقابت تسليحاتي بين كنشگران رقيب منطقه اي جهت مقابله با تهديدات احتمالي مي باشد. به عبارتي، فضاي ملتهب پس از خروج آمريكا بهمراه شرايط آنارشيك منطقه باعث مي گردد تا سوء ظن ها بيشتر شده و احساس تهديد  و خطر در ميان بازيگران اصلي منطقه افزايش يابد. 
علاوه بر اين، مي توان انتظار داشت كه در ماه هاي آينده فرآيند ائتلاف عربي – عبري كه پيش از اين آغاز شده بود تقويت شود و بين برخي از كشوررهاي عربي منطقه به رهبري عربستان با رژيم صهيونيستي همكاري هاي بيشتري صورت پذيرد. نخبگان جديد عربستان، بجاي اسرائيل، جمهوري اسلامي ايران را خطر بزرگ و تهديد اصلي خود مي پندارند. بر همين اساس و با هدف مقابله با تهديد مشترك يعني ايران، آنها سياست همگرايي و همسويي را در برابر تل آويو اتخاذ نمودند. بنظر مي رسد اين همگرايي و ائتلاف سازي روند مثبت و سازنده اي تاكنون داشته و در آينده مي تواند تهديدات جدي را متوجه ايران سازد. 
پيچيده تر شدن مساله فلسطين نيز مي تواند از ديگر پيامدهاي سياست ضد برجامي اخير ترامپ باشد. وي پيشتر با تصميم خود مبني بر انتقال سفارت آمريكا به بيت المقدس زخم كهنه منطقه را بار ديگر باز نمود. اما با اين حال همزمان توانست، بسترهاي ذهني و ادراكي منطقه را براي تحولات جديد آماده سازد.  سياست هاي ترامپ در رابطه با مساله فلسطين در حالي پيگيري مي شود كه اكنون، حداقل در سطح رهبران كشورهاي عرب، آمريكا موفق شده تا حمايت ضمني آنها را كسب نمايد. در حال حاضر، عربستان و متحدان منطقه اي اين كشور نه تنها ديگر صحبت از مشروعيت رژيم صهيونيستي نمي كنند، بلكه علنا حاكميت اين رژيم را بر سرزمين هاي اشغالي به رسميت مي شناسد. موضوعي كه پيش از اين كم سابقه بوده است. 
بطوركلي مي توان بيان داشت كه ترامپ به عنوان فرد صلح ستيز بار ديگر با تصميمات و سياست هاي غير منطقي خود، صلح و امنيت منطقه اي و متعاقبا جهاني را در ابعاد مختلف به مخاطره انداخته است. خروج يكجانبه آمريكا از برجام، در حقيقت، تاييد مجددي بر روحيه استكباري و عدم تعهد و پايبندي اين كشور به معاهدات و موافقت نامه هاي بين المللي است. با توجه به شرايط فعلي، بنظر مي رسد بهترين سازوكار براي ايران پايبندي به تعهدات بين المللي و تلاش براي تقويت همكاري ها با طرف هاي اروپايي و غير اروپايي خود باشد. ايران مي تواند از طريق ديپلماسي دوجانبه و چندجانبه در رابطه با شركاي خود، پيامدهاي سلبي خروج آمريكا از برجام را تا حدي زيادي تعديل كند.