ارزيابي سفر عمران خان به ايران


عمران خان نيازي نخست وزير پاكستان در دوم ارديبهشت ماه اسلام آباد را به مقصد مشهد ترك و به اين‌سان سفر خود به ايران را آغاز كرد وي پس از زيارت امام هشتم شيعيان در تهران مورد استقبال رسمي حسن روحاني رييس جمهور ايران قرار گرفت. عمران‌خان در شرايطي به ايران سفركرد كه بيش از 8 ماه از به قدرت رسيدن او مي‌گذرد و او تقريبا به تمامي كشورهاي مهم منطقه سفر كرده است. تأخير او در سفر به تهران زماني معنادارتر جلوه مي‌كند كه كارزار انتخاباتي حزب تحريك انصاف و سخنان او در روزهاي پس از نخست وزيري در خاطر زنده شود.

عمران خان مهمترين دليل سفر خود به ايران را گفتگو درباره «تروريسم» عنوان كرد. او گفت «تمام گروه‌هاي سياسي در پاكستان به اين نتيجه رسيده‌اند كه نبايد اجازه بدهيم گروه‌هاي شبه‌نظامي از خاك پاكستان براي اقدامات تروريستي عليه كشورهاي ديگر استفاده كنند». امنيت مرزها و رفت‌و‌آمد تروريست‌ها در دوسوي مرز يكي از مهمترين موضوعاتي است كه  روابط دو كشور را همواره با چالش مواجه ساخته است.

نقش احتمالي پاكستان در سناريوهاي منطقه‌اي عربستان سعودي و آمريكا سبب شد تأخير وي در سفر به ايران عليرغم اعلام قبلي از منظر تحليل‌گران منطقه‌اي با ترديد نگريسته شود. اين گمانه‌زني‌ها با سفرهاي عمران خان به عربستان و امارات، توافقنامه‌هاي ميلياردي، ورود عربستان به پروژه كريدور اقتصادي، پذيرش نقش پاكستان در روند صلح افغانستان از طريق دعوت رسمي از اين كشور براي حضور در مذاكرات و سفر محمد بن سلمان به اين كشور جدي‌تر شد. بازي عمران خان با كارت ايران بردهاي منطقه‌اي و داخلي را براي او به همراه داشته، اما ادامه روند حاضر و غفلت از همسايگي شرقي قطعا به سود اين كشور نخواهد بود؛ از اين‌رو، عمران خان بالاخره به تهران سفر كرد. سفري كه آن را نه يك سفر خاص بلكه در قالب سفرهاي همسايگي مي‌توان جاي داد. دستوركار عمران خان براي پاكستان اگرچه در گام نخست نشانه‌هايي از زيركي و منطق معامله‌گري او را به همراه دارد اما، همزمان نشانه‌هايي نيز از تلاش وي براي كسب يك نقش مشخص و غيرقابل حذف در معادلات منطقه‌اي است. از اين‌رو، عمران‌خان را نه در چارچوب پاكستان بلكه در چارچوب روندهاي درحال جريان منطقه بايد مورد ارزيابي قرار داد. حال، در سفر وي به ايران از نحوه ورود تا كليدواژه‌هاي سخنان نشانگاني نمابان مي‌شود.

 

رويكرد عمران خان در قبال ايران

بخش عمده‌اي از تعاملات جمهوري اسلامي ايران و پاكستان در سال‌هاي اخير حول موضوعاتي نظير تروريسم، افراط‌گرايي، ناامني مرزها، قاچاق و مهاجرين بوده است. همكاري‌هاي نظامي، سياسي و اطلاعاتي تهران و اسلام‌آباد در رابطه با موضوعات اخيرالذكر خوب و كارگشا بوده است. اما نمي‌توان آن را در قالب روابط مستحكم دو كشور همسايه جاي داد. تعامل و ديدار مقامات عالي‌رتبه دو كشور به وقت حادثه را مي‌توان مبنايي براي سنجش سطح روابط دو كشور و شناخت اولويت‌هاي آنها در نظر گرفت. به نظر مي‌رسد طبق توافقي نانوشته تهران و اسلام‌آباد خط امني را ترسيم و با احترام به خط قرمزهاي طرف مقابل سياست گاهاَ متضاد با منافع يكديگر را اتخاذ مي‌نمايند.

