چين برنده شده؟
چالش چين در برابر برتري آمريكا
رقابت ژئوپليتيكي كه بين آمريكا و چين درگرفته است براي يكي دو دهه آينده ادامه خواهد داشت. هرچند رئيسجمهور دونالد ترامپ، دور اول آن را در سال 2018 آغاز كرد، اين رقابت بعد از دولت وي نيز ادامه خواهد داشت. او در تمام سياستهاي خود، آمريكا را به دو دسته تقسيم كرده است، بهجز يك مورد، آنهم جنگ تجاري و فناوري عليه چين. درواقع، او از حمايت دوجانبه شديدي درمورد اين موضوع برخوردار است و در بدنه سياست آمريكا اجماع قوياي درحال شكلگيري است مبنيبراينكه چين تهديدي براي آمريكاست. ژنرال جوزف دانفورد، رئيس ستاد مشترك ارتش گفته است كه «چين احتمالاً تا سال 2025 بيشترين تهديد را نسبت به ملت ما ايجاد ميكند». خلاصه استراتژي دفاع ملي 2018 آمريكا ادعا ميكند كه چين و روسيه «قدرتهاي تجديدنظرطلب» هستند كه هدفشان «شكل دادن به جهاني مطابق با الگوي اقتدارگرايانه خودشان، كسب حق وتو درمورد تصميمات اقتصادي، ديپلماتيك و امنيتي ساير كشورهاست». كريستوفر رِي، مدير افبيآي گفته است كه «يكي از كارهايي كه ما سعي داريم انجام دهيم اين است كه تهديد چين را نهفقط براي كل دولت، بلكه بايد براي كل جامعه درنظر بگيريم... و من فكر ميكنم كه واكنش كل جامعه را بهدنبال خواهد داشت». حتي جورج سوروس، كه ميليونها دلار صرف تلاش براي جلوگيري از انتخاب ترامپ كرد، سياست ترامپ درمورد چين را تحسين كرده است. وي گفته است «بزرگترين و شايد تنها موفقيت سياست خارجي دولت ترامپ طراحي سياست منسجم و كامل دو حزب درقبال چين شي جين پينگ بوده است». وي همچنين افزوده است كه درست بود كه دولت ترامپ چين را يك «رقيب راهبردي» اعلام كند.
بااينحال، حتي اگر مؤسسات آمريكايي، بهطور وسيع، با شور و شوق از سياست ترامپ درمورد چين حمايت كرده باشند، عجيب است كه هيچكدام از آنها به اين نكته اشاره نكردهاند كه آمريكا با راهاندازي اين رقابت با چين، بدون اتخاذ يك راهبرد جامع و جهاني براي مقابله با چين، يك خطاي بزرگ راهبردي مرتكب شده است.
مردي كه مرا از اين موضوع آگاه كرد، يكي از بزرگترين متفكران راهبردي آمريكا، دكتر هنري كيسينجر بود. من هنوز بهوضوح ناهار دونفرهاي را كه در اواسط مارس 2018 با او در اتاق شخصي در باشگاه او در مركز شهر منهتن داشتم بهياد ميآورم. روز ناهار، نگران بودم كه بهدليل احتمال وقوع كولاك، اين ملاقات لغو شود؛ اما عليرغم هشدار هواشناسي، او حضور پيدا كرد. ما به مدت دو ساعت گفتگوي فوقالعادهاي داشتيم. اگر بخواهم منصف باشم، بايد بگويم كه او دقيقاً نگفت كه آمريكا فاقد راهبرد بلندمدت درقبال چين است؛ اما اين پيامي بود كه وي در اين وعده ناهار منتقل كرد. درعينحال، اين پيام بزرگ كتاب خود او درباره چين است.
درمقايسه، آمريكا قبل از اينكه وارد جنگ سرد عليه اتحاد جماهير شوروي شود، سخت و عميق فكر ميكرد. استراتژيست اصلي كه راهبرد مهار موفقيتآميز اتحاد جماهير شوروي بهوسيله آمريكا را تدوين كرد، جورج كنان بود. اين راهبرد براي اولينبار در مقاله مشهوري كه او در «فارن افرز» با نام مستعار آقاي ايكس نوشت، بهطور علني بيان شد. اين موضوع برمبناي «تلگراف طولاني» وي بود كه وي در فوريه 1946 نوشته بود. كنان آن را هنگامي نوشت كه در سمت مهم مدير برنامهريزي سياستگذاري در وزارت امور خارجه خدمت ميكرد. مأموريت اصلي اين بخش برنامهريزي راهبردي بلندمدت است.
مدير برنامهريزي سياستگذاري در وزارت امور خارجه از سپتامبر 2018 تا اوت 2019، پروفسور كرون اسكينر از دانشگاه كارنگي ملون بود. او، در يك گفتگوي عمومي در 29 آوريل 2019 فاش كرد كه در پاسخ به تجديد حيات چين، بخش او هنوز درتلاش است كه راهبرد جامعي را براي مطابقت با آنچه توسط سلف خود، كنان، گفته شده است تهيه كند.
همچنين هنگاميكه در وزارت امور خارجه سنگاپور خدمت ميكردم، نوشتن مقالات راهبردي بلندمدت براي دولت سنگاپور به من محول شده بود. درس بزرگي كه از سه استاد استثنائي ژئوپليتيك سنگاپور (لي كوآن يو، گو كنگ سوئي و اس راجاراتنام آموختم اين بود كه اولين قدم براي تدوين هر راهبرد بلندمدتي، طرح سؤالات درست است. اگر كسي سؤالات را اشتباه طرح كند، پاسخها نيز اشتباه خواهد بود. از همه مهمتر، همانطور كه راجاراتنام به من آموخت، در تنظيم چنين سؤالاتي هميشه بايد به «نامحتملها و نشدنيها انديشيد.»
با اين رويكرد، يعني «انديشيدن به نامحتملها و نشدنيها» ميخواهم ده حوزه را بيان كنم كه موجب طرح سؤالاتي ميشوند كه كاركنان برنامهريزي سياستگذاري بايد به آنها پاسخ گويند. جرج كنان را يك بار در اواخر دهه 1990 در دفترش در انستيتوي مطالعات پيشرفته در پرينستون، نيوجرسي ملاقات كردم و معتقدم كه او مواجهه با سختترين مسائل پيشِ رو را ترجيح ميداد.
التعليقات