پيامدهاي امنيتي، سياسي و فرهنگي همه گير شدن اينترنت سه بعدي (متاورس) در ايران


طي سه دهه اي كه از همه گيرشدن اينترنت مي گذرد، اشكال مختلف اين شبكه ارتباطي مورد استفاده كاربران قرار گرفته است. در اواخر دهه 70 شمسي استفاده از اينترنت محدود به مشاهده محتواي تعداد اندكي وب سايت عمدتا خبري بود و مهم ترين مزيت آن نيز امكان ارسال ايميل به ديگر افراد بود. به تدريج و با از راه رسيدن پيام رسان ها كاربران توانستند از جنبه تعاملي اينترنت بيشتر استفاده كنند تا آنكه اين جنبه با از راه رسيدن خدمات تجارت و خريد الكترونيك، امكان دسترسي به برخي خدمات دولتي و كنسولي بدون نياز به مراجعه حضوري به ادارات و سازمان ها پررنگ تر شد.

در نهايت پيدايش شبكه هاي اجتماعي كه در ايران به طور جدي با راه اندازي اوركات و فيس بوك مورد توجه قرار گرفت و نيز همه گير شدن استفاده از اينترنت بر بستر تلفن همراه و شكل گيري انبوه اپليكيشن هاي تلفن همراه با كاربردهاي گوناگون اينترنت را هر چه بيشتر وارد متن زندگي ايرانيان كرد و ميليون ها ايراني درگير اين پديده ارتباطي شدند.

ظرفيت هاي منحصر به فرد اينترنت در دو دهه اخير مورد توجه دولت ها و سازمان هاي مختلف امنيتي، اطلاعاتي، نظامي و اقتصادي قرار گرفته است. برخي كشورهاي جهان مانند آمريكا كه با ايران روابط خصمانه داشته و براي دسترسي فيزيكي به مردم ايران و تاثيرگذاري بر اذهان آنها با مشكلات جدي مواجه هستند، بر روي ظرفيت اينترنت به منظور انتقال پيام هاي مدنظر خود و پيشبرد اهداف سياست خارجي و غيره كاملا حساب كرده اند.

 شايد اولين جلوه جدي اين تحول آشوب هاي سال 88 بود كه ظرفيت اينترنت و شبكه هاي اجتماعي و سايت هاي اطلاع رساني براي بسيج بخش هايي از طبقه متوسط در ايران براي اعتراض خياباني را نشان داد و از سوي ديگر دخالت وزارت خارجه آمريكا براي عقب انداختن به روزرساني شبكه توئيتر به منظور تداوم دسترسي به آن در ايران براي بسيج مخالفان و نيز اطلاع رساني از ناآرامي ها ثابت كرد كه دولت آمريكا به طور جدي بر روي ظرفيت هاي اين ابزار براي دخالت در ايران حساب مي كند.

پيشرفت هاي اينترنت و دنياي فناوري اطلاعات در سال هاي اخير بسيار پرشتاب شده، بلوغ پديده هايي مانند رايانه هاي كوانتومي، هوش مصنوعي و از همه مهم تر تلاش براي تبديل اينترنت به ابزاري سه بعدي كه تمامي حواس پنج گانه انسان را درگير مي كند، به طور قطع تبعاتي امنيتي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي براي همه كشورهاي جهان و به خصوص كشورهاي متخاصم با آمريكا خواهد داشت. از اين رو ضروري است قبل از آنكه غافلگير شويم از اين پديده هاي نوظهور و جنبه هاي مرتبط با علوم انساني آنها شناخت كافي به دست آوريم و براي مواجهه با آنها برنامه ريزي كنيم.

متاورس يا اينترنت سه بعدي چيست

ايده انتقال تمامي حواس از طريق اينترنت و تبديل آن به پديده اي سه بعدي كه حضور مجازي افراد را در محيط هاي مختلف حرفه اي، تفريحي، تجاري، شخصي و غيره در كنار يكديگر بدون نياز به مسافرت يا صرف هزينه ممكن مي كند، جديد نيست. اما عملياتي شدن آن در ماه هاي اخير شدت گرفته است.