بيشترين حجم گفتگوهاي ايران و پاكستان در ارتباط با تروريسم، افراط‌گرايي و مشكلات مرزي است. در اين رابطه و به دليل ماهيت موضوعات في‌مابين نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي جايگاه بالاتري نسبت به بخش سياسي و ديپلماتيك دارند. بااين‌همه، براي ارزيابي روابط ايران و پاكستان با تكيه بر ملاحظات ايران بايد به مقدورات و محذورات منطقه‌اي پاكستان نيز توجه داشت. هند و افغانستان به ترتيب اولويت نخست سياست خارجي و امنيتي پاكستان هستند و درحال حاضر نيز به سبب اهميت كريدور اقتصادي چين نيز جايگاه اولايي يافته است. با درنظرگرفتن شاخص امنيت و سرمايه كه هند، افغانستان و چين را براي پاكستان اولويت‌دار مي‌سازد ايران نمي‌تواند جايگاه درخوري را كسب نمايد و حتي عرصه را به بازيگران ديگر نظير عربستان، امارات و حتي قطر، روسيه و تركيه واگذار كرده است. مرزهاي ايران با پاكستان نسبتا امن و ظرفيت سرمايه‌گذاري ايران در پاكستان بسيار پايين است. از اين‌رو، درشرايطي كه اسلام‌آباد بقاي خود را به ثروت و امنيت گره زده، ساده‌ترين سناريوها نيز اين كشور را به سمت افزايش سطح روابط با بازيگراني نظير چين، عربستان و امارات و حفظ سطح معقول و امن روابط با ايران سوق خواهد داد.

جمهوري اسلامي همواره سطح مشخصي از روابط با دولت مستقر در اسلام‌آباد را داشته است و به‌واقع موضوع روابط ايران و پاكستان چه در ميان سياستگزاران و چه در ميان تحليل‌گران توجهات زيادي را به خود معطوف نكرده است. آنچه نگاه ايراني را را در روزها و ماه‌هاي اخير متوجه پاكستان كرده: 1. سياست‌ورزي خارجي عمران خان 2. حضور معنادار عربستان در پاكستان و در روند صلح افغانستان.

شعار عمران خان در كارزار انتخاباتي‌اش به حداقل رساندن تنش با كشورهاي همسايه و تقويت روابط با جمهوري اسلامي ايران بود. با نخست‌وزيري او فضا به سمتي حركت كرد كه سنت ديرينه دولت‌هاي جديد در پاكستان يعني سفر به حرمين شريفين و ديدار با سران سعودي مورد ترديد قرار گرفت و اين گمانه به‌طور جدي مطرح شد كه آيا تهران مي‌تواند مقصد نخستين سفر خارجي عمران خان باشد؟ عمران خان در رقابت‌هاي انتخاباتي و روزهاي ابتدايي نخست وزيري نشان داد بازيگري طراح و كنش‌مند است. در شرايطي كه عربستان سعودي و صندوق بين‌المللي پول حمايت مالي خود را از اين كشور به حداقل رسانده و استمرار آن را مشروط به شروط خاصي كرده بودند او با تكيه بر كارت ايران توانست فضا را به سود خود تغيير دهد. موفقيت اين سياست را مي‌توان در شمارگان و محتواي توافقات صورت گرفته در نخستين سفر عمران خان به رياض و ابوظبي ملاحظه كرد.

