طالبان و پديده سرباز كودك:

كودك سرباز چه نقشي در پيروزي طالبان داشتند؟


كودكان افغانستان در چند سال گذشته بهاي هنگفتي را در جنگ پرداخته اند. به طوري كه بر اساس آمارها تعداد تلفات كودكان در دو دهه اخير 33000  اعم از كشته و معلول بوده اند. اما اين كودكان  نه تنها در خارج از ميدان جنگ قربانيان اصلي بوده اند بلكه در جبهه اصلي نبرد نيز قرباني شده اند. به طوري كه در سال هاي اخير گزارش هاي تكان دهنده اي پيرامون فعاليت اين كودكان به عنوان سرباز در ميان صفوف طالبان و حتي فراتر از آن در ميان نيروهاي دولتي و گروه هاي حامي دولت نيز وجود دارد. اما آنچه هدف اين نوشتار است نقش اين كودكان كه از آنها به عنوان «كودك سرباز» ياد مي شود، در پيشبرد جنگ به نفع طالبان در بيست سال اخير  است.

بيش از دو دهه است كه طالبان كودكان را در خط مقدم درگيري هاي مسلحانه افغانستان قرار داده اند. به طوري كه  آنها از اين كودكان به عنوان جنگجو براي كار گذاشتن بمب و يا هم به عنوان بمب­گذار استفاده كرده اند. اين در حالي است كه استفاده از كودكان سرباز در افغانستان غيرقانوني است. چراكه اين كشور كنوانسيون حقوق كودك سازمان ملل را در سال 1994 تصويب كرد. با اين وجود كودكان افغانستان سال هاست كه توسط  نيروهاي شورشي  مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، پديده اي كه فقر عامل اساسي آن را تشكيل مي دهد.

درواقع از دهه نود ميلادي و شكل گيري جنبش طالبان و متعاقب آن حضور اين كودكان در مدارس ديني در پاكستان، نخستين نشانه هاي كودكان در صفوف طالبان رقم خورد. كودكاني كه بعدتر نقش مهم و برجسته اي را در حملات انتحاري، جبهه هاي جنگ و پيشروي و قدرتمندتر شدن اين گروه ايفا كردند. اما ايده استفاده از كودكان به عنوان نيروهاي اصلي به دهه نود ميلادي و به مدارس ديني در آن سوي مرزي پاكستان و افغانستان برمي گردد.جذب و به كارگيري كودكان به عنوان طلبه علوم ديني در مدارس ديوبنديه بدنه اصلي نيروهاي طالبان  را در اين بيست سال شكل داد. به عبارت ديگر، فرماندهان طالبان ازديرباز به مدارس ديني اسلامي براي آموزش و تربيت كودكان به عنوان سرباز متكي بوده اند. چنانكه پسران 6 ساله اي تحت تأثير آموزش هاي ديني قرار گرفته و سپس در سن 13 سالگي اغلب ياد مي گرفتند كه از سلاح گرم استفاده كنند. همچنين، كودكان بين 13 تا 17 ساله نيز براي جنگ استفاده مي شدند. به طوري كه طالبان از اين كودكان براي انجام حملات انتحاري و ساير حملات خطرناك استفاده و اغلب از طريق فريب، وعده دادن پول و ساير مشوق ها يا تهديد ها به خدمت مي گرفتند. به طوري در گزارشي از سازمان ملل پيرامون اين مسئله يك پسر 15 ساله به بازرسان اين سازمان گفته بود كه يكي از فرماندهان طالبان به او دستور داده تا مواد منفجره را عليه پليس افغانستان منفجر كند و به او قول داده بودند كه اگر اين ماموريت را انجام دهد، به بهشت خواهد رفت و پاداش هاي زيادي دريافت خواهد كرد.

