ارزيابي سفر ترامپ به شرق آسيا


دومين سفر برون مرزي رئيس‌جمهور آمريكا پس از سفر به منطقه خاورميانه از تاريخ 3 نوامبر تا 14 نوامبر 2017 به شرق آسيا و به كشورهاي ژاپن، كره جنوبي، چين، ويتنام و فيليپين درحالي به انجام رسيده است كه سايه بحران در شبه‌جزيره كره بر اين سفر و به‌خصوص بر ملاقات‌هاي دوجانبه ميان ترامپ با رهبران ژاپن، كره جنوبي و چين سايه افكنده بود. دراين‌ميان، سؤال اساسي ما در اين يادداشت اين است كه آيا اكنون با انجام اولين سفر آسيايي رئيس‌جمهور آمريكا از زمان روي‌كار آمدن ترامپ، راهبرد اين كشور در اين منطقه دستخوش تحول عمده‌اي شده است؟
براي پاسخ به اين پرسش و ارزيابي اين سفر بايد اهداف اين سفر را برطبق گفته‌هاي منابع رسمي آمريكايي برشمرد. هربرت مك مستر، مشاور امنيت ملي دولت آمريكا پيش از انجام اين سفر و در گفتگويي مطبوعاتي در كاخ سفيد اعلام كرد سفر رئيس‌جمهور آمريكا متمركز بر سه هدف اصلي است:(1)
ـ تقويت و استحكام بخشيدن به سازوكار‌هاي بين‌المللي به‌منظور خلع سلاح اتمي كره شمالي؛
ـ ترقي و پيشرفت منطقه هند ـ اقيانوسيه؛
ـ بالا بردن سطح رفاه آمريكاييان ازطريق پيمان‌ها و كنش‌هاي دوجانبه تجاري و اقتصادي.
مسئله اول مورد اشاره در بيان اهداف اين سفر موضوع كره شمالي است. دولت آمريكا تاكنون تلاش داشته است با همكاري متحدان منطقه‌اي و همراه كردن چين در اين مسئله، كره شمالي را به ميز مذاكرات خلع سلاح بازگرداند. ترامپ در سفر به ژاپن در ديدار با شينزو آبه ضمن دفاع از انعقاد توافق‌نامه فروش تسليحات نظامي ازجمله سيستم‌هاي دفاع ضدموشكي به اين كشور براي مقابله با تهديدات موشك‌هاي بالستيك، از اعمال كردن حداكثر فشارها عليه كره شمالي سخن گفت. وي به‌صورت آشكار اعلام كرد اين توافق منجربه تقويت امنيت ژاپن و اقتصاد آمريكا خواهد شد.(2)
در سفر به چين نيز اگرچه دو طرف بر سر اتخاذ تدابير لازم به‌منظور توقف اقدامات تحريك‌آميز كره شمالي توافق كردند، بااين‌حال همان‌طور كه انتظار مي‌رفت دو طرف همچنان مواضعشان درقبال اقدام احتمالي عليه اين كشور متفاوت بود. ترامپ در سفر به چين همچنان بر نقش اين كشور در بازگرداندن كره شمالي به ميز مذاكره تأكيد نمود و اعلام كرد اگر چين سرسختانه بر روي اين مسئله كار كند (قطع روابط بانكي چين با كره شمالي) مسئله خلع سلاح اتمي كره نيز به‌وقوع خواهد پيوست.(3)
محور دوم از اهداف سفر ترامپ، ترقي و پيشرفت منطقه هند ـ اقيانوسيه اعلام شده بود. به‌نظر مي‌رسد استفاده از اصطلاح هند ـ اقيانوسيه توسط مشاور امنيت ملي كاخ سفيد در بيان اهداف سفر و همچنين سخنراني ترامپ در اجلاس سران مجمع همكاري‌هاي اقتصادي آسيا ـ اقيانوسيه در كشور ويتنام(4) آن هم ساعاتي پس از سفر وي به چين نشان از آغاز دور جديدي از ائتلاف‌سازي و ايجاد موازنه در برابر قدرت رو به رشد چين در منطقه شرق آسياست. بايد گفت اگرچه سفر به دهلي نو در برنامه سفر آسيايي ترامپ جايي نداشت؛ بااين‌حال سيگنال‌هاي دريافتي درطول يك سال اخير ازجمله سفر اولين مقام عالي‌رتبه آمريكايي يعني جيمز متيس، وزير دفاع اين كشور به هند در سپتامبر گذشته و انعقاد قراردادهاي تسليحاتي ميان دو طرف نشان از اين مسئله دارد كه هند در سال‌هاي آتي نقشي كليدي را در دور جديدي از اين ائتلاف‌سازي‌ها بازي خواهد كرد.