شركت هاي بزرگ فناوري جهان كه در يك دهه اخير ميلياردها كاربر اينترنت را جذب خدمات خود كرده اند، سرمايه گذاري هاي كلاني براي راه اندازي اينترنت سه بعدي يا متاورس انجام داده اند كه از جمله آنها مي توان به مايكروسافت، فيس بوك، اپيك گيمز، ان ويديا، اسنپ چت، اپل، اسپشيال و غيره اشاره كرد. اين سرمايه گذاري ها موجب خواهد شد تا اينترنت سه بعدي محل انجام تقريبا تمامي اموري شود كه انسان ها در زندگي عادي انجام مي دهند كه از جمله آنها مي توان به ملاقات هاي مجازي كاري، خريد و تفريح و گردش و شركت در رويدادهاي هنري و ورزشي و غيره اشاره كرد. ارزهاي ديجيتال نيز در همين راستا به طور گستدره فراگير خواهند شد.

 تسهيل انتقال محتوا وابزار 
خريداري شده در يك پلتفرم متاورس به ساير پلتفرم ها و محيط ها جذابيت و سهولت استفاده از آن را بيش از گذشته خواهد كرد.

عينك هاي واقعيت مجازي سبك و ارزان و ساير ابزار نرم افزاري و سخت افزاري حضور در متاورس را در هر زمان و هر مكاني تسهيل مي كنند و يكدست شدن و سازگار شدن پروتكل هاي ارتباطي متاورس نيز جذابيت اينترنت سه بعدي را بيشتر مي كند. توليد محصولاتي مانند برخي دستكش هاي خاص نيز انتقال حواسي مانند لامسه را در متاورس ممكن خواهد كرد كه اين پديده نيز تاثيرات خاص خود را خواهد داشت.

از سوي ديگر افزودن شدن خدمات و ابزار مبتني بر هوش مصنوعي موجب افزايش امنيت و نيز دقت خدمات ارائه شده در اين محيط شده و موجودات و ابزار و محصولات مبتني بر هوش مصنوعي نيز در متاورس با انسان ها تعامل خواهند كرد.

 از راه رسيدن رايانه هاي كوانتومي با توان پردازش و محاسباتي بي سابقه نيز دسترسي به خدماتي را در اينترنت سه بعدي ممكن مي كند كه با رايانه هاي عادي و حتي ابررايانه هاي فعلي غيرممكن بوده اند. به عنوان مثال رايانه هاي كوانتومي با توان بررسي و انجام محاسبات مربوط به نحوه تاثيرگذاري هزاران متغير پيش بيني دقيق آب و هوا يا انجام محاسبات شيميايي براي توليد انواع داروهاي شخصي سازي شده براي درمان اشخاص و غيره را ممكن مي كنند. فناوري بلاك چين نيز براي طراحي پلتفرم هايي به كار خواهد رفت كه خريد و فروش ايمن انواع كالا و خدمات از طريق توكن هاي مختلف را امكان پذير مي كند. اگر چه اين پديده هم اكنون بيشتر محدود به بازي هاي آنلاين است، اما در آينده به حوزه هاي مختلف و به خصوص عرصه كسب و كار نيز تسري مي يابد و خريد و فروش زمين ها و اموال ديجيتال به امري عادي مبدل مي شود.

پيامدهاي امنيتي، فرهنگي و اجتماعي متاورس براي جمهوري اسلامي ايران

هدف شركت هاي فناوري حامي و مروج متاورس، درگير كردن هر چه بيشتر انسان ها براي استفاده طولاني مدت از ابزار ابداع شده توسط آنها با هدف كسب حداكثر ميزان سود اقتصادي است. اما بديهي است كه دولت هاي حامي اين شركت ها نيز از منافع همه گير شدن چنين ابزاري منتفع مي شوند. با توجه به سوابق شركت هايي همچون مايكروسافت، فيس بوك و آمازون كه در گذشته امكانات و محصولات خود را در اختيار دولت آمريكا و زيرمجموعه هاي امنيتي و جاسوسي آن گذارده اند، به طور قطع در آينده نيز شاهد چنين تحولاتي خواهيم بود.

