ديدگاه‌هاي هند و پاكستان نسبت به تهاجم ائتلاف غربي به سوريه


تهاجم موشكي 13 آوريل ائتلاف غربي متشكل از آمريكا، بريتانيا و فرانسه به خاك سوريه به بهانه نابودسازي توان توليد سلاح شيميايي اين كشور كه آن سه كشور مدعي استفاده حكومت بشار اسد از آن در حمله 7 آوريل به شهر دوما در عوطه شرقي دمشق و كشتار دست‌كم هفتاد نفر بودند، واكنش‌هاي متفاوتي در منطقه و جهان به‌دنبال داشت. درحالي‌كه برخي مانند رژيم صهيونيستي و دبيركل ناتو از نقض تماميت ارضي سوريه توسط ائتلاف غربي حمايت كردند، بسياري از كشورها و نهادهاي بين‌المللي ازجمله ج.ا.ايران، روسيه، چين و سازمان ملل متحد ضمن محكوم ساختن اين اقدام يكجانبه واشينگتن و هم‌پيمانانش پيش از ورود بازرسان سازمان منع تسليحات شيميايي (OPCW) به سوريه، آن را نقض مقررات و ميثاق‌هاي بين‌المللي دانستند. 
دراين‌ميان، مقامات ارشد سياسي و رسانه‌ها در آسياي جنوبي نيز بلافاصله دراين‌زمينه مواضع خود را بيان كردند كه واكنش‌هاي هند و پاكستان در اين مقاله مورد بررسي و تحليل قرار خواهد گرفت.
 
ديدگاه هند و دلايل آن
در دهلي نو، راويش كومار، از سخنگويان وزارت امور خارجه هند ضمن «رقت‌بار» خواندن حمله شيميايي مورد ادعا در دوما گفت كه كشورش به‌دقت تحولات جاري سوريه را زير نظر دارد و از آمريكا، بريتانيا و فرانسه خواست به اين تهاجم موشكي به سوريه اكتفاء كرده و آن را تكرار نكنند. اين مقام هندي افزود كه اعلام موضع نهايي دهلي نو در زمينه حمله شيميايي در حومه دمشق منوط به مشخص شدن نتايج بررسي‌هاي بي‌طرفانه و هدفمند سازمان منع تسليحات شيميايي است. او راه‌حل موضوع را سياسي و نه نظامي توصيف كرد و طرفين را به حل‌و‌فصل اختلافات ازطريق مذاكره براساس قوانين بين‌المللي و اصول موردنظر سازمان ملل فراخواند.
واكنش رسمي و درعين‌حال نسبتاً بي‌طرفانه دولت هند در زمينه نقض تماميت ارضي و حق حاكميت سوريه توسط ائتلاف غربي كه در رسانه‌ها و مطبوعات دولتي و مستقل اين كشور ازجمله «هندوستان تايمز»،«اينديا اكسپرس» و «زي نيوز» به‌شكل گسترده بازتاب يافت، مي‌تواند به دلايل ذيل صورت پذيرفته باشد:
نخست، دولت هند از هنگام آغاز نخست‌وزيري نارندرا مودي در سال 2013، تلاش دارد تا سياست موازنه مثبت را در روابط خارجي خويش پياده كند. برهمين‌مبنا، مودي گسترش همزمان روابط با ج.ا.ايران، كشورهاي عرب در غرب آسيا و رژيم صهيونيستي را كه به خصومت با يكديگر مشهورند، در دستور كار قرار داده است. بااين‌حال، ازجمله اقدامات قابل ملاحظه دهلي نو در سال‌هاي اخير همكاري نظامي و سياسي با حكومت اسد به‌شكل نيمه علني، حمايت تلويحي از عمليات نيروي هوايي روسيه در سوريه درعين تأكيد بر لزوم حل بحران سوريه ازطريق مذاكره و نه جنگ بوده است. البته اين سياست در يك سال اخير تحت فشار تل‌آويو و واشينگتن كه روابطشان با دولت مودي به‌سرعت درحال گسترش است، جاي خود را به بعضي مخالف‌خواني‌ها در دولت و رسانه‌هاي هند درمورد دخالت نظامي مسكو و حضور مستشاري ايران در سوريه داده، اما موضع رسمي دولت وي نشان مي‌دهد كه همچنان عقلانيت نسبي بر سياست خارجي هند حكمفرماست. 
دوم، دولت و بخش خصوصي هند در سال‌هاي اخير به‌شكل فزاينده‌اي به همكاري‌هاي اقتصادي ـ تجاري و نظامي با ايران و روسيه روي آورده‌اند؛ به‌طوري‌كه حجم مبادلات و قراردادهاي دهلي نو با اين دو كشور (به‌خصوص روسيه) كه نقش تعيين‌كننده‌اي در تحولات حال و آينده سوريه ايفاء مي‌كنند، اكنون به ده‌ها ميليارد دلار بالغ مي‌شوند. درمقابل، هند پس از روي‌كار آمدن دونالد ترامپ و به‌ويژه پس از اعلام راهبرد نوين آمريكا براي آسياي جنوبي ازسوي او در اوت 2017، شريك جديد و آلترناتيو جدي پاكستان براي واشينگتن به‌شمار مي‌رود. بنابراين هرگونه مخالفت صريح دولت مودي با حملات يكجانبه ائتلاف غربي به سوريه درحال‌حاضر يا در آينده با واكنش تند كاخ سفيد همراه خواهد بود و نخست‌وزير هند با آگاهي كامل از اين امر، از موضع‌گيري تند برضد اين حملات خودداري كرده و خواهد كرد. 
سوم، وجود اقليت چشمگير چندصد ميليون نفري مسلمانان در هند كه از نفوذ زيادي در اقتصاد، تجارت، جامعه و تا حدودي سياست اين كشور برخوردار هستند، مانع از موضع‌گيري قاطع دهلي نو بر ضد «محور مقاومت» مي‌شود. 
 
