ارزيابي تهديدات و واقعيت روابط آمريكا با كره شمالي
از اواسط سال 2017 و بهدنبال انجام آزمايشات هستهاي و موشكي كره شمالي، شاهد حملات و تهديدات شديد دولت جديد آمريكا عليه كره شمالي بوديم؛ بهطوريكه بحران كره شمالي به يكي از چالشهاي مهم امنيتي در شرق و حوزه استراتژيك چين، ژاپن، روسيه، كره جنوبي و آمريكا تبديل شده است. بااينحال، با گذشت زمان تا حدود بسياري از التهابات اين بحران كاسته شده تاحدي كه از نظر بسياري از كارشناسان احتمال ازسرگيري مذاكرات و توافق ميان طرفين ميرود. متن حاضر به بررسي دلايل فروكش كردن اين بحران پرداخته است.
دلايل فروكش كردن بحران كره شمالي
ايجاد موازنه
بحران شبهجزيره كره با محوريت كره شمالي براساس دو نظريه قابل توجه و بررسي است؛ نظريه اول «قدرت در برابر قدرت» يا همان اصل بازدارندگي است. كره شمالي با ادامه آزمايشهاي موشكي و هستهاياش به سطحي از توان موشكي و هستهاي رسيده است كه ميتواند آمريكا را از پيامدهاي هرگونه حمله پيشدستانه و يا متقابل كره شمالي بترساند و نگران كند. نظريه دوم دراينخصوص، «نزاع قدرتهاي ناهمگون» است. در اين نظريه كشور ضعيفتر در برابر قدرت بزرگتر چيزي براي از دست دادن ندارد و ممكن است دست به هر حركت انفجاري و غيرقابل پيشبيني بزند. بهدنبال آزمايش بمب هيدروژني و سپس آزمايشات موشكي كره شمالي بسياري از كارشناسان معتقدند كه كره شمالي ديگر تبديل به يك قدرت هستهاي شده است. دراينميان، با توجه به وجود احتمالي ذخاير زيادي از تسليحات هستهاي كه ميتواند موشكهاي بالستيك اين كشور را مسلح كند روشن است كه خلع سلاح كره شمالي ازطريق ديپلماسي يا زور امكان ندارد؛ ضمن اينكه گزينه نظامي قابل اعتمادي نيز وجود ندارد كه تضمين كند آمريكا از حملات موشكي كره شمالي آسيب نخواهد ديد. برايناساس، آمريكا بهعنوان قدرت برتر نگران پيامدهاي نابودكننده هرگونه اقدام انتحاري كره شمالي ضد پايگاههاي خود در منطقه است. براساس اين دو نظريه آمريكا كاملاً در گرداب كره شمالي خود را گرفتار ميبيند.
درواقع امروز آمريكا و متحدان اين كشور در منطقه شرق آسيا ابزار مناسبي براي مقابله با كره شمالي نداشته و تنها تشديد تحريمهاي بينالمللي و تهديد به اقدام نظامي عليه پيونگيانگ را بهكار گرفتهاند كه عملاً نتيجهاي نداشته است؛ لذا آمريكا به اين درك رسيده است كه تنها راهكار براي مقابله با تهديدات كره شمالي مذاكره است.
اقدامات و سياستهاي كره جنوبي
ازجمله يكي از وعدههاي مهم مون جائهايي، رئيسجمهور جديد كره جنوبي در زمان به قدرت رسيدن، ارتقاء روابط با كره شمالي بوده است. درواقع اين وعده خلاف نظر واشينگتن و در تضاد با طرح گسترش سيستمهاي دفاع موشكي ايالات متحده بوده است. از نظر كره جنوبي هرگونه تشديد بحران و جنگ ميان اين كشور با كره شمالي عواقب وحشتناكي خواهد داشت. برمبناي شبيهسازيهايي كه چند سال قبل درخصوص احتمال درگيري مجدد در شبهجزيره كره بهعمل آمده است تخمين زده ميشود كه حاصل يك درگيري محدود و كوتاهمدت كشته شدن سه ميليون نفر در اين منطقه خواهد بود. علت آن نيز تغييرات ماهوي و نيز انباشته شدن سلاحهاي بسيار پيشرفته و مدرن در منطقه شبهجزيره و اقيانوس آرام است كه بههيچوجه با سلاحهاي بهكار گرفتهشده در جنگ كره در دهه 1950 قابل مقايسه نيست. در حوزه خسارات اقتصادي نيز ارزيابيها از حجم بسيار گسترده خسارات مالي و اقتصادي و علاوهبراين آلودگيهاي هستهاي خبر ميدهد؛ امري كه كره جنوبي را وادار به احتياط دراينزمينه ميكند. برهميناساس است كه به درخواست كره شمالي براي مذاكرات پاسخ داده و در المپيك زمستاني پيونگ چانگ ورزشكاران دو كشور زير يك پرچم در اين مراسم شركت و رژه رفتند.
