السيسي در آزمون برزگ: يمن روياي تبديل شدن مصر به قدرت منطقه‌اي


السيسي در آزمون برزگ: يمن روياي تبديل شدن مصر به قدرت منطقه‌اي
 
 
شنبه 22 فروردين 1394
 
 
 

ماشين جنگي عربستان در تدارك جنگ تمام عيار عليه حوثي‌ها و انقلابيون يمني است و آتش خشم و كينه پادشاه رژيم‌هاي اقتدارگرا عربستان از تحولات داخلي يمن و سقوط منصور هادي متحد نزديك اين كشور باعث شده كه اين رژيم بدون درك واقعيت‌هاي منطقه‌اي و فهم نادرست از قيام‌هاي داخلي در خاورميانه همچنان با ابزار سركوب به دنبال ايجاد امنيت و ممانعت از تسري قيام‌هاي مردمي و موج دمكراسي‌خواهي  برآيد.
يمن گلوگاه استراتژيك شبه‌جزيره عربستان بوده است و سياست رياض همواره برمنطق محافظه‌كاري و عدم تغيير با دو هدف حفظ وضع موجود در شوراي همكاري خليج فارس و مديريت تغيير در كشورهاي غير همسو نظير عراق و سوريه... شكل يافته است. همچنين نفت عربستان از طريق خط لوله از سواحل خليج فارس به بندر ينبع در درياي سرخ منتقل و از آنجا با نفت‌كش‌هاي غول‌پيكر از طريق باب‌المندب صادر مي‌شود. زيرا امكان عبور اين نفت‌كش‌ها از كانال سوئز به علت عمق كم آب وجود ندارد وحتي امكان بسته شدن كانال سوئز نيز هست، بنابراين صادرات نفت عربستان به باب‌المندب وابسته است.
 همچنين ناتواني نظامي در دوره‌هاي تاريخي براي تسلط بر مناطق استراتژيك يمن مانند ظفار و عدن، صعده و نيز اتحاد دو يمن (شمالي ـ جنوب) پادشاه عربستان را برآن داشته كه براي پيشبرد اهداف جاه‌طلبانه خود در منطقه همواره منافع خويش را در حفظ روابط راهبردي  با كشورهاي حوزه خليج فارس بييند. در تهاجم گسترده اخير نيز نيروي هوايي كويت امارات ... در حملات كور و تخريب زيربناهاي يمن مشاركت فعال دارند ولي به نظر مي‌رسد حجم حملات هوايي نيروهاي ائتلاف به رهبري رياض خللي در عزم ارتش و حوثي‌ها براي تسلط كامل بر يمن بوجود نياورده است.
 لذا  بالا رفتن تلفات انساني و انعكاس تصاوير زنان و كودكان كشته شده از رسانه‌هاي مختلف دنيا مي‌تواند به تحريك افكار عمومي و محكوميت فعالان حقوق بشري و ضد جنگ بيانجامد و بعد رژيم عربستان در تنگاي استراتژيك سختي قرار گرفته و بدون حمايت جدي متحدان نزديك و كشورهاي قدرتمند عربي امكان پيروزي و فائق آمدن بر بحران يمن را ندارد در چنين شرايطي نگاه رياض به حمايت قاهره وحضور زبده نيروهاي نظامي آن دوخته شده است سوالي كه مطرح است اينكه، آيا دخالت نظامي مصر به نفع عربستان براي تسلط بر يمن جدي است؟ مصر در حمايت نظامي از عربستان با چه دشواريهاي مواجه است و آيا  فضاي داخلي مصر اجازه اعزام نيروي زميني و ورود به يك جنگ ناخواسته را مي‌دهد؟
در مورد موضع دوگانه مصري‌ها در بحران يمن و توانمنديهاي نظامي آن بايد گفت: مصر دوره السيسي با بحران مشروعيت و عميق‌تر شدن شكاف‌هاي سياسي و اجتماعي روبروست. بطوري‌كه چرخه خشونت ساختاري با بازگشت مجدد نظاميان به رهبري السيسي بر عليه مخالفين ادامه دارد و فعاليت‌هاي اخوان‌المسلمين نه تنها ممنوع شده بلكه رهبران آن از جمله المرسي با محكوميت‌هاي طولاني روبرو شدند.
اين سخت‌گيري‌هاي نهاد نظامي و انحصارطلبي در قدرت حلقه‌هاي مكتب ارشادي را به سوي راديكاليسم و گرايش به تكفيريها كشانده در چنين شرايطي با انسداد سياسي در داخل  اقتصاد ضعيف مصر با دشواريهاي بيشتري مواجه گشته است و فرار سرمايه به خارج و عدم ورود گردشگر خارجي به دليل ناامني‌هاي موجود به‌ويژه در صحراي سينا و مناطق توريستي ادامه دارد. از ديگر سو كم شدن كمك‌هاي خارجي به‌ويژه آمريكا بر دامنه فقر و فلاكت افزوده است. عربستان با قرائت خاص خويش از مذهب سني در قالب وهابيت بيشترين اختلاف را با اسلام ميانه‌رو و مكتب ارشادي اخواني‌ها داشت. بنابراين همواره از بازگشت قدرت به نهاد نظامي حمايت كرد و در كودتاي سفيد ارتش عليه اسلامگرايان  نقش بارزي را ايفا نمود. بطوريكه پس از كم شدن دلارهاي آمريكا به همراه امارات و كويت تلاش نمود پشتيبان مالي مناسبي براي ادامه حكمراني السيسي در سرزمين فراعنه قلمداد گردد. طبيعي است كه ملك سلمان به گمان خويش با افزايش نفوذ ايران در منطقه روبروست براي ايجاد توازن استراتژيك و محدودسازي قدرت ايران به نيروي نظامي مصر نياز دارد.