با اين وجود، اين كودكان نقش مهمي در نفوذ و پيشبرد جنگ افغانستان داشته اند. به طور مثال، با شدت حملات انتحاري از سال 2005 به بعد استفاده از كودكان به سرعت به عنوان يك تاكيتك جنگي توسط طالبان و ساير گروه هاي شورشي پذيرفته شد. به طوري كه با گذشت زمان اين گروه قدرتمندتر و از سال 2014 دوره اوج خود را آغاز كردند. به گونه اي كه در اين سال حملات انتحاري نيروهاي طالبان باعث تلفات حدود 6000 غيرنظامي شد. حملاتي كه كودكان نقش مهمي در آن داشتند چنانكه طالبان اغلب از كودكان براي انجام چنين حملاتي استفاده مي كردند. چراكه استفاده از آن ها آسان تر و نسبت به بزرگسالان كمتر سوء ظن ايجاد مي كرد.

بنابراين، همانطور كه آمد درگيري در افغانستان يكي از مرگبارترين درگيري هاي جهان براي كودكان بوده است. به طوري كه اين كودكان نه تنها در پشت جبهه هاي جنگ مورد هدف قرار گرفته بلكه از فاعلين گمنام و يا هم كمتر ديده شده جنگ هستند كه موجب بالا رفتن آمار قربانيان در بين اين گروه در افغانستان شده است. چنانچه كه همانطور كه آمد تخمين ها نشان دهنده اين است كه در 20 سال گذشته حدود 33000 كودك كشته يا معلول شده اند كه در اين ميان تعداد تلفات در ميان سربازان كودك مي تواند به ويژه زياد باشد و نشان دهنده اين مسئله كه آمارها بسيار بيشتر از آنچه است كه نشر مي شود. به عنوان مثال، در جريان يك حمله نظامي در كندز در سال 2015 ديده بان حقوق بشر با چندين خانواده صحبت كرد كه فرزندان 15 و 14 ساله آنها تنها چند هفته پس از عضو گيري طالبان در جنگ كشته شدند. اما طالبان استفاده از كودكان در عمليات جهادي را رد كرده و با استناد به آيين نامه رفتاري خود استدلال مي كنند كه پسران بدون ريش اجازه ورود به مراكز نظامي را ندارند. با اين وجود، سازمان ملل صدها مورد فردي را كه در آن طالبان از كودكان استفاده كرده اند. از جمله افزايش شديد در سال 2020 راستي آزمايي كرده و هشدار داده است كه ارقام واقعي احتمالاً بسيار بيشتر است.

همچنين، ديده بان حقوق بشر در ماه فوريه سال 2016 در گزارشي اعلام كرد كه نيروهاي طالبان از اواسط سال 2015 با نقض ممنوعيت هاي بين المللي ده ها كودك را به صف هاي خود اضافه كرده اند. اين گزارش در آن زمان اشاره كرده بود كه طالبان كودكان را براي عمليات هاي نظامي مختلف از جمله توليد و كارگذاري بمب هاي دست ساز آموزش داده و مستقر كرده اند. به طوري كه در ولايت قندوز در شمال افغانستان طالبان به طور فزاينده اي از مدارس يا مدارس ديني اسلامي براي آموزش نظامي به كودكان 13 تا 17 ساله استفاده مي كنند كه بسياري از آنها در جنگ ها مستقر شده اند. به طوري كه بر اساس يافته هاي اين گزارش استخدام و استقرار كودكان جنگجو همزمان با حمله بزرگ طالبان به شمال افغانستان در آوريل 2015 آغاز شد. كه بيشتر ولايت هايي مانند قندوز و ساير ولايت هاي شمالي حضور پيدا كرده بودند. امري كه در نفوذ بيشتر طالبان در اين مناطق مؤثر بوده است.  به عبارت ديگر، اين مدارس نه تنها براي آموزش ديني بلكه به كارگيري اين كودكان در ميدان جنگ ايجاد شده بودند. تا قبل از اين فرماندهان طالبان پسراني را كه براي آموزش نظامي انتخاب شده بودند، به وزيرستان شمالي در پاكستان مي فرستادند. جايي كه طالبان آزادانه در مناطق وسيعي از خاك آن فعاليت مي كردند.