تحولات منطقه‌اي نيز عامل مهم ديگري بود كه پاكستان را به سمت اتخاذ يك رويكرد جديد سوق داد. حافظه تاريخي پاك‌ها به ‌آنها يادآور مي‌شود كه اين كشور در مسير منافع بازيگران اصلي منطقه‌اي و جهاني است و هيچ‌گاه مقصد اصلي براي اين بازيگران نبوده است. هراس از «حذف‌شدگي» در معادلات منطقه‌اي اين كشور را به سمت ناامن سازي، برهم زدن معادلات منطقه‌اي و ممانعت از شكل‌گيري نظمي جديد در منطقه مي‌نمايد كه در آن نقش مهمي براي اين كشور ترسيم نشده باشد. رويكرد پاكستان در افغانستان را به خوبي مي‌توان ذيل اين رويكرد قرار داد اگرچه فهم روابط افغانستان و پاكستان و چرايي عدم همراهي پاكستان با روند صلح دلايل متعددي دارد اما با اينهمه گزاره‌اي كه به آن اشاره شد را نيز نمي‌توان از نظر دور داشت.

براي ارزيابي بهتر ملاحظات پاكستان بايد در پيشاني تحليل قرار گيرد، همان‌گونه كه ذكر آن رفت، روابط با هند و مسئله كشمير، روابط با افغانستان و مسئله طالبان و روابط با چين و مسئله كريدور اقتصادي اولويت هاي نخست اين كشور هستند. پاكستان در شرايطي قرار دارد كه اقتصادش در حال فروپاشي است، منطقه درحال تغيير و تحولات جدي است، عزم آمريكا و ائتلاف عربي به رهبري عربستان در افزايش سطح فشار بر ايران قرار دارد،  اولين و ساده‌ترين سناريو به‌طور قطع دوري مطمئن از ايران، درعينِ نگه‌داشت سطح امني از روابط با تهران خواهد بود. در چنين شرايطي نمي‌توان از پاكستان انتظار داشت كه به‌واسطه دلايلي نظير مشتركات فرهنگي، تاريخي، منافع و همگرايي‌هاي منطقه‌اي ايران را به آمريكا و عربستان ترجيح دهد. درعين‌حال، پاكستان نشان داده حاضر به عبور از برخي خطوط نظير حضور در جنگ يمن نيست. از اين‌رو، خط قرمزهاي مشخص منطقه‌اي و همسايگي را به خوبي رعايت مي‌كند.

دعوت از پاكستان براي حضور در مذاكرات امنيتي منطقه يكي از شاخص‌هايي است كه مي‌تواند مدعاي اين نوشتار را مورد تأييد قرار دهد. تا پيش از آبان 1397 چين قوياً با حضور عربستان سعودي در پروژه كريدور اقتصادي مخالف بود و درحال حاضر سرمايه‌گذاري هدفمند سعودي در زيرساخت‌هاي اين پروژه گواه برنامه‌ و سازوكار جديدي در تعاملات بازيگران است. چين (رقيب تجاري آمريكا) پيشنهاد عربستان (متحد استراتژيك آمريكا) مبني بر همراهي در كريدور اقتصادي كه نفسگاه تجاري اين كشور است را همواره بدبينانه نگريسته و حال پذيرش حضور عربستان حايز توجه است. در كنار توجه به دلايل عربستان براي حضور در كريدور اقتصادي و دلايل چين براي پذيرش حضور عربستان سعودي بايد مؤلفه ديگري را نيز مورد توجه قرار داد، و آن روندهاي آتي و سويه تحولات است.