ازسويديگر، موضع مردم كره جنوبي و اينكه از تشديد مواضع عليه همسايه شمالي خود حمايت نكردند، يكي از برجستهترين دلايلي بود كه ترامپ را به منصرف شدن از تصميم خود براي حمله نظامي به كره شمالي سوق داده است؛ زيرا اين حمله از حمايت جبهه داخلي برخوردار نبود. بهعبارتي، مردم كره جنوبي بههيچوجه آماده جنگي فراگير نيستند. آنها چندين دهه در شكوفايي اقتصادي بهسر بردهاند. هرگونه حمله آمريكا باعث ايجاد موج گستردهاي از دودستگيها در جامعه كره ميشود درحاليكه اين جامعه روابط خانوادگي بسياري با خانوادههاي متعدد كره شمالي دارد و با وجود خصومت در محافل رسمي، اما نوعي همگرايي مردمي وجود دارد كه باعث ميشود وقوع جنگ در وهله نخست به آماده كردن جبهه داخلي نياز داشته باشد. شايد براساس همين مسائل است كه رؤسايجمهور دو كشور آمريكا و كره جنوبي توافق حاصل كردند كه انجام رزمايش مشترك دو كشور در ماه فوريه را به تعويق اندازند.
فشار چين و روسيه بر كره شمالي
در سالهاي اخير سه راهحل كلي شامل مذاكره، اقدامات نظامي و متقاعد كردن چين به فشار آوردن بر كره شمالي بهعنوان گزينههاي آمريكا براي توسعه برنامه هستهاي كره شمالي مورد توجه بوده است. در رابطه با انتظار آمريكا از چين بايد گفت چين نميتواند از كره شمالي بخواهد كه تسليحات خود را نابود سازد درحاليكه پيونگ يانگ آن را تنها سپر خود درمقابل آمريكا و همپيمانانش ميداند. چين بهخاطر امنيت ملي خود نيز خواستار چنين كاري نيست. دراينميان، پكن از هجوم سيل آوارگان پس از فروپاشي كره شمالي هراس دارد؛ همچنان كه از هرجومرج ناشي از تغيير رژيم و خطر دسترسي غيرقابل كنترل به تسليحات هستهاي، شيميايي و بيولوژيكي همسايه خود نيز ميترسد. هرچند بزرگترين نگراني چين، يك كره متحد و همپيمان آمريكاست كه در آن صورت نيروهاي آمريكايي را در پشت مرزهايش خواهد ديد. در آن شرايط، با توجه به همپيماني آمريكا با ژاپن در شرق، و روابط روبهرشد با هند در غرب، چين خود را در محاصره خواهد ديد. علاوهبراين اگرچه چين و روسيه شبهجزيره كره را بهعنوان ميداني براي به چالش كشيدن آمريكا ميبينند؛ اما هيچكدام تمايلي به هستهاي شدن كره شمالي و ناآراميهاي شديد در اين منطقه ندارند. از نظر چين، متشنج شدن فضاي امنيتي و درپي آن مداخله قدرتهاي مداخلهگر مثل روسيه و آمريكا فضاي تنفس استراتژيك چين را تنگ ميكند. علاوهبراين، چين خواستار پيشگيري از وقوع جنگ در مرزهاي جنوبي خود است كه ميتواند موجب سرازير شدن ميليونها آواره به خاك چين شود. برهميناساس، از همان ابتدا تشديد بحران ميان آمريكا و كره شمالي رئيسجمهور چين خود را آماده همكاري براي يافتن راهحل معقول براي پايان بخشيدن به بحران كره شمالي اعلام كرده و همينطور به قطعنامه شوراي امنيت براي تشديد تحريمها عليه كره شمالي بههمراه روسيه رأي مثبت داد. بههرحال، چين ميكوشد متحد خود را به پاي ميز مذاكره بكشاند.
