چشم انداز تقابل آمريكا و تركيه در نبرد عفرين


در تاريخ 20 ژانويه 2018 تركيه به‌عنوان يكي از متحدين استراتژيك آمريكا و از اعضاي ناتو عمليات نظامي موسوم به شاخه زيتون را با هدف تأمين امنيت مرزهاي خود در كانتون كردنشين عفرين واقع در غرب رودخانه فرات در سوريه و عليه يگان‌هاي مدافع خلق (YPG) آغاز كرد. اين درحالي است كه كردهاي مستقر در سوريه و يگان‌هاي مدافع خلق همواره شريك كليدي و بازوي نظامي مهمي براي آمريكا در مبارزه عليه داعش و ممانعت از بازگشت مجدد آنها پس از شكست‌هاي اخير به سوريه محسوب مي‌شوند. بنابراين جنگ عفرين ميان دو تن از شركاي مهم ايالات متحده آمريكا به‌وقوع پيوسته است و همين امر بار ديگر يكي از زمينه‌هاي تقابل دو كشور در سوريه را نمايان مي‌سازد و اين پرسش مهم را مطرح مي‌كند كه تداوم تقابل دو كشور در عفرين درنهايت چه سمت‌وسويي خواهد گرفت؟
از آغاز شكل‌گيري ائتلاف بين‌المللي ضدداعش به رهبري آمريكا، تركيه نيز در طرح‌هاي نظامي اين ائتلاف مشاركت گسترده‌اي داشته است و درهمين‌راستا به هواپيماهاي خارجي اجازه دسترسي به پايگاه‌ها و حريم هوايي خود را جهت استفاده نظامي و غيرنظامي داده بود؛ اما علي‌رغم وجود هماهنگي ميان سياست‌هاي تركيه و آمريكا در قالب ائتلاف بين‌المللي ضدداعش، آنها در بعضي زمينه‌ها با يكديگر تقابلات قابل توجهي دارند كه نمود بارز آن را مي‌توان در جنگ عفرين مشاهده كرد. در وهله نخست بايد گفت تعاريف تركيه و آمريكا از گروه‌هاي تروريستي مستقر در سوريه با يكديگر متفاوت است. تركيه پيرو مهم‌ترين دغدغه امنيتي خود يعني مسئله كردها تمامي گروه‌هاي كردي و شاخه‌هاي نظامي منسوب به آنها را كه در سوريه ساكن هستند تروريست مي‌داند و لذا با اين تعريف هر نوع عمليات نظامي بر عليه آنها را نيز مشروع و در راستاي تأمين امنيت مرزهاي خود اعلام مي‌كند. براين‌اساس، تركيه، حزب اتحاد دموكراتيك سوريه (PYD) و شاخه نظامي آن يعني يگان‌هاي مدافع خلق (YPG) را نيز در زمره گروه‌هاي تروريستي قرار مي‌دهد و به‌همين‌دليل مواضع آنها در عفرين را هدف حملات نظامي خود قرار داده است. اين درحالي است كه آمريكا برمبناي آنچه در فهرست بين‌المللي گروه‌هاي تروريستي آمده است تنها حزب كارگران كردستان (PKK)  را به‌عنوان يك گروه تروريستي مي‌پذيرد؛ اما ساير شبه‌نظاميان كرد ازجمله يگان‌هاي مدافع خلق را تحت عنوان گروه‌هاي مبارزي مي‌شناسد كه در مقابله عليه داعش عملكرد بسيار مؤثري داشته‌اند. اين تفاوت ديدگاه ناشي از دغدغه امنيتي مهمي است كه طي تمام اين سال‌ها سياست خارجي تركيه را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. دولت تركيه همواره از اتصال سه كانتون از هم گسسته كوباني، جزيره و عفرين به يكديگر و تشكيل يك اقليم كردي مستقل در طول مرز تركيه و سوريه واهمه دارد؛ زيرا ايجاد چنين اقليمي را مساوي با تسري انديشه‌هاي استقلال‌طلبانه به كردهاي تركيه و درنتيجه آغاز ناامني در درون خاك خود ارزيابي مي‌كند. اين هراس امنيتي تا آنجا پيش رفت كه تركيه در واكنش به حمايت‌هاي آمريكا از يگان‌هاي مدافع خلق وارد اتحادي نظامي با روسيه شد كه نتيجه آن ايجاد يك سيستم دفاع ضدموشكي مشترك در سوريه بوده است. همچنين تركيه براي خريد موشك‌هاي S400 قراردادي را با روسيه منعقد كرد كه با ابراز نارضايتي و مخالفت از جانب ناتو و آمريكا مواجه شده است.