 اگر در سال هاي قبل فيس بوك براي بررسي امكان ايجاد آشوب در كشورهاي هدف از طريق موج آفريني در فيد خبري كاربران اين شبكه اجتماعي با پنتاگون همكاري مي كرد يا بر اساس افشاگري هاي ادوارد اسنودن تمامي شركت هاي مشهور و بزرگ فناوري آمريكا دسترسي آني و كامل به خدمات خود و داده هاي كاربران آنها را براي آژانس امنيت ملي آمريكا ممكن مي كردند، ترديدي نيست كه اين رويه در متاورس نيز ادامه مي يابد و با توجه به اينكه ميزان درگيري كاربران و حجم اطلاعات به اشتراك گذاشته شده از آنها در متاورس قابل مقايسه با اينترنت دو بعدي نيست، سازمان هاي اطلاعاتي و جاسوسي آمريكا نيز به سطح تازه اي از دانش و داده در مورد ساكنان كشورهاي هدف دست مي يابند.

از سوي ديگر استفاده طولاني مدت از ابزار مورد نياز براي استفاده از اينترنت سه بعدي مي تواند مشكلات فيزيكي، جسماني و رواني براي افراد ايجاد كند و درك و ارتباط آنها با دنيا و افراد واقعي را نيز مختل كند. افراط در اجراي بازي هاي ويدئويي مبتني بر استفاده از هدست هاي واقعيت مجازي و واقعيت افزوده در حال حاضر نيز باعث اعتياد، افسردگي، احساس تنهايي، گريز از اجتماع، خشونت يا خودآزاري شده است. درگير شدن تمامي حواس افراد در متاورس و تعامل آسان و بدون مرز مليت هاي مختلف در اين فضا ممكن است منجر به شكل گيري اشكال خاص و بي سابقه اي از روابط عاطفي و جنسي شود كه پيامدهاي خاص خود را به همراه مي آورد.

همچنين كشورهاي متخاصم با جمهوري اسلامي مي توانند از طريق متاورس راحت تر براي انتقال پيام ها و ارزش هاي مدنظر خود و تاثيرگذاري بر اذهان و افكار اتباع ايران برنامه ريزي كرده و از اين طريق امنيت فرهنگي و اجتماعي و سياسي جمهوري اسلامي را به خطر بيندازند. به عنوان مثال ساكنان ايران با حضور در متاورس مي توانند در كنسرت هر خواننده اي در هر محيط فرهنگي شركت كنند و در اين كنسرت با افرادي از ديگر كشورها با طرز فكرها و نظرات و پوشش هاي گوناگون آشنا شده و تبادل نظر كنند.

 خريد اقلام و كالاهاي مختلفي كه ممكن است در حالت عادي در كشور ممنوع بوده و در دسترس نباشند نيز در متاورس ممكن است و همچنين ممكن است از متاورس براي انجام كسب و كارهايي استفاده شود كه در ايران غيرقانوني يا غيراخلاقي دانسته مي شوند.

 به بيان ديگر اعمال حاكميت بر اتباع يك كشور و حفاظت از مرزهاي جغرافيايي در محيطي همچون متاورس بسيار دشوار و چه بسا غيرممكن خواهد بود و با توجه به پيچيدگي هاي اين فضا و در هم تنيده بودن و پيشرفته بودن فناوري ها و پروتكل هاي مورد استفاده براي طراحي آن، استفاده از ابزار قديمي فيلترينگ نيز احتمالا چاره ساز نخواهد بود. 

