فرصت ها و تهديدات پيوستن افغانستان به راه ابريشم نوين چين
مقدمه
روز 26 دسامبر (5 دي)، پكن ميزبان نخستين اجلاس سهجانبه وزراي امور خارجه چين، افغانستان و پاكستان بود. در اين اجلاس، وانگ يي، صلاحالدين رباني و خواجه محمد آصف به توافقات زير دست يافتند:
تقويت اعتماد سياسي متقابل ازطريق مذاكرات دوجانبه ميان كابل و اسلامآباد با ميانداري چين؛ مبارزه با تروريسم؛ همكاريهاي امنيتي؛ تأكيد بر لزوم حضور طالبان پاي ميز مذاكره و دعوت دوباره از اين گروه پيكارجو و درنهايت، تحكيم همكاريهاي اقتصادي براساس فرمول «برد ـ برد» با دعوت از افغانستان براي پيوستن به پروژه «راه ابريشم نوين چين» يا ابتكار كمربند ـ جاده (BRI).
از نگاه بعضي تحليلگران افغان تنها دستاورد تازه اجلاس پكن همين دعوت از افغانستان براي پيوستن به پروژه راه ابريشم نوين چين است. به باور برخي از آنها با توجه به پتانسيل پايين اقتصادي پاكستان براي همكاري با چين، دولت افغانستان ميتواند با تقويت همكاري اقتصادي و تجاري با طرف چيني بهطور مستقيم و ازطريق چين با پاكستان، به طرف پاكستاني فشار وارد كند تا در ازاي بهدست آوردن منافع اقتصادي قابل ملاحظه از بازار افغانستان، دست از حمايت از پيكارجويان برداشته و طالبان را به پيوستن به روند صلح وادارد.
باوجوداين، با توجه به اينكه پاكستان بارها دخالت در امور افغانستان را رد كرده و بر داخلي بودن جنگ طالبان و دولت كابل تأكيد كرده است، خوشبيني مقامات و بعضي رسانههاي افغان و چيني در زمينه احتمال استفاده از مقوله اقتصاد براي پايان دادن به جنگ فرسايشي افغانستان بيمورد بهنظر ميرسد؛ اما موضوع فقط به تضاد ماهوي حمايت پاكستان از پيوستن افغانها به ابتكار كمربند ـ جاده چين با كنار گذاشتن راهبرد ثابت و بلندمدت نفوذ سياسي و امنيتي پاكستان در افغانستان خلاصه نميشود. درواقع، روابط سياسي و امنيتي كابل ـ اسلامآباد حتي با وجود وقوع گشايش احتمالي در روابط اقتصادي و تجاري فيمابين همچنان تيره و پرتنش باقي خواهد ماند. اين اتفاق قطعاً خوشايند طرف چيني نخواهد بود؛ زيرا دولت شي جيپينگ، رئيسجمهور عملگراي چين درنظر دارد با حمايت همهجانبه از پيوستن افغانستان به پروژه بينالمللي كمربند ـ جاده و البته جلبنظر موافق پاكستان دراينزمينه، سطح تنش ميان كابل و اسلامآباد را تا حد امكان كاهش دهد و بدينترتيب، بهويژه تلاشهاي آمريكا را براي تنشآفريني بين اين دو همسايه ناكام بگذارد.
با اين مقدمه بهنظر ميرسد فرصتها و تهديدات پيشِ روي دولتها و بخش خصوصي در افغانستان، چين و پاكستان در زمينه پيوستن افغانها به پروژه جاده ابريشم نوين چين از اين قرارند:
الف) فرصتها
1. انتقال كالا از مسير كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان (CPEC) به آسياي مركزي: كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان به ارزش 57 ميليارد دلار بخشي از پروژه راه ابريشم نوين چين بهشمار ميرود كه منطقه كاشغر در استان شين جيانگ در شمال غرب اين كشور را به بندر گوادر در جنوب غرب ايالت بلوچستان پاكستان متصل ميكند. هدف از اجراي اين طرح در چهارچوب پروژه كمربند ـ جاده، اتصال مناطق كوهستاني و درحال توسعه غرب چين به آبهاي آزاد از كوتاهترين راه (حدود سه هزار كيلومتر) است.