نكته قابل توجه در جنگ عفرين انگشت اتهامي است كه از جانب هر دو طرف جنگ به سمت آمريكا نشانه گرفته شده است. تركيه، آمريكا را متهم به پشتيباني نظامي از يگان‌هاي مدافع خلق مي‌كند و كردها نيز معتقدند آمريكا واكنش قاطعي نسبت به عمليات نظامي تركيه در عفرين از خود بروز نداده است، اين درحالي است كه آمريكا به‌طور ضمني حمله تركيه به عفرين را محكوم و آن را انحرافي بزرگ از تلاش براي حصول اطمينان مبني‌بر شكست حتمي داعش عنوان كرده است و همچنين ادعاي تركيه مبني‌بر پشتيباني آمريكا از شبه‌نظاميان كرد در عفرين را نپذيرفته است. آمريكا هيچ نيروي نظامي در عفرين ندارد و لذا دليلي براي اتخاذ مواضع بسيار تند درقبال تركيه نمي‌بينيد و تا امروز نيز خط‌مشي واشينگتن برمبناي سياست كاهش تنش، همكاري با شبه‌نظاميان كرد و حفظ رابطه با تركيه بوده است؛ اما پيش‌بيني مي‌شود اگر ادعاي تركيه مبني‌بر گسترش حملات نظامي اين كشور به منبيج واقع در شرق عفرين صحت داشته باشد و تركيه به چنين عملي مبادرت ورزد فشارها از جانب آمريكا نسبت به تركيه افزايش مي‌يابد؛ زيرا بخشي از نيروي نظامي آمريكا كماكان در منبيج مستقر هستند و تا حصول اطمينان از نابودي كامل داعش نيز قصد خروج از اين شهر را ندارند. 
به‌طور كلي، بايد گفت تركيه در عفرين وارد يك نزاع غيرمستقيم با آمريكا شده است كه بدون شك مانعي كليدي بر سر راه تحقق هدف مشترك دو كشور در رابطه با خروج بشار اسد از ساختار قدرت در سوريه محسوب مي‌شود. به‌نظر مي‌رسد در كوتاه‌مدت آمريكا فشارهاي محدودي را نسبت به تركيه اعمال كند؛ زيرا در وهله نخست تركيه از اعضاي ناتو و متحد استراتژيك آمريكا محسوب مي‌شود كه براين‌اساس نيز آمريكا خود را متعهد به رعايت اولويت‌ها مي‌داند؛ به‌علاوه اين كشور براي مقابله با بقاياي نيروهاي داعش و جلوگيري از نفوذ هرچه بيشتر ايران در منطقه به پايگاه‌هاي نظامي تركيه احتياج دارد. از طرفي، تركيه نيز براي تأمين امنيت خود كماكان به حمايت و پشتيباني از جانب ناتو وابسته است و همچنين به وضوح پيش‌بيني مي‌كند كه درصورت پيشروي به سمت منبيج با واكنش‌هاي شديدتري از جانب آمريكا مواجه خواهد شد كه ازجمله اين واكنش‌ها مي‌توان به استفاده از اهرم قدرتمندي همچون تحريم اشاره كرد. درنهايت بايد گفت كسي كه بيشترين بهره را از منازعه به‌وجود آمده ميان تركيه و آمريكا مي‌برد روسيه  است؛ زيرا نزاع مذكور اين امكان را به پوتين مي‌دهد كه نقشه‌هاي آمريكا را خنثي كند، متحدان كرد آمريكا را از بين ببرد و بين اعضاي ناتو شكاف ايجاد كند.