فراموش نبايد كرد كه سياست آسيايي ـ آمريكا درطول دو دهه اخير و البته پس از پايان جنگ سرد همواره تحت‌الشعاع رابطه اين كشور با بزرگ‌ترين قدرت منطقه‌اي شرق آسيا يعني چين قرار داشته و همواره نگرش سياست‌گذاران آمريكا به چين تلفيقي از همكاري و رقابت با اين كشور در حوزه‌هاي مختلف بوده است. 
در نگرش موردنظر، چين ازيك‌طرف مي‌تواند يك شريك استراتژيك براي آمريكا باشد كه در قالب يك قدرت مسئوليت‌پذير بين‌المللي در كنار آمريكا قرار ‌گيرد و در طرف مقابل، چين با توجه به مسائلي همچون رشد بالاي اقتصادي و برنامه‌هاي جاه‌طلبانه در درياي چين جنوبي و به‌دنبال آن نوسازي و تقويت نيرو‌هاي مسلح خود مي‌تواند يك رقيب بالقوه براي آمريكا باشد؛ رقيبي كه چالش‌هايي را براي هژموني آمريكا در نظام بين‌الملل و همچنين سيستم اتحادها و ائتلاف‌هاي اين كشور در شرق آسيا ايجاد كند.
اينك و درحال‌حاضر دولت آمريكا و در رأس آن رئيس‌جمهور اين كشور با انجام سفر به چين تلاش داشته تا هر دو نگرش را درقبال چين دنبال كند. ازيك‌طرف، به‌رسميت شناختن نقش چين در حل‌وفصل بحران كره شمالي و توافقات طرفين در حوزه‌هاي همكاري‌هاي امنيتي و تجاري ـ اقتصادي و ازطرف‌ديگر پيگيري راهبرد ايجاد موازنه در مقابل چين ازطريق متحدان منطقه‌اي همچون هند و ژاپن با محوريت موضوعاتي همچون آزادي خطوط حمل‌ونقل دريايي و كشتيراني بالاخص در درياي چين جنوبي.
در محور سوم يكي از اهداف اين سفر بالا بردن سطح رفاه آمريكاييان ازطريق پيمان‌ها و كنش‌هاي دوجانبه تجاري و اقتصادي عنوان شده بود. نبايد فراموش كرد ترامپ چه در دوران مبارزات انتخاباتي و چه پس از پيروزي در انتخابات رياست‌جمهوري حملات لفظي شديدي عليه پيمان‌هاي دفاعي و اقتصادي چندجانبه ترتيب داد. نوك پيكان حملات ترامپ عليه پيمان مشاركت ترانس پاسيفيك با حضور دوازده كشور حوزه آسيا پاسفيك بود و در ژانويه 2017 در اولين اقدام، آمريكا را از اين پيمان چندجانبه خارج كرد. از نگاه ترامپ و سياست‌گذاران دولتي اين كشور منافع ملي آمريكا چه در ابعاد سياسي ـ نظامي و چه در ابعاد تجاري ـ اقتصادي نه در چهارچوب توافقات چندجانبه بلكه در چهارچوب موافقت‌نامه‌هاي دوجانبه و متقابل بايد پيگيري و دنبال شود.