درصورت پيوستن عملي افغانستان به (CPEC)، پروژه راه ابريشم نوين چين علاوهبر خطوط ريلي ازطريق جادههاي افغانستان نيز به آسياي مركزي كه پكن و اسلامآباد درصدد فتح بازارهاي پنج جمهوري واقع در آن منطقه هستند، متصل خواهند شد؛ گام بزرگي در پيوند دادن شرق و جنوب آسيا به حوزه اوراسياي مركزي (شامل آسياي مركزي و قفقاز) و در رقابت با هند و ديگر كنشگران اقتصادي منطقهاي و فرامنطقهاي.
2. تقويت موضع چين و پاكستان در بازي بزرگ كنشگران در افغانستان و اوراسياي مركزي: دولت شي مصمم است تا به هر شكل ممكن به حضور و نفوذ سنتي واشينگتن و ديگر كنشگران در جنوب آسيا و تا حدي در افغانستان به دلايل سياسي و امنيتي نيز پايان دهد. بنابراين دعوت رسمي از افغانستان براي پيوستن به پروژه كمربند ـ جاده بهمعناي جديتر شدن رقابت چين با هند، روسيه، آمريكا، تركيه، جمهوري اسلامي ايران و ساير رقباي منطقهاي و فرامنطقهاي پكن در افغانستان، آسياي مركزي و قفقاز در مسير توسعه جاده ابريشم نوين چين خواهد بود.
همزمان اسلامآباد نيز كه در رقابت خصمانه نظامي و سياسي هفتاد ساله با دهلينو بهسر ميبرد و با آمريكا نيز بهخصوص در ماههاي اخير بهشدت در زمينه افغانستان و تفسير مفهوم تروريسم اختلافنظر پيدا كرده است، ضمن برخوردار شدن از منافع اقتصادي طرح كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان (مانند توسعه بندر گوادر و جذب سرمايهگذاري دهها ميليارد دلاري چين در زيرساختهاي صنعتي و كشاورزي پاكستان) ميتواند از حضور متخصصان چيني و همچنين استقرار شماري از نيروهاي ارتش چين در پايگاه دريايي «جيواني» در غرب گوادر در آينده نزديك، بهعنوان ايجاد موازنه در روابط خويش با هند و آمريكا كه با نفوذ پكن در پاكستان مخالفند، استفاده كرده و درعينحال، امتيازات سياسي و اقتصادي از اين دو كشور دريافت كند.
ب) تهديدات
1. افزايش كشاكش ميان افغانستان و پاكستان: پيوستن افغانستان به كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان، بهمعناي افزايش قدرت چانهزني دو طرف پاكستاني و افغان براي كسب امتيازات سياسي، امنيتي و اقتصادي بيشتر از يكديگر در آينده نهچندان دور خواهد بود؛ بدينصورت همانگونه كه قرار گرفتن پاكستان در مسير ترانزيت كالا از هند به افغانستان، موجب شده است در سالهاي اخير هر گاه اختلافات سياسي و تجاري بين اسلامآباد با اين دو كشور بالا ميگيرد، پاكستان با ناديده گرفتن توافق تجارت و ترانزيت خود با افغانستان (APPTA) مرزهايش را به روي كالاهاي صادراتي از هند يا افغانستان ببندد، شايد افغانها نيز از اين پس بتوانند هنگام افزايش تنش سياسي و نظامي با پاكستانيها، براي تحت فشار گذاردن آنان با هماهنگي يا بدون هماهنگي چين، بهطور موقت در روند انتقال كالا از پاكستان به سمت آسياي مركزي و قفقاز اختلال ايجاد كنند.
