لشكركشي تركيه به عفرين و آينده بحران سوريه


هفت سال از بحران سياسي سوريه مي‌گذرد. درحالي‌كه دولت سوريه و حاميان منطقه‌اي‌اش در جبهه جنگ دست بالاتر را دارند و موفق شده‌اند بخش‌هاي بزرگي از كشور را تحت حاكميت مجدد درآورند، لشكركشي اخير تركيه به منطقه عفرين با هدف سركوب يگان‌هاي مدافع خلق (YPG) (شاخه نظامي حزب اتحاد دموكراتيك)، پيچ خطرناكي را در معادلات اين بحران به‌وجود آورده است. يگان‌هاي مدافع خلق تحت حمايت آمريكا توانسته‌اند نوعي حكومت خودمختار اعلام‌نشده در نوار شمالي سوريه كه عمدتاً ساكنان آن را كردها تشكيل مي‌دهند، به‌وجود آورند؛ اما از منظر رهبران تركيه، خودمختاري كردها در شمال سوريه مي‌تواند براي آينده كردهاي تركيه الگوي بسيار بدي باشد. تركيه ميان ‎‎YPG و PKK تفاوتي قائل نيست و براين‌باور است كه اين دو گروه از سرچشمه‌هاي فكري، ايدئولوژيكي و آرماني مشتركي سيراب مي‌شوند. به باور ترك‌ها، YPG در سوريه كپي برابر اصل PKK در تركيه است كه دهه‌هاست براي تشكيل دولت مستقل كُرد در جنوب و جنوب شرقي تركيه، عليه آنكارا مي‌جنگد. در ابتداي بحران سوريه، آنكارا و واشينگتن در رديف ائتلاف حمايت از مخالفان بشار اسد در جبهه واحدي قرار داشتند؛ اما با قرار گرفتن يگان‌هاي مدافع خلق تحت حمايت آمريكا، ميان تركيه و آمريكا كه هر دو عضو سازمان ناتو نيز هستند، اختلاف عميقي پديد آمده است. به‌نظر مي‌رسد اين موضوع، شكاف در مناسبات آنكارا ـ واشينگتن كه پيش از اين پيرامون ماجراي فتح‌الله گولن و رضا ضراب پديد آمده بود را فراخ‌تر كند.
ازسوي‌ديگر، لشكركشي تركيه به عفرين سوريه با هدف ايجاد يك منطقه حايل به شعاع سي كيلومتر در نوار مرزي، با واكنش شديد دولت سوريه مواجه شده است. هرچند كه به‌نظر مي‌رسد دولت تضعيف‌شده دمشق توان مقابله فوري با مداخله نظامي تركيه را ندارد؛ اما دولت سوريه حق هرگونه اقدام مقابله‌جويانه در رابطه با اشغالگري تركيه و نقض تماميت ارضي‌اش را براي خويش محفوظ مي‌دارد. ازسوي‌ديگر، اقدام اخير تركيه تا اندازه زيادي نگراني روسيه و ايران را كه روابط بسيار نزديكي با دولت سوريه دارند را نيز برانگيخته است. جمهوري اسلامي ايران فعلاً با اين موضوع به‌نحو ملايمي كنار آمده است؛ اما روس‌ها كه چندي است روابط گرمي با ترك‌ها برقرار كرده‌اند، درقبال اين تحول دچار نوعي سرگيجه سياسي شده‌اند. روسيه كه با گروه يگان‌هاي مدافع خلق در يك جبهه عليه داعش مي‌جنگيد، اكنون از منظر ستيزه‌جويان كُرد، به آنها پشت كرده و چشمانش را بر هجمه نظامي ترك‌ها بسته است. 
به‌نظر مي‌رسد كه لشكركشي تركيه به عفرين زخم جديد و التيام‌ناپذيري بر پيكر نحيف سوريه وارد كرده است. هرچند كه رهبران ترك اعلام كرده‌اند كه زمان جنگ عليه YPG كوتاه خواهد بود، اما نبايد از نظر دور داشت كه حتي درصورت تحقق چنين فرضي، اين اقدام نتايج بسيار عميق و بلندمدتي را در منطقه برجاي خواهد گذاشت. تهاجم نظامي تركيه و واكنش جامعه بين‌المللي به آن نشان داده است كه تا چه اندازه ائتلاف‌ها و جناح‌بندي‌ها ميان قدرت‌هاي بزرگ و منطقه‌اي ناپايدار است و تا چه اندازه منافع كشورها مي‌تواند عمود بر هم قرار بگيرد. تركيه اميدوار است كه مداخله نظامي‌اش در شمال سوريه علي‌رغم دربر داشتن هزينه‌هاي سنگين سياسي و نظامي بتواند از شكل‌گيري دولت مستقل يا خودمختار كردها در شمال سوريه جلوگيري كرده و درنتيجه اميدهاي جدايي‌طلبي كردها را در تركيه بخشكاند؛ اما واقعيت آن است كه تركيه به بازي خطرناك و پيچيده‌اي ورود كرده كه نتايج آن هرگز به‌روشني آنچه دولتمردان ترك تصور مي‌كنند، نخواهد بود. اين را نبايد از نظر دور داشت كه با سبك شدن بار جنگ از دوش دولت سوريه، دمشق حضور نظاميان ترك را در خاك خويش تحمل نخواهد كرد و به‌صورت ناخواسته در جبهه واحد با يگان‌هاي مدافع خلق عليه آنچه اشغالگري ترك‌ها مي‌خوانند، قرار خواهد گرفت؛ ضمن آنكه از منظر كشورهاي ذي‌دخل در بحران سوريه به‌ويژه ايالات متحده آمريكا و روسيه كه شديداً به اهداف تركيه از اين لشكركشي بدبين هستند، ايجاد قيموميت يك دولت بر بخشي از سرزمين كشور همسايه، موضوع ساده‌اي نخواهد بود.
علاوه‌براين دولت تركيه با گسيل توپ و تانك به منطقه عفرين سوريه و وارد كردن تلفات و خسارات به غيرنظاميان در اثر بمباران‌ها و گلوله‌باران‌ها، در چشم افكار عمومي جهان به‌عنوان دولتي متجاوز شناخته مي‌شود. اين موضوعي است كه يگان‌هاي مدافع خلق (YPG) موفق شده‌اند از آن بهره‌برداري تبليغاتي كرده و توجه جامعه بين‌المللي و افكار عمومي جهان را نسبت به فجايعي كه مي‌تواند عليه يك اقليت قومي اتفاق بيفتد، جلب كنند. هرچند كه رئيس‌جمهور تركيه مكرراً سعي مي‌كند ميان يگان‌هاي خلق (YPG) و مسئله تروريسم پيوند برقرار كند و بدين‌ترتيب اقدام تركيه عليه كردهاي سوريه را توجيه كند، اما واقعيت آن است كه تا حال حاضر وضعيت مطابق ايده‌آل‌هاي آقاي اردوغان پيش نرفته است. سيل محكوميت‌هاي جهاني عليه تركيه و همدلي‌هايي كه در چهار گوشه جهان با كردهاي سوريه صورت گرفته، نشانه آن است كه دولت اسلام‌گراي تركيه در انظار جهانيان اعتبار پيشين را ديگر ندارد و بر چهره زعامت خودخوانده اردوغان بر جهان اسلام، خراش افتاده است.