اما اين استخدام با مراحلي خاصي همراه است. به گونه اي كه از سن شش سالگي شروع به تلقين مي كنند و تا هفت سال زير نظر معلمان طالبان به فراگيري دروس ديني ادامه مي دهند. سپس تا سن 13 سالگي مهارت هاي نظامي از جمله استفاده از سلاح گرم و توليد و استقرار بمب هاي دست ساز را آموخته اند. معلمان سپس آن كودكان  آموزش ديده را به گروه هاي خاص طالبان در آن ولسوالي/شهرستان معرفي مي كنند.

در نهايت بايد گفت طالبان از دهه 1990 كودكان را به عنوان جنگجو جذب كرده و از آنها براي اهداف مختلف استفاده كرده اند. اما به نظر مي رسد اين استخدامات از سال 2015 و با افزايش حملات اين گروه به شمال افغانستان به ويژه در ولايت كندز افزايش يافته بود. چنانكه با افزايش عمليات عليه نيروهاي دولتي افغانستان ايجاد مراكز آموزشي در مدارس مناطق تحت كنترل طالبان در كندز به افزايش جذب سربازان كودك منجر شد. به طوري كه بر اساس گفت و گوي ديده بان حقوق بشر با سازمان ملل كه با ساكنان اين ولايت مصاحبه داشته،  تنها در سال 2015 طالبان بيش از 100 كودك را از ولسوالي/ شهرستان چهار دره قندز به خدمت گرفتند. بنابراين، از آنجايي كه طالبان تلقين كودكان را از سنين پايين آغاز مي كنند، اين كودكان براي انتحاري و در كل جنگيدند، متقاعد مي شوند. چراكه اين كودكان از سنين پايين تر به راحتي براي جهاد متقاعد مي شوند.در نتيجه بايد گفت اين كودكان نقش مهمي در نبردهايي كه منجر به تصرف مناطق شمالي افغانستان مانند قندز شده اند، داشته اند. چنانچه كه بر اساس برخي از گزارش ها در نبردهايي كه منجر به تصرف موقت قندز توسط طالبان شد كودكان ده ساله با نيروهاي طالبان مي جنگيدند(hrw,2016).  بنابراين، اين كودكان به عنوان يك كنشگر جدي اما گمنام در قدرت يابي و نفوذ طالبان در دو دهه اخير به ايفاي نقش پرداخته اند. روندي كه از دهه نود ميلادي شروع و تا اكنون و حتي پس از اين ادامه خواهد يافت. درواقع اين كودكان به دليل پذيرش راحت تر در روايت هاي طالباني در امر جهاد و جنگ از يك سو و كمتر مورد سوظن قرار گرفتن از سمت ديگر، گزينه مناسب وكم هزينه اي براي طالبان در اين سال ها بوده اند و يكي از ستون اصلي نظامي اين گروه را تشكيل مي داده اند روندي كه به نظر مي رسد اكنون كه اين گروه باري ديگر قدرت را به دست گرفته اند و به نظر مي رسد موانع اين مسير برداشته شده و باتوجه به اين مسئله كه شيوه بمب گذاري انتحاري هنوز استراتژي كليدي طالبان است، ادامه داشته باشد.

اما اكنون كه اين گروه قدرت را تلاش هاي كنوني طالبان براي ايجاد حكومت در افغانستان فرصتي براي جامعه جهاني فراهم مي كند تا براي پايان دادن به استخدام كودكان و آزادي كودكان از نيروهاي طالبان تلاش كند. زماني كه طالبان به دنبال تثبيت خود به عنوان دولت هستند، سازمان ملل متحد، كمك كنندگان و دولت هاي خارجي بايد موضوع كودكان سرباز را مطرح كنند. پايان دادن به استخدام آنها و رهايي كودكان از صفوف آنها مي تواند يك اقدام اعتمادساز باشد و نشان دهنده تمايل طالبان براي تبعيت از معيارهاي بين المللي باشد.

منابع

Becker,Jo(2021), “This ia our opportunity to end the Taliban’s use of child soldiers”, This is our opportunity to end the Taliban's use of child soldiers | Human Rights Watch (hrw.org)

Hrw(2016), “Afghanistan: Taliban Child Soldier Recruitment Surges”, Afghanistan: Taliban Child Soldier Recruitment Surges | Human Rights Watch (hrw.org)