تنش در روابط رياض ـ قاهره؛ دلايل و پيامدها
تنش در روابط رياض ـ قاهره؛ دلايل و پيامدها
سه شنبه 12 ارديبهشت 1391
رخداد
دستگاه امنيتي عربستان سعودي، احمد الجيزاوي، وكيل مصري را هنگام ورود به خاك اين كشور به اتهام انتقاد از ملك عبدالله بازداشت و روانه زندان نمود. البته مقامات امنيتي عربستان بازداشت وي را مرتبط با حمل و قاچاق مواد مخدر به خاك اين كشور دانسته و اعلام ميكنند گويا الجيزاوي ويزاي حج عمره را هم نداشته است. با وجود اين، همراهان وي ازجمله همسر اين وكيل مصري، با رد اين اتهامات اظهار داشت: همسرش مسئوليت پرونده چند تن از شهروندان مصري را كه در عربستان به دلايل مختلف بازداشت بودند در دست داشته و چند هفته قبل در يك شبكه ماهوارهاي از شاه عربستان و نظام رياض انتقاد كرده بود. در هر صورت، دستگيري احمد الجيزاوي، فعال و وكيل مصري در عربستان و محكوميت وي، روابط رياض ـ قاهره را متشنج كرده و اين در حالي است كه سياست رژيم آل سعود در نقض حقوق بشر شهروندان مصر و اخراج كارگران شاغل در عربستان بر تشديد اعتراضات مردمي دامن زده است و در مقابل گسترش خشم مردم مصر، رياض ضمن احضار سفير خود از قاهره، كنسولگريهاي خود در سوئز و اسكندريه را نيز تعطيل نموده است. گرچه تلاشهاي شوراي حاكم بر مصر بهويژه ژنرال طنطاوي، براي حل بحران و بازگشت روابط به آرامش و ثبات از طرق مختلف ادامه دارد. با وجود اين، تماس ديپلماتيك و رايزنيهاي متعدد مانع از گسترش اعتراضات مردمي عليه سياستهاي مداخلهجويانه پادشاه عربستان در امور داخلي مصر نگرديده است.
ريشههاي تنش
بيترديد مصر و عربستان قبل از فروپاشي رژيم مبارك بهعنوان دو متحد سنتي در مدار منافع غرب حركت ميكردند و نقشي اساسي در برقراري امنيت منطقهاي و تعميق و رشد مذاكرات صلح خاورميانه ميان اعراب و اسرائيل برعهده داشتند؛ به طوري كه ميتوان گفت پس از وقوع انقلاب اسلامي و فروپاشي تز دو ستوني نيكسون در خليج فارس و به تبع آن به خطر افتادن منافع غرب، قاهره مأموريت يافت كه پس از عقد پيمان كمپ ديويد مجدداً با بازگشت به نظام عربي، نقش ايران را براي غرب و حفظ منافع راهبردي كشورهاي محافظهكار عرب ايفا كند. لذا تا قبل از موج تحولات در شمال خاورميانه و خاورميانه عربي، روابط رياض ـ قاهره همواره دوستانه بود؛ به طوري كه عربستان سعودي از طريق كمكهاي مالي و پذيرش كارگران مصري نقش مهمي را در بقاي رژيم مبارك در منطقه برعهده داشت. با وجود اين، با شكلگيري خيزشهاي مردمي در جهان عرب، شاهد سقوط دولتهاي محافظهكار و متحدان غرب بوديم. از اين رو، پس از آغاز جرقه بهار عربي در تونس و سرايت آن به مصر، عربستان تلاش نمود كه در قامت متحدي تمامعيار از رژيم مبارك حمايت نمايد و در اين مسير علاوه بر حمايتهاي مالي و رسانهاي از وي و وابستگانش، تلاشهاي خود را معطوف به جلب پشتيباني كامل غرب از مبارك براي حفظ سلطنت وي نمود. با وجود اين، سقوط مبارك از چند جنبه عربستان را نگران نمود: اول اينكه عربستان پس از سقوط رژيم مبارك خود را موقعيت ضعيفتري نسبت به گذشته يافت؛ به طوري كه با از دست رفتن متحدان نزديك رياض در منطقه اثرگذاري اين كشور بر تحولات خاورميانه كمرنگتر گشت و علاوه بر اين، مواضع رقباي سنتي عربستان نظير ايران و حتي عراق در منطقه تقويت گرديد. بيترديد، با تضعيف موقعيت محور موسوم