 

دستاوردها و توافقات ديدار روحاني و عمران‌خان

در سفر عمران خان به ايران، طيف وسيعي از موضوعات از جمله همكاري‌هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي، مرزي، و مبارزه با تروريسم در دستور مذاكرات سران دوكشور قرار گرفت. باتوجه به شرايط خاصي كه تحريم‌هاي آمريكايي براي ايران به وجود آورد و همچنين اوضاع نابسامان اقتصادي پاكستان پيش‌بيني مي‌شد بخش بزرگي از توافقات در حوزه اقتصاد باشد. اما خروجي مذاكرات نشان دهنده اولويت قرارگرفتن مؤلفه هميشگي در روابط ايران و پاكستان يعني امنيت است. همان‌گونه كه، پيش از سفر عمران خان به ايران شاه محمود قريشي وزيرامورخارجه اين كشور از تهيه و تدوين راهكار شش‌گانه براي تقويت مرزهاي مشترك دو كشور (به طول 950 كيلومتر) خبر داده بود: 1. حصاركشي و مراقبت از مرزهاي مشترك 2. تاسيس مقر جديد فرماندهي نيروهاي ارتش در شهر تربت ايالت بلوچستان پاكستان 3. تشكيل يگان جديد در نيروهاي سپاه مرزي 4. تشكيل مركز مشترك مرزي 5. گشت مشترك مرزبانان دو كشور 6. نظارت مرزهاي مشترك با استفاده از بالگرد. از اين‌رو، نوع توافقات احتمالي ميان رهبران دو كشور تقريبا از پيش تعيين شده بوده و ايران نيز به جز مسئله مرزها كه مورد توافق دو طرف بود به‌طور مشخص روي موضوعات زير تأكيد كرد: 1.خط لوله گازي 2. 10 برابر شدن صادرات برق 3. حل مشكلات بانكي و ايجاد كميته تهاتر و 4. اتصال گوادر و چابهار از طريق راه‌آهن. به واقع، هريك از طرفين از منظر ملاحظات خويش به ديگري نگريستند. ايران در شرايط تحريم پاكستان را نفسگاه مي‌بيند و پاكستان باتوجه به اهميت پروژه‌هاي اقتصادي در دست انجام همكاري براي استقرار امنيت را درخواست مي‌دهد.

تروريسم و امنيت مرزها در صدر مذاكرات سران دو كشور قرار گرفت. عمران خان خطاب به آقاي روحاني به كشته شدن بيش از 70 هزار پاكستاني طي 12 سال گذشته در حملات تروريستي اشاره كرد و گفت: پاكستان نيز قرباني تروريسم است و همراه ايران و ساير كشورهاي منطقه‌اي براي ايجاد صلح در منطقه تلاش خواهد كرد. وي به پروژه‌هاي در دست انجام در اين كشور اشاره كرد و به‌صورت تلويحي حيات آنها را منوط به استقرار صلح و ثبات دانست. سران دو كشور با اشاره به عضويت ايران و پاكستان در سازمان‌هاي منطقه‌اي نظير اكو به ظرفيت‌هاي معطل مانده اين نهادها و پروژه‌هايي نظير خط لوله گازي اشاره و عزم دو كشور را براي بهره‌مندي مردم در دو سوي مرزها از اين ظرفيت ها را اعلام كردند. آقاي روحاني اعلام آمادگي كرد كه اقدامات لازم براي به سرانجام رسيدن اين خط لوله و نيز صادرات برق از سوي ايران به پاكستان صورت پذيرد.

همان‌گونه كه ذكر آن رفت. سفر عمران خان به ايران را نمي‌توان سفري ويژه با دستاوردهاي تاريخي نامگذاري كرد. بلكه، در زمره سفرهاي مقامات كشورهاي همسايه براي رايزني حول موضوعات موردعلاقه جاي مي‌گيرد. تيتر توافقات، موضوعات مورد مذاكره و خروجي كنفرانس مطبوعاتي سران دوكشور نيز اين فهم را تأييد مي‌نمايد.

