پيامدهاي خروج آمريكا از برجام براي رژيم صهيونيستي


پس از ماه‌ها تخمين، گمانه‌زني و تحليل، سرانجام ترامپ روز سه‌شنبه 8 مه (18 ارديبهشت) از برجام خارج شد و بازگشت تحريم‌هاي تطبيق‌شده عليه جمهوري اسلامي ايران را در دو مرحله سه و شش ماهه اعلام كرد؛ هرچند كه اين اقدام با مخالفت و محكوميت عموم كشورهاي جهان مواجه شد اما رژيم صهيونيستي، عربستان و امارات متحده عربي از آن حمايت و استقبال كردند. سؤال اين است كه چرا با وجود اينكه بسياري از شخصيت‌هاي صهيونيستي همواره از توافق برجام دفاع و حمايت مي‌كردند نتانياهو همواره با آن مخالف بوده و از خروج آمريكا از آن استقبال كرد؟ آيا برجام به نفع رژيم صهيونيستي نبود؟ پيامدهاي خروج آمريكا از برجام براي رژيم صهيونيستي چيست؟
 
منافع رژيم صهيونيستي از برجام
به‌نظر مي‌رسد صهيونيست‌ها منافع برجام را براي خود در عواملي همچون: كنترل توانمندي هسته‌اي ايران، محدوديت‌هاي اعمال‌شده بر صنعت هسته‌اي ايران و پذيرش داوطلبانه بسياري از قيدوبندهاي هسته‌اي ‍(طبق NPT و پروتكل الحاقي) مي‌ديدند كه اين نتيجه را به‌دنبال مي‌داشت كه ايران از غني‌سازي صنعتي محروم شده و درنتيجه (به زعم صهيونيست‌ها و غربي‌ها) به بمب‌ هسته‌اي نمي‌رسيد. نفع ديگر برجام براي صهيونيست‌ها اين بود كه آنها با مهار و كنترل ايران، درحقيقت به وضعيت انحصاري سلاح هسته‌اي در غرب آسيا و شمال آفريقا ادامه داده و اين امتياز را براي خود حفظ كرده‌اند.
يكي از دغدغه‌هاي صهيونيست‌ها، تلاش عربستان، مصر و برخي كشورهاي منطقه‌ براي دستيابي به دانش هسته‌اي به بهانه صنعت برق هسته‌اي بوده است. صهيونيست‌ها اين تلاش‌ها را با نگراني دنبال مي‌كردند و رشد روزافزون ايراني‌ها در اين حوزه موجب افزايش تلاش‌هاي ديگر كشورهاي منطقه مي‌شده است كه با برجام اين سعي و كوشش‌ها نيز فروكش كرده است.
 
دلايل مخالفت نتانياهو با برجام
با وجود منافع فوق‌الذكر چرا نتانياهو همواره توافق برجام را توافقي بد توصيف كرده و خواهان توقف آن مي‌شد؟ طبيعي است كه وي انتظار امتيازاتي بيشتر از اين توافق را داشت و به دلايل زير مخالفت مي‌كرد:
1. محدوديت‌هاي موقت: نتانياهو توافقات مدت‌دار (ده يا پانزده ساله) را در توافق برجام، يك ايراد اساسي مي‌دانست كه ايران بعد از آن مدت به‌سرعت خود را به توان نظامي ـ اتمي تجهيز خواهد كرد؛ ازاين‌رو به‌دنبال دائمي ساختن اين بندها (غروب آفتاب) بود.
2. كاهش تحريم‌ها: نتانياهو برداشته شدن تحريم‌ها از اقتصاد ايران را عامل مهمي در افزايش توانمندي دولت ايران و سپس سروسامان دادن به اقتصاد داخلي و رفع مشكلات ايراني‌ها و درنهايت پيگيري قدرتمندانه سياست خارجي مي‌دانست. به زعم وي، مهم‌ترين عامل كنترلي ايران تحريم‌هاست و نبايد مابه‌ازاي برجام، برداشته شدن تحريم‌ها باشد؛ ازهمين‌رو با برجام مخالف بود.
3. افزايش نفوذ منطقه‌اي: نخست‌وزير رژيم صهيونيستي، با تأكيد بر ادبيات ايران‌هراسانه، كشورهاي عربي به‌ويژه عربستان، امارات و بحرين را به خود نزديك كرد. حضور ايران در سوريه، عراق و همچنين حزب‌الله لبنان و غيره بزرگ‌ترين نگراني نتانياهو محسوب مي‌شود. هدف قرار گرفتن هواپيماي F16 و پرتاب تعدادي موشك به بلندي‌هاي جولان سوريه، به زعم صهيونيست‌ها اقداماتي است كه از جانب ايراني‌ها هدايت مي‌شود. ازهمين‌رو، شايد بتوان گفت كه از ميان مسئله هسته‌اي، موشكي و نفوذ منطقه‌اي ايران، درحال‌حاضر مسئله نفوذ منطقه‌اي به‌ويژه در سوريه و در كنار مناطق صهيونيست‌نشين جولان از عموميت بيشتر و بالاتري برخوردار است. به زعم نتانياهو، خروج آمريكا از برجام و بازگشت تحريم‌ها به‌طور مستقيم بر توانمندي ايران و حضور منطقه‌اي‌اش تأثير منفي گذاشته و رژيم صهيونيستي در امنيت بيشتري خواهد بود. 
4. مسئله موشكي: از ديگر دلايل نتانياهو در مخالفت با برجام، عدم پرداختن توافق‌نامه به موضوع موشك‌هاي ايران بوده است؛ ضمن اينكه از منظر وي اجراي برجام و لغو تحريم‌ها به معناي افزايش توان اقتصادي ايران و سپس تداوم آزمايش‌ها و بهينه شدن صنعت موشكي ايران خواهد بود.
 