تلاش براي ايجاد آشوب و ناآرامي و دامن زدن به بي ثباتي سياسي و اقتصادي از طريق متاورس در ايران يك پديده محتمل ديگر است. برگزاري نشست ها و تجمع هاي اعتراضي انبوه در متاورس بدون ترس از برخورد و بازداشت يا امكان برهم زدن آنها رويداد تازه اي است كه شايد موجب تغييراتي اساسي در كنش گري سياسي و اجتماعي در سال هاي آينده شود. زيرا بازداشت و تاديب يك شخصيت مجازي سه بعدي غيرممكن به نظر مي رسد. 

اگر چه اين اقدامات و رويدادهاي اعتراضي در نگاه اول تهديدي براي حاكميت سياسي محسوب نمي شود، اما تكرار چنين پديده اي و سرريز تبعات آن به فضاي زندگي واقعي و امكان موج آفريني و تاثيرگذاري در دنياي واقعي تحولي كاملا محتمل است كه از هم اكنون بايد در مورد آن تفكر و برنامه ريزي كرد و جنبه هاي مختلف آن را مورد مطالعه قرار داد. 

غول هاي فناوري با كنترل متاورس و امكانات و ابزار آن مي توانند دست به انحصارطلبي زده و هم شركت هاي كوچك رقيب را از ميدان به دركنند و هم رفتارهاي خاصي را با كاربران ترويج كرده و براي دستكاري محتوا و خدمات قابل دسترس برنامه ريزي كنند. با توجه به اينكه شركت هايي مانند فيس بوك سابقه چنين رفتارهايي را در حال حاضر نيز دارند و به علت رويه هاي انحصارطلبانه شكايات متعددي بر عليه آنها در دهها كشور جهان توسط دولت ها و شركت هاي رقيب مطرح شده، تكرار اين پديده در متاورس نيز كاملا محتمل است. شركت هاي فناوري مي توانند از قدرت خود و داده هاي منحصر به فردي كه از افراد و سازمان ها در اختيار دارند براي باج گيري، نفوذ، ايجاد رعب و وحشت و كنترل و ديكتاتوري استفاده كنند كه اين امر حيات دولت ملت هاي مدرن را به طور كلي به چالش خواهد كشيد. اين پديده در مورد ايران نيز رخ داده و حاكميت دولت بر جامعه را كمرنگ مي كند.

نقض امنيت و حريم شخصي افراد به چنين شيوه هايي به خصوص به كودكان آسيب خواهد زد كه از تجربه ودانش چنداني براي استفاده از متاورس برخوردار نيستند و از سوي ديگر ممكن است والدين آنها نيز از اطلاعات كافي براي اين كار بهره مند نبوده و حتي اهميت اين كار را نيز ندانند. در واقع متاورس روند تربيت و اجتماعي شدن كودكان و انتقال ارزش هاي خاص هر جامعه از نسلي به نسل بعد را در صورت برخورد انفعالي حاكميت مختل خواهد كرد و فرايند انقطاع بين نسلي كه هم اكنون نيز در جامعه ايران وجود دارد را تشديد خواهد كرد.

در نهايت ترديدي نيست كه برخورد حذفي و منفعلانه با نوآوري هاي دنياي فناوري و پديده اي همچون متاورس غيرممكن است. برنامه ريزي براي حضور و مشاركت در اين فضا از طريق استفاده از دانش و ظرفيت هاي متخصصان و صاحب نظران، استارت اپ ها و اكو سيستم استارت اپي كشور، پارك هاي علم و فناوري و ديگر نهادها و افراد مطلع ضروري است. 

جمهوري اسلامي ايران بايد از هم اكنون براي تعامل در اين فضا و نشر ارزش ها و آرمان ها و ايده هاي مدنظر خود در متاورس سرمايه گذاري كند و محصولات و ابزار و محيط هاي حرفه اي، تفريحي، مذهبي و بازي سازگار با آنچه خود مي پسندد را به وجود آورد. در غير اين صورت اتباع جمهوري اسلامي مصرف كننده ابزار و محصولاتي در نسل جديد و سه بعدي اينترنت خواهند بود كه اهداف، ارزش ها و آرمان هاي كشورهاي ديگري را تامين خواهد كرد.