به اعتدال عربي شاهد تقويت هر چه بيشتر محور موسوم به مقاومت در منطقه هستيم. از ديگر سو، عربستان خود نيز همچنان در تبوتاب بيداري اسلامي و گسترش ناآرامي مردمي بهويژه در شرق حجاز قرار داشته و اخيراً نافرمانيهاي مدني ابعاد گستردهتري هم به خود گرفته است. همچنين با گسيل ماشين سركوب عربستان به بحرين و مشاركت در سركوب نيروهاي معترض بحريني زمينهساز رويارويي هر چه بيشتر اين كشور با ايران بوده است. از ديگر سو، پس از سقوط رژيم مبارك و قدرتيابي اخوانالمسلمين در مصر، بر دامنه اختلافات ميان رياض ـ قاهره افزوده شد؛ به طوري كه عربستان سعودي پس از انتقال قدرت به نظاميان تلاش كرد كه با حفظ روابط پنهاني با برخي از ژنرالها و مهره كليدي دوره مبارك همچنان در تحولات داخلي مصر اثرگذار باشد. در اين ميان، سياست عربستان بر عدم محاكمه مبارك و خاندان وي و تبرئه آنها تمركز يافته بود، لذا عربستان سعودي پس از سقوط مبارك براي مهار انقلاب مصر اقدامات دوگانهاي را انجام داد؛ به طوري كه با حمايت از ليبرالها و همچنين وابستگان نظام گذشته از يك سو و خارج نمودن سرمايههاي عربي از بانكهاي مصري و اخراج كارگران مصري از بازار كار عربستان و ديگر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس از ديگر سو، تهديداتي را متوجه قاهره كرد.
در اقدام ديگر، مشخص شدن وزنه بالاي سياسي اخوانالمسلمين در انتخابات پارلماني و تلاش هدفمند رهبران آن براي تصاحب پست رياستجمهوري باعث شد كه عربستان از طريق پشتيباني مالي و رسانهاي از سلفيون و وارد نمودن اين گروه به حلقه قدرت سياسي مصر تلاش نمايد از جريان سلفي بهعنوان ابزار قدرت براي مقابله با اخوانيها و ديگر جريانات ضدسعودي در مصر استفاده كند.
چشمانداز آينده
بيترديد شوراي نظامي حاكم بر مصر به رهبري ژنرال طنطاوي، تمايلي به تشديد اختلافات و بحرانيتر شدن روابط با عربستان نميبيند. از اين رو، ضمن گفتگو با رهبران رياض خواهان بازگشت سفير اين كشور و عادي شدن اوضاع هستند؛ چراكه از ديدگاه شوراي نظامي حاكم بر مصر اخوانالمسلمين ميتواند با بهرهبرداري سياسي و تبليغاتي از وضعيت پيشآمده، شرايط را براي حذف كانديداي مورد حمايت جريان ليبرال ـ ملي (عمر موسي) فراهم سازد. از طرف ديگر، براي بازسازي اقتصاد بحرانزده سرزمين فراعنه سرمايهگذاري عربستان و ديگر كشورهاي حوزه خليج فارس امري حياتي است. عربستان سعودي هم ميخواهد با دريافت تضمينهاي امنيتي مبني بر عدم تكرار اقدامات ضدسعودي در مصر از شوراي نظامي، شرايط را براي بازگشت آرامش و كنترل اوضاع فراهم سازد. در هر صورت، تنش اخير در روابط رياض ـ قاهره، بيتأثير از تحولات داخلي مصر بهويژه انتخابات مهم رياستجمهوري نبوده و عربستان سعودي نيز بهعنوان يكي از بازيگران منطقهاي در تلاش است كه از طرق مختلف ضمن اثرگذاري بر روند تحولات نسبت به حفظ منافع خود اقدام كند. البته اين احتمال هم هست در صورت پيروزي كانديداي اخوانالمسلمين در انتخابات رياستجمهوري مصر فضا بار ديگر براي گسترش اختلاف با عربستان مهيا گردد؛ چراكه اخوانالمسلمين بهعنوان ريشهدارترين جنبش مصري با صبغهاي ديني ـ سياسي، اختلافات ماهوي با جريان وهابي و سلفي دارد. بنابراين، نتيجه انتخابات رياستجمهوري مصر ميتواند بسياري از معادلات منطقهاي و نوع آرايش سياسي نيروها را هم تغيير دهد.
التعليقات