دراين‌باره مي‌توان از مثال‌هايي چند بهره برد. ترامپ در سفر به ژاپن و در گفتگوهاي خود با نخست‌وزير اين كشور از انعقاد توافق فروش تسليحات به اين كشور دفاع كرد و در توجيه اين اقدام گفت فروش سلاح به ژاپن ضمن آنكه مي‌تواند امنيت ژاپن را در مقابل چالش‌هاي منطقه‌اي افزايش دهد، اقتصاد آمريكا را نيز تقويت كند. بنابراين حتي اگر آمريكا خود را همانند سابق متعهد به اجراي توافق‌نامه‌هاي چندجانبه ندانسته و حتي خلاف منافع ملي آمريكا بداند، اقدام به انعقاد موافقت‌نامه‌هاي دوجانبه دفاعي ـ امنيتي و اقتصادي ادامه پيدا خواهد كرد.
در سفر به چين نيز علي‌رغم انتقادات گسترده آمريكا عليه اين كشور در حوزه‌هاي اقتصادي و تجاري شاهد انعقاد توافق‌نامه 250 ميليارد دلاري ميان دو كشور در حوزه‌هايي همچون انرژي و صنعت هوانوردي بوده‌ايم. ترامپ با اين اقدام نشان داده است كه كنش‌هاي عمل‌گرايانه در سياست خارجي حتي با رقباي اين كشور همچون چين مي‌تواند به بهترين نحو تأمين‌كننده منافع ملي آمريكا باشد. توجيه اصلي اين است كه با ورود شركت‌ها و سرمايه‌گذاران چيني به داخل آمريكا اقتصاد و مشاغل اين كشور احيا خواهند شد و حتي موازنه تجاري ميان دو كشور كه از نظر آمريكايي‌ها به سود چين سنگيني مي‌كند عادلانه‌تر مي‌شود.
 
نتيجه‌گيري
درمجموع بايد گفت سياست آسيايي ـ آمريكا در سفر ترامپ به منطقه شرق آسيا تابعي از دستور كار سياست خارجي اين كشور با محوريت شعار اول آمريكاست كه ماهيتي اقتصادي و سوداگرانه داشته و با هدف احياي اقتصاد اين كشور تنظيم شده است. درواقع بايد به اين مسئله اشاره كرد كه درطول يك سال گذشته تاكنون شاهد ادامه روند راهبرد تنظيم‌شده در دولت پيشين آمريكا يعني راهبرد چرخش به‌سوي آسيا بوده‌ايم؛ راهبردي چندوجهي كه در آن آمريكا ضمن تلاش براي حفظ رابطه نزديك خود با چين به‌عنوان قدرتي تأثيرگذار و مسئوليت‌پذير در عرصه بين‌المللي، تلاش كند تا با پيمان‌هاي دوجانبه امنيتي با متحدان خود و همچنين ايجاد ائتلاف‌هاي منطقه‌اي، موازنه قدرت در مقابل نفوذ رو به گسترش چين را پيگيري كند.
 
پي‌نوشت‌ها
1. Trump's Asia trip: Stops in Japan, China and beyond; http://www.foxnews.com/politics/2017/11/10/trumps-asia-trip-stops-in-japan-china-and-beyond.html
2. Trump, During Visit To Japan, Talks Trade And North Korea; https://www.npr.org/sections/thetwo-way/2017/11/06/562269137/trump-during-visit-to-japan-talks-trade-and-north-korea
3. Five key points from Donald Trump’s talks with Xi Jinping and what they mean for US-China relations; http://www.scmp.com/news/china/diplomacy-defence/article/2119135/five-key-points-donald-trumps-talks-xi-jinping-and-what
4. Apec summit: Trump and Xi offer competing visions for trade; http://www.bbc.co.uk/news/world-asia-41937426