در رابطه با روسيه نيز نزديك شدن آمريكا به مرزهاي روسيه هرگز براي اين كشور مطلوب نبوده و نخواهد بود، لذا يكي از دلايل تلاش روسيه براي مهار بحران و نزديك شدن به كره شمالي بهمنظور اقناع كردن اين كشور براي تداوم مذاكرات اين است كه آمريكا كره شمالي را اشغال نكند. دراينزمينه، روسها بههمراه چين، با ورود به مذاكرات ششجانبه صلح با كره شمالي و ايفاي نقش، تلاش كردهاند تا بحران در اين منطقه را مديريت كنند. از منظر مقامات ارشد روسيه ادامه حضور نظامي و اقدامات آمريكا در شرق آسيا مانند استقرار سامانههاي ضدموشكي در كره جنوبي و نيز رزمايشهاي گسترده آمريكا با كره جنوبي و ژاپن و افزايش قابل توجه حضور نظامي در منطقه آسيا ـ اقيانوس آرام تهديد ات امنيتي بزرگي را متوجه مسكو و همپيمان آن يعني چين كرده است.
ترس دو طرف از تشديد بحران
كره شمالي در سالهاي اخير تحت تحريمهاي سنگين اقتصادي بوده و با مشكلات اقتصادي زيادي مواجه بوده است. درواقع اين تحريمهاي اقتصادي توجيهي براي اين كشور براي رفتن به سمت بازدارندگي هستهاي بوده است. درمقابل آمريكا و متحدانش در منطقه اين تلاشهاي كره شمالي را نه دفاعي بلكه تهاجمي ميدانند. در شروع بحران اخير ميان دو كشور شاهد حملات لفظي شديد رهبران دو كشور بوديم. دراينميان اگرچه از رهبران هر دو كشور بهعنوان رهبراني جسور ياد ميشود اما رهبر كره شمالي ميداند كه با وجود تهديداتش عليه آمريكا، پيروز نخواهد شد و درصورت حمله موشكي به آمريكا توان مقابله با اقدامات تلافيجويانه آمريكا را ندارد درمقابل ترامپ نيز بهخوبي ميداند كه هر درگيري با پيونگيانگ بهصورت بيسابقهاي براي منطقه مهم ميباشد و ممكن است به وقوع جنگي گسترده بينجامد. برايناساس هر دو طرف ميدانند اگر گزينه ورود به جنگ را انتخاب كنند هزينههاي بسياري را عليه كشور و مردم خود خواهند پرداخت؛ ضمن اينكه هر دو طرف نگرانيهاي خاص خود را از واكنش ديگر قدرتهاي منطقهاي بهخصوص چين و روسيه خواهند داشت.
منابع
1-مجيد وقاري," چين براي شكستن ابهت امريكا از طريق كره شمالي تلاش مي كند",ايران ديپلماسي, 8 شهريور 1396
2-فرهاد همتي,"بمب هيدروژني كره شمالي براي آمريكا:تهديد يا فرصت",تسنيم,26 شهريور 1396
3-"تنش ميان آمريكا و كره شمالي"روزنامه اطلاعات,10 آبان 1396
4-محمد رضا يوسف نژاد,"آزمايش اتمي كره شمالي و بحران شرق آسيا",ايرنا,14 شهريور 1396
5-"انديشكده كارنگي:آيا حمله پيش دستانه آمريكا به كره شمالي عاقلانه است",پارس تودي,11 ارديبهشت 1396
6-"كره شمالي و كره جنوبي بر سر انجام مذاكره توافق كردند",دويچه وله,5 ژانويه 2018
التعليقات