انرژي، امنيت و ثبات اقتصادي مؤلفه‌هايي است كه بقاي پاكستان را با تهديد مي‌كند و پاكستان براي رهايي از تنگنا چاره‌اي جز پناه بردن به دامان عربستان و ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس براي تأمين كسري بودجه ندارد. اين عامل در كنار روابط تاريخي و عقيدتي پاكستان را به عربستان بسيار نزديك نموده و در اين وادي ايران فاقد ابزارهاي اثرگذار و يا حتي تمايل براي نقش‌آفريني است. براي مثال، مي‌توان به مقوله انرژي اشاره داشت. پاكستان در منطقه‌اي واقع شده كه توليدكنندگان اصلي انرژي در خاورميانه، آسياي مركزي و قفقاز در آن قرار دارند. اين كشور توليدكننده سالانه 30  ميليارد مترمكعب گاز طبيعي است و اين رقم از سال 1993 تا 2011 با رشد ساليانه 6 درصد مواجه بوده است. دولت پاكستان درصدد است تا گاز را جايگزين نفت كوره و زغال‌سنگ كند؛ از اين‌رو، پيش‌بيني مي‌شود تا سال 2023 تقاضا براي گاز طبيعي به رقم 53 ميليارد مترمكعب در سال برسد.

پيش‌بيني‌ها نشان مي‌دهد كه چاه‌هاي گاز در پاكستان در سال‌هاي آينده با افت فشار و استهلاك مواجه خواهند بود و اين درحالي است كه اين كشور توان سرمايه‌گذاري براي كشف ميدان‌هاي جديد و ترميم چاه‌هاي موجود را ندارد. اين درحالي است كه يكي از بزرگترين توليدكنندگان گاز در همسايگي پاكستان قرار دارد. براساس، گزارش سال 2017 بريتيش پتروليوم، ايران داراي بزرگترين ذخاير گازي اثبات شده جهان به ميزان 1183 تريليون فوت مكعب است. عليرغم اين ذخيره عظيم، ايران در سال 2016، تنها 202.4 ميلياردمتر مكعب گاز توليد كرد و با توليد 5.7 درصد كل گاز جهان[1] سومين توليد كننده بزرگ گاز در جهان بود. لذا، صدور گاز ايران به پاكستان نياز پاكستان به انرژي و نياز ايران به تنوع‌بخشي به خريداران انرژي را مرتفع خواهد ساخت.گفتني است، خط لوله انتقال گاز از ايران به پاكستان در صورت عملياتي شدن ظرفيت انتقال حداكثر 14 ميليارد مترمكعب گاز را دارد. اين پروژه از سال 2015 متوقف شده و درحال حاضر پاكستان بخشي از نياز خود را از قطر تأمين مي‌كند. اين پروژه ظرفيت پاسخ به تقاضاي رو به رشد پاكستان به انرژي را داراست و در جريان ديدار مقامات دو كشور مورد تأكيد قرار گرفت. چرايي عملياتي نشدن اين پروژه باتوجه به نياز وافر پاكستان به آن چيزي نيست كه مقامات دوكشور به خصوص پاكستان به آن آگاه نباشند، روندهاي ناپيدا كمافي‌سابق تعيين كننده سرخط اصلي تحولات منطقه‌اي هستند.

 

جمع‌بندي و توصيه‌ها

اگرچه سفر عمران خان به ايران را مي‌توان يك سفر عادي سياسي و ديدار سران كشورهاي همسايه برشمرد اما در عين‌حال بي‌تفاوتي نسبت به دستاوردها و گشايش‌هايي كه اين سفر در روابط دو كشور ايجاد كرده نيز درست نيست. مهمترين دستاورد سفر عمران خان به تهران، نفس ديدار مقامات دو كشور و ممانعت از به سردي گراييدن روابط ميان تهران و اسلام آباد در شرايط حاضر است. حضور عمران خان در تهران نشان‌دهنده احتراز پاكستان از واگرايي كنترل نشده از ايران است. جمهوري اسلامي ايران و پاكستان در طي دهه‌هاي گذشته روندي كج‌دار و مريز در روابط و سطح تعاملات را تجربه كرده‌اند و روابط دوكشور همواره با فراز و فرودهاي بسيار همراه بوده است. دلايل متعددي در چرايي احتراز پاكستان درمديريت سطح تنش با ايران در عين‌ عدم تمايل به ارتقا سطح روابط وجود دارد كه از آن‌جمله مي‌توان به: 1. 19 درصد (حدود 40 ميليون) از  جمعيت پاكستان را شيعيان تشكيل مي‌دهند و در روندهاي سياسي اين كشور بسيار تأثيرگذار بوده‌اند. روي‌گرداني شيعيان از حزب مردم و شيعه يكي از دلايل پيروزي حزب انصاف به‌شمار مي‌رود كه آن را در سايه وعده نزديكي به ايران به دست آورد؛ 2. امنيت مرزها و گسترش تروريسم در ايالت بلوچستان كه از يك‌سو هزينه‌هاي امنيتي را در امن‌ترين خطوط مرزي اين كشور بالا خواهد برد و از سوي ديگر، اثار زيان‌باري روي روند پروژه كريدور اقتصادي كه از ايالت بلوچستان عبورخواهد كرد، خواهد گزارد.  لذا، تنش با جمهوري اسلامي حايز پيامدهاي جدي براي پاكستان و به‌خصوص حزب تحريك خواهد بود.