پيامدهاي خروج آمريكا از برجام براي رژيم صهيونيستي
تلاش نتانياهو براي خروج يكجانبه ترامپ از برجام و استقبال وي از اقدام عملي ترامپ مي‌تواند دلايل و پيامدهاي زير را داشته باشد:
1. بازگشت تحريم‌ها: اولين و مهم‌ترين پيامد خروج آمريكا از برجام، بازگرداندن تحريم‌ها ومجازات شركت‌هايي است كه به همكاري‌ با ايران ادامه دهند. مسئله امنيت مرزي و نفتي، بيمه‌اي، كشتيراني و غيره ازجمله پيامدهاي اين تحريم‌ها خواهد بود كه طبيعتاً موردنظر نتانياهو بوده است. صهيونيست‌ها فشارها و مشكلات اقتصادي را بهترين اهرم براي كنترل ايران مي‌دانند.
2. افزايش اعتراضات داخلي در ايران: نتانياهو و ديگر صهيونيست‌ها تحريم‌هاي آمريكا و طبيعتاً عدم همكاري شركت‌هاي اروپايي با ايران را عاملي در فشارهاي مضاعف بر ايران و احياناً شروع مجدد اعتراضات داخلي ايراني‌ها مي‌دانند. چنين نتيجه‌اي سبب معطوف شدن نظام ايران به حل مشكلات داخلي و عقب‌نشيني از حضور و نفوذ منطقه‌اي خواهد شد. 
3. اجبار ايران به توافقات جديد: نتانياهو صرفاً به‌دنبال فروپاشي برجام نيست؛ بلكه به‌دنبال توافقي ميان ايران و 5+1 است كه در آن علاوه‌بر موضوع هسته‌‌اي، مسائلي چون موشكي و نفوذ منطقه‌اي ايران نيز در آن لحاظ شده باشد. به‌بيان‌ديگر، خروج آمريكا از برجام نه هدف نهايي بلكه مرحله‌اي مياني و متغيري رابطه‌اي محسوب مي‌شود كه در نتيجۀ آن و سپس تحريم‌هاي جديد و سنگين ايران به مذاكراتي تن دهد كه همه نگراني‌هاي رژيم صهيونيستي طي آن برطرف شود. 
4. هماهنگي بيشتر عربي ـ عبري: يكي ديگر از پيامدهاي خروج آمريكا از برجام، هماهنگي‌هاي بيشتر و جديدتر ميان رژيم صهيونيستي، عربستان و همراهانش است. اعلام حمايت عربستان، امارات و بحرين از اقدام آمريكا به معناي فضاي افزايش محورهاي مشترك و سياست‌هاي موازي ميان آنان است.
5. ادعاي تأثيرگذاري بر ترامپ: درحالي‌كه روابط نتانياهو با اوباما همواره سرد و تاحدي با تنش همراه بود؛ اما وي هم‌اكنون مي‌تواند ادعا كند كه برخلاف همه تلاش‌هاي اروپايي‌ها، موفق شده كه ترامپ را مجاب به خروج از برجام كند.
6. احتمال كدورت ميان اروپا و رژيم صهيونيستي: اروپاييان نقش نتانياهو را با ارائه اسنادي كه ادعا كردند از ايران به‌دست آوردند و به آمريكايي‌ها و ترامپ نيز ارائه كردند، در تصميم ترامپ به خروج از برجام كم‌تأثير نمي‌دانند. به‌بيان‌ديگر، اروپاييان، رژيم صهيونيستي را عامل شكست برجام مي‌دانند كه توافقي مهم براي سياست خارجي قاره اروپا محسوب مي‌شود و ازهمين‌رو اين رژيم را رژيمي اخلال‌گر و مانع در راستاي سياست خارجي مهم خود مي‌دانند.