مصري كه اتفاقا در دهه 1960 در دوره ناصر با اعزام نيروي عمده نظامي در حدود هفتادهزار نيرو به يمن در دفاع از جمهوري و مخالفت با نيروهاي محمد البدر طرفدار عربستان اقدام نمود. ولي عدم شناخت موقعيت جغرافيايي محيطي از سوي سربازان مصري و نبود پشتبياني مناسب براي ادامه جنگ باعث شد كه به قول ناصر يمن به ويتنام مصري بدل گردد. چراكه از دست دادن بيش از 10 هزار نيروي نظامي و زيان ميلياردها دلاري شرايط سختي را براي مصر رقم زد و موجبات ياس و نااميدي شكست تاريخي ناصر از اسراييل را در سال 1967 فراهم نمود .گويا السيسي از تجربه تلخ ناصر يعني شكست تاريخي در يمن درس نگرفته است و با روياپردازي درصدد گسيل نيروي نظامي و مشاركت در طرح راهبردي عربستان تحت عنوان «طوفان قاطع» براي بازگرداندن قدرت به منصور هادي رهبر فراري يمن برآمده است. بي‌ترديد جنگ در منطقه و بروز آشوب‌هاي جديد بيش از هر كشور بر اقتصاد رنجور مصر اثر خواهد گذاشت و افزايش بي‌ثباتي و جنگ از ميزان درآمدهاي توريستي خواهد كاست.
مسئله روشن اينكه ائتلاف‌سازي با محوريت عربستان و شكل‌گيري جبهه سني بر عليه ايران ممكن به فعال شدن گسل شيعه ـ سني بيانجامد و حضور مصر و حتي پاكستان در ائتلاف خودساخته عليه حوثي‌ها و انقلابيون يمن و نام بردن از آن به عنوان جنگ نيابتي با ايران، شانس پيروزي را بالا نمي‌برد. چرا اگر قرار بود كه با ائتلاف‌سازي و تمركز نيرو موازنه قوا تغيير يابد بايد در بحران سوريه با شكل‌گيري ائتلاف منطقه‌اي و بين‌المللي تحت عنوان عربي ـ غربي و تركي در طول جنگ چندين ساله اين امر محتمل حاصل مي‌گشت. ولي نتيجه تجهيز مخالفين دولت سوريه و گسيل تكفيريها  ثمري جزء گسترش افراط‌گرايي و ظهور داعش كه از آن به عنوان كابوس كشورهاي محافظه‌كار عربي و حتي غرب هم تعبيرشده نداشته است. در چنين شرايطي  حاكمان نظامي مصر براي رهايي از مشكلات اقتصادي و برون‌رفت از بحران داخلي پس از سرنگوني دولت المرسي، نزديكي هرچه بيشتر به عربستان و منفعت‌طلبي از بحران يمن را راهكار خود يافته‌اند. ادعاي لزوم كمك صد ميليارد دلاري براي اعزام نيروي زميني و طراحي عملياتي براي ورود جدي به خاك يمن براي سرنگوني حوثي‌ها و نيروهاي طرفدار عبدالله صالح در واقع يك نوع باج‌خواهي سياسي از عربستان سعودي محسوب مي‌گردد. عربستان به‌رغم بكارگيري توان نظامي در عرصه ميداني نه‌تنها موفقيتي كسب نكرده بلكه تهديد حوثي در ورود به داخل عربستان جدي است. مناطق سوق الجيشي مانند عدن بدست انقلابيون افتاده و تحديد عمق استراتژيك آن بر دشواريها موجود افزوده است.
بنابراين حتي ورود جدي مصر نيز به بحران يمن كمك چنداني به حل وفصل موضوع نخواهد كرد و مصر دوره السيسي ديگر نه ام‌الدنياست و نه قاهره قلب جهان عرب، بلكه مصر به كشور بيمار عرب و درمانده در مشكلات متعدد مي‌مانند كه ممكن است خوش‌خدمتي السيسي به عربستان در صورت اعزام نيروي نظامي چند صباحي با تزريق دلارهاي نفتي عربستان و ديگر كشورهاي ثروتمند حوزه خليج فارس بر كاهش آلام و بهبود نسبي اقتصادي بيانجامد ولي در نهايت عدم رشد اقتصاد و وابستگي بيشتر مصر به عربستان وضعيتي بدتري رقم خواهد زد. از ديگر سو فهم و درك مردم مصر از تحولات منطقه به‌ويژه يمن در سطح بالايي قرار دارد و السييسي نمي‌تواند با مداخله در بحران يمن حمايت و مشروعيت قانوني براي خويش دست وپا كند.