رويكرد ايراني به تحولات منطقه‌اي لاجرم در سطح تهديدات و همگرايي‌هاي منطقه‌اي بازيگران رقيب و متخاصم بوده است و ديگر بازيگران نيز آگاه به آن هستند. از اين رو، به وقت حادثه سعي در بهره‌برداري حداكثري از كارت ايران براي بازيگران رقيب و كارت بازيگران رقيب براي ايران نمايند. در شرايطي كه فضاي منطقه‌اي و بين‌المللي به سمت افزايش سطح فشار بر جمهوري اسلامي در حركت است، نگاهداشت حداكثر بازيگران تاحد توان از اولويت‌هاي جمهوري اسلامي است. به‌طور قطع، در شرايط عادي بي‌اعتنايي عمران خان در طي ماه‌هاي گذشته به‌گونه‌اي ديگر پاسخ داده مي‌شد. اما در شرايط حاضر ايران اجازه مي‌دهد عمران خان به مشهد برود، و بازي سياسي خود را براي داخل به انجام برساند و به تعبيري ماهي خود را صيد كند.  ايران پاكستان را به‌عنوان يكي از مفرهاي تحريمي مي‌نگرد. اما استفاده از پاكستان به‌عنوان يكي از مفرهاي تحريمي حايز برخي موانع مهم است: 1. ناتواني پاكستان در بازپرداخت طلب ايران با ارزهاي معتبر 2. عدم اقبال بازار ايران به كالاهاي پاكستاني و ظرفيت محدود پاكستان در اين حوزه 3. اصرار دولت ايران مبني بر بازگشت ارز صادراتي به كشور براي تأمين نياز داخلي.

عليرغم موانع موجود پاكستان به سبب ساختار خاصي كه در آن حاكم است امكان تبديل به يكي از قطب‌هاي پشتيباني و حمايتي را براي بازار داخلي ايران را داراست؛ به اين معنا كه اين كشور واسطه‌اي براي دريافت كالا از كشور ثالث و انتقال آن به ايران عمل نمايد. در اين سناريو، پاكستان مي‌تواند از ايران برق و ديگر كالاهاي موردنياز را وارد و در ازاي آن كالاهاي مورد تبع ايران را تحويل دهد. همچنين، دولت ايران بايد رويه‌اي كه با عراق در پيش گرفته است را در قبال پاكستان و افغانستان نيز دنبال كند. در واقع، آثار بخشنامه‌هاي داخلي (نظير اصرار بر بازگشت ارز صادراتي به كشور) گاها از تحريم‌هاي آمريكايي در مبادلات دوجانبه بيشتر بوده است.

 

 

[1] گفتني است، مصرف داخلي گاز ايران در سال 2016 به 200.8 ميليارد متر مكعب  بوده و اين يعني ايران بخش عمده‌اي از توليد گاز خود را در داخل مصرف كرده است.