چين و معماري جديد امنيت منطقهاي
شكلدهي به بلوكهاي اقتصادي با ماهيت و اهداف امنيتي يكي از روندهاي جديد بينالمللي است كه هم قدرتهاي مستقر و حافظ وضع موجود در تلاش براي ايجاد و گسترش آن بوده و هم قدرتهاي نوظهور، تجديدنظرطلب و اصلاحطلب در سياست بينالملل بهدنبال تقويت و ساماندهي آن در قالبهايي مانند بريكس، سيكا، و سازمان همكاري شانگهاي ميباشند. البته اين نكته را نيز بايد يادآور شد كه حركت رو به گسترش و فزاينده بازيگران عرصه سياست بينالملل به سمت شكلدهي به بلوكهاي سياسي اقتصادي خود ميتواند از اين مسئله نيز حكايت داشته باشد كه جهان امروز بهشدت در برابر پويشها و حساسيتهاي امنيتي در قالبهاي سخت و نظامي خود بسيار شكننده شده است و ترس از اين شكنندگي ساختار سياست جهاني خود ميتواند يكي از مهمترين دلايلي باشد كه به گسترش چنين پويشهاي جديد منطقهاي دامن زند. به بيان ديگر ميتوان گفت كه آستانه تحمل جهان امروز در برابر سياستها و رقابتهاي امنيتي بسيار كاهش يافته و ضريب شكنندگي و ورود زودهنگام به حوزه منازعه و ستيز افزايش يافته است كه اين امر به نوبه خود ميتواند تهديدات جدياي را در متن و بطن خود نهفته داشته باشد.
بهنظر ميرسد كه در حال حاضر نيز چينيها اين مسئله را بهخوبي درك و فهم نموده و تلاش دارند تا در قالب شكلدهي به يك ساختار امنيتي جديد در قالب تجميع ظرفيتهاي بازيگران و كشورهاي آسيايي هم از شكنندگي بيشتر ساختار سياست بينالملل كه در واقع ميتواند آسيبي جدي براي حركت رو به جلو چين در مقطع كنوني تلقي شده جلوگيري نموده و هم بنيادهاي يك معماري جديد امنيت منطقهاي را سامان دهد. بهعنوان شاهدي بر اين مدعا ميتوان به سخنان شي جين پينگ در اجلاس سيكا و ايده همكاريهاي امنيتي منطقهاي اشاره داشت كه تلاش دارد تا يك محور نرم آسيايي را در حوزه امنيت با توجه به شرايط جديد جهاني ايجاد نمايد.
رئيسجمهور چين در اين زمينه بيان ميدارد «چين گامهاي محكمي را براي تقويت گفتگوها و همكاريهاي امنيتي با ديگر كشورها و مفصلبندي يك معماري امنيتي منطقهاي برخواهد داشت. وي همچنين اضافه مينمايد كه در اين مسير كشورهاي آسيايي ميبايست همكاريهاي لازم را براي حل مسائل امنيتي در درون منطقه و نه از طريق بازيگران فرامنطقهاي بنمايند». آنچه مشخص است آن است كه چينيها در مقطع كنوني استراتژي توازنسازي آمريكا در منطقه آسيا ـ پاسفيك و تلاش اين كشور براي تشكيل حلقههاي مدور استراتژيك براي مهار چين در اين منطقه را بهعنوان يكي از مهمترين فشارهاي امنيتي خود درك و فهم نموده است و تلاش دارد تا با طرح ايده معماري جديد امنيت منطقهاي و استفاده از ظرفيتهاي بازيگران منطقهاي براي حلوفصل منازعات، مشروعيت اقدام و مداخله و نفوذ آمريكا را در حلقه اول چيدمان امنيتي خود كاهش دهد.
هدف دومي را كه چينيها از طرح اين مسئله دنبال مينمايند ايجاد باورمندي به قدرت طرحريزي و سياستگذاري چين در سطوح منطقهاي و بينالمللي است. به بيان ديگر چينيها با طرح چنين ابتكاراتي تلاش دارند تا علاوه بر باورمند نمودن قدرت رهبري منطقهاي خود همچنين از سطح يك قدرت دنبالهرو به سطح يك قدرت قاعدهساز در نظم منطقهاي و بينالمللي انتقال پيدا نمايد. رشد ظرفيتهاي اقتصادي چين و گسترش حوزه نفوذ پيراموني و بينالمللي چين انگيزههاي اين كشور را براي عبور و انتقال از يك بازيگر دنبالهرو به سطح يك بازيگر قاعدهساز بسيار افزايش داده است. البته از نظر چينيها اين مرحله حساسترين مرحله قدرتيابي اين كشور تلقي ميشود و تلاش دارند تا علاوه بر اينكه تلاش اين كشور براي قاعدهسازي در نظم بينالملل بهعنوان تجديدنظرطلبي درك و فهم نشود همچنين با كمترين حساسيتزايي محيطي اين مرحله را پشتسر بگذارند. به بيان ديگر چگونگي عبور چين از اين تقاطع قدرت بينالمللي به نوبه خود ميتواند نقطه عطف بزرگي هم در روند قدرتيابي اين كشور و هم چگونگي حفظ يا چرخش در سيكل قدرت در نظم بينالملل باشد.
هدف ديگري را كه ميتوان در رابطه با سياستهاي اعلامي همكاريگرايانه امنيتي چين بيان داشت در واقع تلاش اين كشور براي اصلاح ترس و سوءادراكهاي رفتاري همسايگان است. گسترش سطوح منازعات و تنشهاي ارضي چين با همسايگان خود يكي از نشانههايي است كه تصور قدرتيابي چين بهمنظور تغيير در نظم منطقهاي را در ميان همسايگان خود دامن زده است و اين كشورها را بسيار نگران و به سمت اتحادسازي با بازيگران فرامنطقهاي بهخصوص ايالات متحده سوق داده است. به همين دليل چينيها تلاش دارند تا با طرح چنين ايدهها و ابتكاراتي در حد توان از گسترش روزافزون اين ترس در محيط پيراموني كه هم ميتواند اشتغال خاطر براي اين كشور ايجاد نموده و هم روند رشد و توسعه اقتصادي اين كشور را كند نمايد، جلوگيري كند.
بهعنوان نتيجه اين بحث ميتوان گفت كه در مقطع كنوني چينيها هم بهلحاظ ارزشي و هم بهلحاظ بنيادهاي فلسفي توان رسيدن به جايگاه هژموني بينالمللي را نداشته و به همين منظور تلاش دارند تا كانون توجه و تمركز خود را بر آسيا و ائتلافسازي در اين قاره قرار دهند. طبيعتاً نهادسازيهاي امنيتي و اقتصادي در قالبهايي مانند سيكا، سازمان همكاري شانگهاي، كمربند زميني و دريايي جاده ابريشم را ميتوان در راستاي اين مهم و ظرفيتسازي براي حركت سريعتر در آينده دانست.
التعليقات