2. افزايش همكاريهاي نظامي و اطلاعاتي ميان چين با افغانستان و پاكستان: همانطور كه گفته شد يكي از رئوس توافقات اجلاس سهجانبه پكن، تقويت همكاري مشترك در زمينه سركوب تروريسم و تبادل اطلاعات در چهارچوب همكاريهاي امنيتي ميان چين، پاكستان و افغانستان بود. برهميناساس، احتمال ميرود بهزودي شاهد تحولات مهمي در عرصه مبارزه با اقدامات تروريستي داعش در افغانستان و تغيير شكل درگيريهاي طالبان با نيروهاي امنيتي افغان باشيم. وقوع احتمالي اين دو تحول را ميتوان در نگراني فزاينده چين از كنشهاي خطرناك گروههاي افراطگرا در مرزهاي مشترك اين كشور با پاكستان، افغانستان و آسياي مركزي جستجو نمود. در رأس اين گروهها «حركت اسلامي تركستان شرقي» (ETIM) قرار دارد كه پكن مدعي است عمدتاً از مسلمانان عضو اقليت قومي «اويغور» تشكيل شده و با دريافت حمايت از طرف طالبان افغان، تحريك طالبان پاكستان، حركت اسلامي ازبكستان و حتي داعش درصدد برهم زدن ثبات سياسي و امنيتي و روند توسعه استان مسلماننشين شين جيانگ چين با هدف پياده كردن الگوي اسلام سياسي سلفي ـ وهابي است.
پكن به همين بهانه در دو دهه اخير بهشدت درحال زدودن مظاهر اسلامي در شين جيانگ و برهم زدن توازن جمعيتي در اين استان به سود اكثريت غيرمسلمان «هان» بوده است.
اكنون با افزايش همكاريهاي اطلاعاتي چين با پاكستان و افغانستان ميتوان انتظار داشت ديگر كنشگران منطقهاي مانند هند، روسيه، عربستان سعودي و فرامنطقهاي مانند آمريكا در واكنش، بهطور مشترك يا تكتك، كنشهاي اطلاعاتي خود را در افغانستان، آسياي مركزي و شايد داخل پاكستان افزايش دهند. اين مسئله به افزايش رقابتهاي مخرب ميان اين كشورها و به خطر افتادن امنيت و منافع ملي كشورهايي مانند ايران منجر خواهد شد كه اغلب خودش را از اين ائتلافهاي مقطعي و مصلحتي و رقابتها به دور نگه ميدارد.
3. احتمال كاهش تمايل افغانستان به مشاركت در ائتلاف سهگانه هند ـ افغانستان ـ ايران: با توجه به اينكه نقشآفريني افغانها در طرح كريدور اقتصادي چين ـ پاكستان با خاطر اختلافات راهبردي اين دو كشور با هند، مستلزم كاهش يا شايد قطع همكاري كابل با دهلينو و تهران در پروژه توسعه بندر چابهار با هدف انتقال كالا از هند به آسياي مركزي، روسيه و اروپاست، جمهوري اسلامي ايران و هند نميتوانند از پيوستن قريبالوقوع افغانستان به (CPEC) چندان راضي باشند؛ مگر آنكه اين دو كشور يا چين و پاكستان در ماهها يا سالهاي آينده بهنوعي نظر موافق يكديگر را براي همكاري متقابل بين بنادر گوادر و چابهار جلب كنند. اين امر در يك سال گذشته بارها ازسوي طرف چيني با هدف كاستن از نقش راهبردي هند در پروژه توسعه بندر چابهار و فراتر از آن، كاهش دادن ضريب نفوذ هند در ايران و افغانستان مطرح شد كه با استقبال زيادي در ايران و هند روبهرو نشده است.
نتيجهگيري
پيوستن افغانستان به طرحهاي منطقهاي و جهاني چين، داراي محاسن و معايبي است كه بايد در كنار هم سنجيده و ارزيابي شوند؛ اما در يك ارزيابي كلي اگر مقامات جمهوري اسلامي سياست منطقي و سازندهاي در برابر اين طرحهاي بلندپروازانه پكن و اسلامآباد نداشته باشند، ممكن است در سالهاي نهچندان دور ايران بهلحاظ اقتصادي، سياسي و امنيتي قافيه را به ائتلافها و توافقات پشت پرده ديگر كنشگران منطقهاي و فرامنطقهاي ببازد؛ هرچند دور زدن ايران و ناديده گرفتن آن براي اين كشورها دشوار است.
التعليقات