ديدگاه پاكستان و دلايل آن
در پاكستان مواضع مشابه مواضع هند درقبال تهاجم موشكي ائتلاف غربي به سوريه اتخاذ نشد؛ به‌طوري‌كه دولت «شاهد خاقان عباسي»، نخست‌وزير پاكستان خواهان احترام حق حاكميت و تماميت ارضي سوريه شد. در بيانيه‌اي كه محمد فيصل، سخنگوي وزارت امور خارجه پاكستان در نشست خبري هفتگي خود قرائت كرد، ضمن محكوميت هرگونه اقدام نظامي آمريكا و هم‌پيمانان غربي‌اش، تأكيد شده بود كه موضع اسلام‌آباد محترم شمرده شدن مقررات بين‌المللي، منشور سازمان ملل و قوانين حاكم بر روابط بين كشورهاست. او تصريح كرد كه كشورش درمورد روابط بين كشورها اظهارنظري نمي‌كند كه به‌طور مشخص به روابط حكومت اسد با روسيه و ايران و خصومت دمشق با آمريكا و ديگر دولت‌هاي غربي اشاره داشت. 
بااين‌حال برخلاف موضع‌گيري صريح دولت پاكستان در محكوميت تهاجم ائتلاف غربي به سوريه، برخي رسانه‌هاي نزديك به دولت و ارتش پاكستان، همچون «اكسپرس تريبيون» از قول يك مقام ارشد در وزارت امور خارجه اين كشور كه نام وي را ذكر نكردند، مدعي شدند كه اگر ادعاها در زمينه به‌كارگيري مواد شيميايي در دوما به اثبات برسد، ممكن است اسلام‌آباد موضع ميانه‌روانه خود را درقبال سوريه تغيير دهد و به‌جاي حمايت قاطع از حل بحران اين كشور ازطريق مسالمت‌جويانه، از اقدام نظامي خارجي حمايت كند.  
دلايل مختلفي براي موضع رسمي دولت پاكستان در محكوميت تهاجم آمريكا، بريتانيا و فرانسه به سوريه و احتمال تغيير اين موضع و حمايت از تكرار اين حملات مي‌توان برشمرد:
نخست، درحال‌حاضر، دولت و ارتش پاكستان در موضع تقابل با واشينگتن قرار دارند و فضاي آمريكاستيزي بر اين كشور و سياست خارجي آن حاكم است. در ماه‌هاي اخير دولت عباسي در چرخشي تاكتيكي آشكارا به گسترش روابط سياسي ـ امنيتي، نظامي و اقتصادي با ايران، روسيه و چين روي آورده است و از سياست‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي دولت ترامپ به‌شدت انتقاد مي‌كند. 
دوم، بااين‌حال، استمرار خصومت نسبي در روابط پاكستان و غرب به‌ويژه آمريكا، كاملاً به توافق احتمالي واشينگتن ـ اسلام‌آباد در زمينه اختلافات دوجانبه و تغيير ژئوپليتيك جنوب و غرب آسيا بستگي دارد. درواقع نبايد تصور كرد كه پاكستان به‌عنوان مهم‌ترين هم‌پيمان آمريكا خارج از ناتو، در بلندمدت يا حتي ميان‌مدت بر طبل آمريكاستيزي خواهد كوبيد. هرگونه توافق احتمالي بين كاخ سفيد و مقامات سياسي و نظامي پاكستاني مي‌تواند به معناي همصدا شدن پاكستان با سياست‌هاي مداخله‌جويانه غرب (به‌ويژه آمريكا) در منطقه باشد. با توجه به آنچه گفته شد، بهتر است هشدار مقام ناشناس پاكستاني در زمينه احتمال تغيير سياست كشورش درقبال بحران سوريه جدي گرفته شود.
سوم، براساس بعضي گزارش‌هاي غيررسمي، حكومت پاكستان، ازجمله سازمان اطلاعات اين كشور (ISI) از اوايل بحران سوريه، يعني تقريباً از حدود سال 2012 به بعد، در حمايت از شورشيان مخالف دولت‌هاي سوريه و عراق، به اعزام اعضاي گروه‌هاي تكفيري پاكستاني، مثل «سپاه صحابه» و طالبان پاكستاني به سوريه و بعضاً به عراق مي‌پرداختند يا دست‌كم مانع جدي در برابر حضور آنان در غرب آسيا ايجاد نكرده‌اند. اين تكفيري‌هاي پاكستاني علاوه‌بر عضويت در گروه‌هاي تروريستي زيرمجموعه سازمان القاعده مانند جبهه النصره، به عضويت داعش هم درآمده و در عمليات‌هاي خونبار در سوريه و عراق همواره حضور داشته‌اند؛ همان‌گونه كه اخباري درمورد حضور مزدوران پاكستاني در سركوب اعتراضات در بحرين و در جنگ يمن در دست است. بنابراين دولت پاكستان نمي‌تواند خود را نسبت به تحولات جاري در غرب آسيا بي‌طرف نشان دهد.